دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 - 06 May 2024
کد خبر: 19910
تاریخ انتشار: 1401/07/18 05:30

ضرورت وحدت صنعت و دانشگاه

انوشیروان دلیریان کارشناس و فعال معدن

هفته جاری، سال تحصیلی دانشگاهها بهشکل رسمی آغاز شد. بههمین مناسبت بد نیست نگاهی به وضعیت آموزش دانشگاهی در رشته معدن داشته باشیم.

فلسفه ایجاد رشتههای دانشگاهی در زمینههای فنی و مهندسی (از جمله معدن) چیست؟ آیا جز این است که نیروی متخصص و توانمند برای رفع چالشهای بخش صنعت تربیت شود؟ پاسخ روشن است.

برای تربیت نیروی متخصص در زمینه فنی و مهندسی بهویژه در حوزه معدن باید ارتباط موثری میان بخش صنعت و دانشگاه برقرار شود و بده و بستانی شکل گیرد تا فلسفه تشکیل این رشته در دانشگاه زیر سوال نرود.

بهگمان من، باید بهجد پیگیر وحدت و یکپارچگی صنعت و دانشگاه بود و زمینه را برای ایجاد آن فراهم کرد. دانشگاه بهواسطه نقش پیشرو و دانشبنیانی که در حوزه علم و فناوری دارد، میتواند دانش مهندسی روزآمد، بهرهوری بالا و کارآمدی هرچه بیشتر را در صنعت معدنکاری نهادینه کند.

بخش صنعت هم با برقراری ارتباط با دانشگاه میتواند امیدوار باشد که متخصصان و دانشآموختگان فضای آکادمیک، چالشهای عملیاتی و مشکلات اجرایی صنعت را حل و فصل کنند.

بهگمان من، باوجود اینکه تاکنون درصد کمی از پروژهها و پایاننامههای دانشگاهی ما صنعتمحور بوده است، اما همین تعداد کمشمار هم مزایای بیشماری برای بخش صنعتی معدن و دانشگاهی داشته است.

بزرگترین مزیت این بوده که موجب پدید آمدن حس اعتماد میان این دو حوزه شده است. اگر بخش صنعتی معدن بتواند به دانشگاه اعتماد کند و اگر دانشگاه بتواند پاسخ مثبتی به این اعتماد بدهد و در رفع چالشها بیش از پیش به صنعت کمک کند، بهطورقطع این ارتباط شکلی موثر، مداوم و مانا خواهد یافت.

بنابراین وقت آن رسیده است که پا را فراتر بگذاریم و با دیدی کلانتر به موضوع آموزش بپردازیم. در این مرحله باید روش جذب دانشجو را موردتوجه قرار داد و در مسیر اصلاح آن قدم برداشت. علاوه بر این، باید جانمایی رشتههای تخصصی و کد رشتهها را هم بهشکل مرتب پایش کنیم.

وقتی در شهر یا شهرستانی، دانشگاهی به راه میافتد، اما بعد از گذشت مدتی، استقبال چندانی از آن انجام نمیگیرد، روشن است که جانمایی آن رشته دچار مشکل بوده و این نقصان موجب میشود، در جذب افراد مستعد و علاقهمند با مشکل روبهرو شویم و به این ترتیب در تامین نیروی انسانی موردنیاز در صنایع معدنی کمبود پدید میآید.

اما پرسش اصلی این است که در چنین شرایطی چه باید کرد؟

بهنظر من، باید در گام نخست مدل آموزشی مناسب با نیاز کشور را تعریف و تدوین کنیم. وقتی این مدل مشخص شد، میتوان سیستم آموزشی را براساس آن تدوین کرد و در نهایت با ارزیابی خروجی این سیستم، نقاط ضعف و قوت نیروی متخصص و افراد آموزشدیده بهخوبی کشف و روش جذب دانشجو و چینش آنها را بهینه کرد. در ارتباط با جانمایی رشتههای دانشگاهی هم میتوان از این مدل پیروی کرد. پس در یک جمله ما نیازمند آن هستیم که اطلاعات آموزشی بخش آکادمیک خود را پایش کنیم، یعنی باید خوراکی که بهعنوان دانش و اطلاعات ورودی به منابع انسانی آموزش میدهیم، ارزیابی شود و با بررسی خروجی آن میتوان به اصلاح و رفع نواقص آن پرداخت و درصدد رفع آن برآمد.

هوشمندانه و بجا است که جذب نیروی متخصص و دانشجو بهطورکامل صنعتمحور باشد. در همه کشورهای پیشرفته این اتفاق جریان دارد و آموزش براساس نیاز بخش صنعت شکل میگیرد و حتی فراز و فرود جذب دانشجو در رشتهها باتوجه به فراز و فرود صنایع هر کشوری تغییر میکند. ایران هم در جایگاه کشوری در حال توسعه از این امر مستثنا نیست و این متد میتواند روشی رو به جلو برای تحقق این هدف باشد.

یکی از اتفاقاتی که سرعت دستیابی به این مهم را افزایش میدهد، پیادهسازی کامل پنجره واحد در تمام وزارتخانهها و سازمانهای دولتی است. اگر این اتفاق رخ داد، بهطورقطع وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی یکی از منابعی خواهد بود که میتواند اطلاعات موردنیاز را در اختیار وزارت صمت بگذارد.

درست است که سازمانها و نهادهای بخش معدن کشور نقشه ظرفیتهای معدنی را تهیه کردهاند و بهصورت کلی میدانیم نقاط معدنخیز ما در چه شرایط اقلیمی و مکان جغرافیایی قرار دارند، اما پنجره واحد میتواند با وضوح بیشتری روشن کند که در چه استانهایی چقدر نیروی درگیر مستقیم با بخش معدن و معدنکاری نیاز داریم و در چه استانهایی این ظرفیت وجود ندارد و شناخت این ظرفیتها در امر آموزش و اشتغال کمک شایانی خواهد کرد.

 

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4j5lnz