پنج‌شنبه 27 اردیبهشت 1403 - 16 May 2024
کد خبر: 8098
تاریخ انتشار: 1400/09/22 13:10

تجربه‌های تاریخی ایران در زمینه ارز

علی‌اصغر سمیعی- رئیس اسبق کانون صرافان

یک دور از مذاکرات بین ایران و کشورهای موسوم به ۱+۴ به پایان رسید. مذاکرات طبعا فراز و فرودهایی خواهد داشت و سرانجام با توافقنامه‌ای پایان می‌یابد. اینکه چه زمانی توافقنامه نهایی امضا و چه ‌توافقاتی انجام می‌شود، کسی نمی‌داند. از اخباری که برخی رسانه‌ها لحظه به لحظه پیرامون نرخ ارز در بازار ایران منتشر می‌کنند، این‌طور برمی‌آید که بیگانگان یکی از نقاط ضعف و یکی از حساسیت برانگیزترین موضوعات در کشور ما را در تلاطمات نرخ ارز جست‌وجو می‌کنند. آنها سعی می‌کنند با استفاده از امکاناتی که در بازار ارز کشورهای اطراف مانند دوبی، عراق، افغانستان و ترکیه دارند، به دخالت‌های مخرب در زمان‌های خاص اقدام کنند و با ایجاد تلاطم در بازار ارز به اهداف خود که همانا ضربه زدن به منافع کشور و تضعیف روحیه مردم است، دست یابند. البته افزایش نرخ ارز با وجود تورم بالای ۴۰ درصد در کشور، مسئله عجیبی نیست، بلکه بسیار هم طبیعی بوده و برعکس پایین نگه داشتن آن، کاری غیراقتصادی و غیرفنی است. اگر بخواهیم نرخ ارز را با هر بهانه و استدلالی و با هر ابزار غیراقتصادی پایین‌تر از نرخ واقعی نگه داریم، در واقع پایگاه اقتصادی کشور را سست کرده‌ و به طرف مذاکره این فرصت را داده‌ایم که از این نقطه ضعف به نفع خودش و به زیان ما استفاده کند.

البته از این‌گونه تجربه‌ها پیش از این هم داشته‌ایم. زمانی‌که قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران پذیرفته شد و ایران و عراق صلح را قبول کردند، چند صراف عربستانی در دوبی شروع به خریدن و جمع‌کردن تومان ایران کردند و بی‌محابا دلار و درهم می‌فروختند و تومان می‌خریدند. حتی با لنج بسته‌بندی‌های بزرگ تومان را که گونی پیچ شده بود، به انبارهای خود منتقل می‌کردند. در آن زمان متعجب بودم، نمی‌دانستم این آقایان چرا به تومان علاقه‌مند شده‌اند. متأسفانه دولت وقت هم به جای مدیریت نرخ ارز، تسلیم این ترفند شد و نه‌تنها برخلاف جهت آنها به تزریق تومان و خرید ارز نمی‌پرداخت، بلکه با هماهنگ شدن نادانسته با آن دشمنان حیله‌گر، به تزریق بیش از تقاضای ارز و تقویت مصنوعی تومان دامن می‌زد.

هم سن و سال‌های من به خاطر دارند در مدت کوتاهی دلار که به بیش از ۱۴۰ تومان هم رسیده بود، به زیر ۱۰۰ تومان و بعد از مدت کوتاهی حتی به کمتر از ۵۰ تومان هم رسید. مرتجعان منطقه به‌ویژه عربستان، شاید هم با هماهنگی ایادی دیگر استکبار در آن زمان تصمیم گرفتند برای ضربه زدن به اقتصاد کشور اسلامی ما به تقویت مصنوعی نرخ تومان بپردازند و البته بعد از مدتی، آن را به‌شدت به زمین بزنند. کما اینکه همین کار را هم کردند و همان‌طور که در کمتر از ۶ ماه نرخ دلار به کمتر از ۵۰ تومان رسیده بود، در مدت کوتاه‌تری نرخ آن به بالای ۱۳۰ تومان برگشت.

احیا شدن یا نشدن برجام، در اقتصاد کشور می‌تواند یک مسئله فرعی تلقی شود. مسائل و تصمیمات اقتصادی نباید به برجام و امثال آن گره بخورد. البته هر نوع معاهده و قرارداد با کشورهای بزرگ که به رفع تحریم‌ها و ایجاد رونق اقتصادی منجر شود، امری مبارک خواهد بود. به نظرم منوط کردن زندگی مرفه برای مردم کشور به آن قراردادها کمی کج‌سلیقگی سیاسی و اقتصادی است؛ بنابراین مسئولان اقتصادی باید کار درست و اقتصادی و مسئولان سیاسی هم کار خود را به بهترین وجه انجام دهند. البته اگر هرکدام موفقیتی به‌دست آوردند، مطمئنا به دیگری کمک خواهد شد. هیچ‌یک نباید دست روی دست گذاشته و منتظر نتیجه کار دیگری باشند. هرکدام باید به بهترین نحو کار خودشان را انجام دهند.

بنابراین اگر مسئولان اقتصادی آینده اقتصاد ایران را به نتایج مذاکرات برجام گره نزده و با درایت به اصطلاح مسائل اقتصادی کشور بپردازند، می‌توان برنامه‌های مشخصی تعریف اجرایی کرد. با ارز تک نرخی بازار دلالان کساد شده و کسب‌وکارها به رونق می‌رسند. همچنین با کاهش نرخ تورم و بیکاری و حذف یارانه‌های غیرهدفمند اقتصاد بهبود خواهد یافت. آن‌گاه تیم مذاکره‌کننده هم می‌تواند، بدون دلهره و با قدرت به کار خود ادامه دهد. البته با نتایج خوبی که از مذاکرات گرفته می‌شود، به موقع کمک‌هایی هم به اقتصاد کشور خواهد شد.

حتی با آزاد شدن احتمالی پول‌های بلوکه‌شده نباید اجازه داد که آن پول‌ها صرف پایین آوردن مصنوعی نرخ ارز یا حتی کنترل آن، باعث تزریق بیش از تقاضا شود، بلکه شایسته است از آن ثروت برای بازسازی زیرساخت‌های اقتصادی و توسعه بنگاه‌های تولیدی اعم از صنعتی، کشاورزی و دامداری استفاده کنیم تا بدین‌وسیله باعث بالا رفتن تولید ملی، کاهش نرخ بیکاری و به‌دنبال آن کاهش نرخ تورم و بهره شود. البته این فرآیند در نهایت به تقویت پول ملی و ثبات در بازار ارز خواهد انجامید. چند نرخی و غیرواقعی بودن نرخ ارز، علاوه بر اینکه نوعی بی‌عدالتی تلقی می‌شود و باعث ایجاد رانت و فساد خواهد شد، موجب تضعیف روحیه جوانان فعال می‌شود و آنها را نسبت به کار شرافتمندانه دلسرد می‌کند.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/27vq62