سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1403 - 07 May 2024
کد خبر: 19559
تاریخ انتشار: 1401/06/19 01:01

شغل کاذب؛ چاره‌بیچارگی این روزها

در روزگاری که با وجود مشکلات بد اقتصادی حتی شاغل بودن نیز کفاف هزینه‌های روزمره را نمی‌دهد، بیکاری معضلی نفس‌گیر است. هزینه‌ مسکن و خوراک به صورت افسار گسیخته بالا می‌رود و مردم از روزهای ابتدایی ماه تلاش می‌کنند، درآمد خود را تا پایان آن برسانند.

در روزگاری که با وجود مشکلات بد اقتصادی حتی شاغل بودن نیز کفاف هزینههای روزمره را نمیدهد، بیکاری معضلی نفسگیر است. هزینه مسکن و خوراک به صورت افسار گسیخته بالا میرود و مردم از روزهای ابتدایی ماه تلاش میکنند، درآمد خود را تا پایان آن برسانند. حال اگر برای مدت کوتاهی، بیکاری چاشنی این روزها شود، شرایط وحشتناکی برای خانوار ایجاد میشود. حتی در این شرایط نیز برخی از افراد سرپرست خانوار به سختی امورات خود را میگذرانند و کسر حقوق، مشکلات زیادی برایشان به همراه دارد، چه برسد به بیکاری و قطع کامل حقوق! اینجاست که پدیدهای بهعنوان شغل کاذب نمایان میشود. صمت در این گزارش سعی دارد به بررسی انواع مشاغل کاذبی که در سال‌‌های اخیر ایجاد شدهاند، بپردازد.

کابوس وحشتناک بیکاری

پس از آنکه کابوس وحشتناک بیکاری به جان شاغلان افتاد، نخستین فکر چه میتواند باشد؟ با گذری کوتاه از خیابانهای تهران، شغلهای گوناگونی به چشم میخورد که شاید هیچگاه بهعنوان یک شغل به آنها نگاه نکرده باشیم و بهراحتی از کنار آنها عبور کنیم. حتی بسیاری از این مشاغل در مواردی برای افراد ایجاد مشکل میکنند یا درآمد قطعی ندارند. از سوی دیگر، ممکن است کوتاهمدت باشند و با گذشت زمان نتوان بهعنوان شغل از آنها صحبت کرد.

با این همه، نمیتوان از دایره گسترده این مشاغل و نقش تاثیرگذار آنها در بطن اقتصاد ایران
گذشت.

 آنچه در ادامه میخوانید مروری کوتاه بر برخی از مشاغل کاذبی هستند که این روزها در گوشهوکنار شهر دیده میشوند.

کاسبی با جای پارک و پلاکپوشی

جای پارک هر خودرو ۵۰ هزار تومان! این جملهای است که شاید به کرات شنیده باشید. این روزها، یکی از مشکلات شهرهای بزرگ، پیدا کردن جای پارک است. معضلی که میتواند منجر به دیر رسیدن هر روزه ما به محل کارمان شود. این موضوع، شغل کاذبی بهنام «جای پارک بگیر» را ایجاد کرده است. برخی از افراد ساکن خیابانهای شلوغ و پر از شرکت، ممکن است با ماشینخوابیهای شبانه آشنا باشند؛ افرادی که جای پارک خود را هر روز صبح با دریافت ۵۰ هزار تومان میفروشند. شغل دیگری که به برخی از افراد کمک میکند تا مسیر نزدیک به محل کار خود را با ماشین شخصی طی کنند، «پلاکپوشی» است. این افراد، مسافتهای کوتاه، مقابل دوربین راهنمایی رانندگی را پشت پلاک خودرو میدوند و پلاک را میپوشانند و در نهایت مبلغی را از صاحب هر خودرو دریافت میکنند که بستگی به کرم راننده و خواسته پلاکپوش دارد.

از ازدواج و طلاق تا تولد و مرگ

تا همین چند سال پیش، داشتن ساقدوش و سولدوش برای عروس و داماد مسئله مهمی برای برپایی جشن عروسی نبود، اما این روزها برخی از عروس و دامادها، بهدلیل سلایق شخصی، مایل به استفاده از ساقدوشهایی در فیلمها و عکسهای یادگاری جشن عروسیشان هستند. این علاقه منجر به پیدایش شغل جدیدی بهنام «ساقدوش کرایهای» شده است. این افراد به میزان ساعتی که در مراسم حضور دارند، دستمزد دریافت میکنند. در این شغل، معمولا از افرادی استفاده میشود که ظاهری جذاب دارند. از دیگر مشاغل کاذبی که در این گروه جا میگیرد، شاهدان طلاق یا ازدواج است. زوجهایی که شاهدی برای ازدواج یا طلاق ندارند، به سراغ این افراد میروند. این افراد معمولا اطراف دادگستریها یا دفاتر ازدواج و طلاق میایستند. شاهدان عروسی و طلاق، با نگاه به جیب داماد یا میزان سکههای مهریه عروس، درخواست دستمزد میکنند. این روند برای درخواستکنندگان شاهدان طلاق، کمی سختتر است. این شاهدان کرایهای از ۵۰۰ هزار تومان تا ۵۰ میلیون تومان، بستگی به پروندهای که شاهد آن میشوند، پول دریافت میکنند. گذشته از مراسم عقد و عروسی و طلاق، چند سالی است مراسم تولد نیز تجملاتی شده و یکی از شغلهایی که برای مراسم تولد کودکان از آنها استفاده میشود، عروسکهای تنپوش با شخصیتهای موردعلاقه بچههاست. هزینه عروسک تنپوش برای مراسم، ساعتی ۲۰۰ هزار تومان و هزینه پرنسس، دلقک، سیلورمن و گلدمن ساعتی ۲۵۰ هزار تومان است. اما همیشه شادی باعث پیدایش شغلهای جدید و کاذب نمیشوند. هزینههای سوگواری، این روزها به خودی خود بسیار بالاست، اما با چشم و همچشمیها و تجملگرایی، هزینههای دیگری نیز به آن اضافه شده و برخی برای شلوغ شدن مراسم عزاداری، از افرادی استفاده میکنند که شغل آنها گریه در مراسمهاست که به اصطلاح به آنها «گریه کن» میگویند. اگر اهل تجملگرایی باشید، شرکتهای خدمات مجالسی هستند که در کنار فعالیت خود، تیمی مخصوص دارند تا مراسم شما را حسابی جگرسوز کنند!

نان به نرخ عربدهکشی

از میان شغلهای کاذب، قدمت شرخری از بقیه بیشتر است، چراکه از زمانهای گذشته وجود داشته و هنوز هم در میان شغلهای کاذب به چشم میخورد. اشخاصی در ازای قلدری و زور و کتک و تهدید بدهکاران، بدهیها را وصول و در ازای آن پول دریافت میکنند.

اشخاصی که نان به نرخ عربدهکشی در میآورند، با توجه به شرایط روز، وارد سبک دیگری از این کسبوکار شدهاند. این روزها زنده کردن چک و پول جای خود را به تخلیه مسکن داده است. این گروه برای تخلیه خانه مستاجرانی که با زبان خوش، خانه را خالی نمیکنند وارد عمل شده و اسباب او را به خیابان میآورند.

این روند در مواقعی میتواند برعکس هم عمل کند. بهعبارتی برای برخی خانههای شهر تهران که توسط سازمانهای دولتی حکم تخریب دارند، گروه دیگری وارد عمل میشوند که بیشتر آنها را زنان تشکیل میدهند. در این شرایط، صاحب خانه یکی از این افراد را برای مدتی میگیرد تا در خانه ساکن باشد و هنگام اجرای حکم، گریه و زاری کند.

داد بزنید، بازاریابی کنید

با گذر از خیابانهای شهر و در مقابل برخی مغازهها، افرادی را مشاهده میکنیم که با صدایی بلند و کاغذی در دست برای آن مغازه، مشتری جمع میکنند. قصه تراکت پخشکنها که مشخص است؛ آدمهایی که شغل آنها سرما و گرما ندارد. دستمزد این شغل ساعتی ۴ تا ۶ هزار تومان است.

اما داستان دادبزنها متفاوت است. این افراد را بیشتر حوالی خیابان انقلاب میبینیم. با جستوجو در سایتهای اینترنتی، دستمزد آنها مشخص میشود. ماهی ۵ میلیون تومان با پورسانت! این افراد هر چه بهتر داد بزنند و مشتری جمع کنند، حقوق بیشتری دریافت میکنند. فصل کار این افراد بیشتر در روزهای پایانی سال است. این افراد با دادزدن، بازاریابی میکنند!

تابلوهای مقوایی پولساز

ممکن است در مسیر محل کار تا منزل، با عبور از بزرگراهها افرادی را میبینیم با یک کلاه حصیری که همیشه از شدت آفتاب، چهرهای سیاه دارند. این افراد با یک تابلوی مقوایی در دست که روی آن معمولا قیمت میوه یا خشکباری نوشته شده، سعی در جذب مشتری برای بساط یا وانتی که چند متر جلوتر ایستاده، دارند.  این افراد برای صاحب آن مال، کار میکنند و حقوق ثابتی ندارند و بهازای هر چیزی که به فروش برسد، پایان روز حقوق دریافت میکنند. انتظار کشیدن برای جذب مشتری، قسمت اصلی کار آنهاست. سالهای زیادی از داستان وانتیها میگذرد و بهدنبال آن کم کاری شهرداری که هیچ مدیریتی روی فعالیت این گروه ندارد، داستان نخنمای دیروز و امروز است.

اینجا زمان میفروشند

«نوبتگیرها» مشغول خریدوفروش زمان هستند. آنها صبح علیالطلوع در صف بانک، تعویض پلاکی و مطبهای برخی پزشکان ایستاده و نوبت میگیرند و نوبت گرفتهشده اول را به افرادی که مشغله دارند و نمیتوانند ساعتها در صف صبر کنند، میفروشند.

کم کردن کیلومتر فقط با ۳۰۰ هزار تومان

گروی دیگری از فعالان مشاغل کاذب، «کیلومتر کم کنها» هستند. برخی از افراد قبل از فروش خودرو خود به کیلومترسازها سر میزنند. برای کم شدن کیلومتر خودرو، تنها نیمساعت زمان کافی است و هزینه لازم برای انجام این کار برای خودروهای پژو ۲۰۶ از ۵۰۰ تا یک میلیون تومان، پراید ۳۵۰ هزار تومان، مزدا ۳ حدود ۳۰۰ هزار تومان و سانتافه یک میلیون تومان است. این شغل میتواند عاملی باشد تا حسابی سر خریداران خودرو کلاه برود.

صافکارهای خیابانی، سبک جدیدی هستند که در گوشه خیابان میتوان آنها را مشاهده کرد.

برخی از صافکارهایی که دیگر به هر دلیلی نمیتوانند در مغازه فعالیت کنند، حالا این کار را کنار خیابان انجام میدهند که البته بهدلیل فعالیت کنار خیابان، هزینه کمتری هم از صاحب خودرو میگیرند.

مشاغل کاذب جدید و پردرآمد

فهرست مشاغل کاذب به همین جا ختم نمیشود. کسبوکارهای دیگری هم هستند که در سرفصلهای بالایی گزارش ما نمیگنجند. در ادامه برخی از این مشاغل را در یک سرفصل میآوریم. هرچند ارتباط چندانی با هم ندارند.

پیشبینی آینده با ۲ میلیون تومان!

این روزها بازار داغ فال و دعانویسی حسابی شلوغ شده است. افرادی برای آگاهی از آینده به سراغ فالگیری میروند و درآمد خوبی دارند. با گشتوگذار در فضای مجازی، قیمتهای گوناگونی برای فعالیت آنها دیده میشود. نرخ فال قهوه ساده، حدود ۶۰ هزار تومان است. البته برای نوشتن دعا مخصوص خواستگار پولدار، حدود ۲ میلیون تومان دریافت میشود.

سگ خود را به ما بسپارید

چندسالی است بسیاری از افراد به نگهداری از حیوانات خانگی میپردازند. این افراد ممکن است شاغل باشند یا زمانی برای گشتوگذار سگ یا گربه خانگی خود نداشته باشند. اینجاست که به سراغ افرادی با عنوان سگگردان میروند. سگگردانها اگر حرفهای عمل کنند در ماه حدود ۷ میلیون تومان درآمد دارند که در مواردی بیشتر از حقوق یک کارمند است! نکته جالب این است که هر بار قانون منع سگگردانی در جامعه اعلام میشود، دستمزد این افراد به جهت خطرهایی که وجود دارد، چندبرابر میشود.

مسافرکشی؛ شغل دوم و سوم

نخستین فکری که در همان ساعتهای اولیه بیکاری به ذهن میآید، مسافرکشی است. شغلی که هر قدر در آن زمان بگذارید، به همان میزان درآمد بهدست میآورید. برخی از افراد در مسیر رفتوآمد به محل کار خود اقدام به این کار میکنند. برخی دیگر نیز به سرعت پس از بیکاری به سراغ آن میروند. این روزها بیشتر از آنکه افراد تحصیلکرده را در دانشگاهها ببینیم، پشت فرمان ماشینهایی میبینیم که برای رسیدن به مقصد، همراهشان شدهایم. آنهایی هم که در خیابان مسافر گذری سوار نمیکنند، با استفاده از اپلیکیشنها به این شغل مشغول هستند. بازار اپلیکیشنها هم در این زمینه حسابی داغ است و افراد زیادی این روزها به سمت آنها میروند.

ساز خیابانی پولساز

شغل دیگر، نوازندگی خیابانی است. برخی از نوازندگان خیابانی در مکانهای مخصوص به خود مستقر میشوند و ممکن است با عبور از خیابانی که مسیر همیشگیمان است، آنها را بینیم. بهگفته خودشان این افراد روزانه بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان درآمد دارند.

سخن پایانی

مشاغل کاذب هر روز در جامعه ما بیشتر و بیشتر میشود. از گریهکن، مراسم عزاداری تا دعانویسهای آینده پیشبینی کن. زیر سایه مدیریت نادرست برای آینده جوانان و ایجاد شغل، صدها شغل کاذب دیگر و گاهی پردرآمدتر که شاید اسم آنها به گوشتان هم نخورده باشد، لابهلای آگهیهای فضای مجازی به چشم میخورد. این مشاغل بهدلایلی ایجاد شدهاند، اما یکی از هزاران دلایل آن میتواند مشکلات مالی و قراردادهای پا در هوا مانده شرکتهای گوناگون باشد. اینکه دولت چه زمان به کسبوکار و کاهش نرخ بیکاری فکری کند و چارهای بیندیشد، مشخص نیست. برخی از این مشاغل کاذب درآمدی دارند که ممکن است چشم هر آدمی را بگیرد و در کنار آن، برخی دیگر از سر ناچاری جذب این مشاغل میشوند. به تعبیری دیگر، مشاغل کاذب این روزها چارهبیچارگی آدمها شدهاند!

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3keypd