پنج‌شنبه 27 اردیبهشت 1403 - 16 May 2024
کد خبر: 11306
تاریخ انتشار: 1400/11/10 14:44
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت‌وگو با صمت:

دولت از فرصت طلایی در اختیار استفاده کند

ابراهیم رئیسی سه‌شنبه هفته گذشته در گفت‌وگوی تلویزیونی خود ضمن اینکه از عملکرد دولتش در ماه‌های گذشته دفاع کرد، از مردم خواست به آینده امیدوار باشند.

معاون اسبق وزیر جهاد کشاورزی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس از جمله کارشناسانی است که معتقد است تا پیش از ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۱ می‌‌شد به آینده امیدوارانه‌تر نگاه کرد. این کارشناس اقتصاد تاکید دارد چنانچه مذاکرات احیای برجام به توافق نهایی منجر نشود، وضعیت فعلی در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت. 

علی قنبری در گفت‌وگو باصمت با تاکید بر اینکه دولت باید از فرصت در اختیار بهترین بهره را ببرد می‌گوید آقای رئیسی ابزار کافی برای حل مشکل مردم را در اختیار ندارد. تیم او، از افرادی تشکیل شده که نمی‌توانند مشکلات را به‌درستی درک و آنها را برطرف کنند، این در حالی است که این دولت تنها دولتی است که نه‌تنها از حمایت قوای دیگر بلکه حتی نیروهای مسلح و ارکان نظام هم برخوردار است.

متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

به‌تازگی رئیس دولت سیزدهم در مصاحبه تلویزیونی ضمن تایید مشکلات معیشتی، مردم را به صبر دعوت کرده و ‌از آنها پرسیده دولت در مقابل مشکلات شما چه می‌تواند بکند. به‌نظر شما واقعا دولت برای حل فوری مشکلات معیشتی چه می‌تواند بکند؟

این موضوعی جدی و پیچیده است؛ البته آقای رئیسی زمانی که کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری شدند چنین ادعایی نداشتند‌ اما من فکر می‌کنم مسئله بیش از این حرف‌ها است. باوجود اینکه ادعا می‌شد دولت سیزدهم ۷ هزار صفحه برنامه دارد، تاکنون برنامه مشخص و عملیاتی برای مشکل معیشت مردم از سوی این دولت ارائه نشده است. 

مسئله صرفا داشتن برنامه هم نیست. معلوم نیست در این دولت چه نظریه اقتصادی بر اندیشه مسئولان و مدیران ارشد حاکم است تا حداقل بر این اساس بتوان تحلیلی از آینده داشت. جدا از این، اگر عملکرد دولت سیزدهم در ۶ ماه اخیر بررسی ‌شود، می‌بینیم حتی در یک مسیر شفاف و روشن هم حرکت نمی‌کند و اقداماتی انجام می‌دهد که گویا در حال قدم زدن در تاریکی است. 

ضمن اینکه تیم اقتصادی دولت، گرچه از نظر تعداد بزرگ است اما گاهی به‌نظر می‌رسد انسجام مناسبی در آن وجود ندارد و هر کس کار خود را انجام می‌دهد. کافی است به برخی اظهارات توجه کنیم تا متوجه شویم گاهی علاوه‌بر اینکه دولت در تصمیم‌گیری‌ها با تردید مواجه می‌شود، در برخی موارد میان اعضای کابینه هم نگاه مشترکی وجود ندارد. 

در این شرایط عجیب نیست رئیس دولت که خود تخصصی هم در اقتصاد ندارد، دولت را ناتوان از حل مشکلات معیشتی بداند و از مردم بخواهد صبر کنند؛ به‌عبارت ساده‌تر آقای رئیسی از حداقل ابزار برای حل مشکلات بی‌بهره است. در هر حال دولت‌ها ایجاد شده‌اند تا مشکلات مردم را برطرف کنند، وگرنه نیازی نبود که چنین دم و دستگاهی در کشورها ایجاد شود. دولت‌ها حتما می‌توانند مشکلات مردم را کاهش دهند؛ البته به‌شرطی که مشکلات را بشناسند و مسئولان هر حوزه متخصص آن حوزه باشند.

با این اوصاف براساس کدام‌یک از شواهد و قرائن می‌توان از گشایش اقتصادی در ماه‌های گذشته حرف زد؟

متاسفانه احساس می‌شود در ماه‌های گذشته نه‌تنها براساس یک نظریه مشخص عمل نشده، بلکه به مبانی اولیه اقتصاد نیز توجه لازم وجود نداشته است.

 این رویه در صورت اعمال در هر شرایطی به بدتر شدن وضعیت اقتصاد منجر می‌شود؛ یعنی اگر یک اقتصاد در وضعیت نرمال هم باشد، وقتی در امر سیاست‌گذاری دچار تناقض ‌شود، قطعا شاخص‌های آن دچار مشکل خواهد شد و ایران که مدت‌هاست از یک وضعیت اقتصادی نرمال دور بوده، بیش از کشورهای باثبات دچار مشکل می‌شود. 

واقعیت این است که گرچه مقامات دولتی از بهبود شرایط خبر می‌دهند، اما این مسئله نه در آمارها مشهود است و نه در جامعه محسوس. مرکز آمار از کاهش شیب نرخ تورم در پاییز خبر می‌دهد، اما آمارهای دی‌ماه نشان می‌دهد شیب تورم در ابتدای زمستان دوباره افزایش یافته است. 

برخی می‌گویند هنوز برای قضاوت عملکرد دولت زود است و باید زمان بیشتری به دولت داد. به‌نظر شما چه زمانی برای قضاوت عملکرد دولت‌ها مناسب است؟

در اینکه ۶ ماه زمان کافی برای مشخص کردن عیار یک کابینه و قضاوت در زمینه عملکرد یک دولت جدید نیست، حرفی نیست. کسی هم قصد ندارد امروز یک قضاوت کامل و جامع از عملکرد کابینه سیزدهم ارائه دهد؛ اما از آنجا که شرایط کشور خاص است نکته‌سنجی در بررسی عملکرد دولت بیشتر می‌شود.

اگر بخواهیم بنا بر شاخص‌‌های اقتصادی موجود اظهارنظر کنیم، باید صراحتا بگوییم دولت سیزدهم تا امروز موفق به ایجاد گشایش اقتصادی در کشور نشده و حتی در برخی شاخص‌ها وضعیت بدتر شده است، به‌نحوی که باوجود رشد چشمگیری که در بخش نفت حاصل شده، باز هم رشد اقتصاد کشور از ۳ درصد بیشتر نخواهد شد. پس خبری از بهبود شرایط نیست و این مسئله را حتی در جهت‌گیری‌های دولت هم می‌توانیم مشاهده کنیم.

 از یک سو شفافیت اقتصادی کاهش پیدا کرده و فضای نظام تصمیم‌گیری هم بسته‌تر شده و از سوی دیگر تورم کالاهای اساسی همچنان بیش از تورم عمومی کشور است و این بیش از پیش سفره‌های مردم را کوچک‌تر خواهد کرد.

البته تا پیش از ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۱می‌‌شد به آینده امیدوارانه‌تر نگاه کرد. آن زمان انتظار بیشتری از تیم اقتصادی دولت و سازمان برنامه وجود داشت اما وقتی لایحه منتشر شد، این امید هم از بین رفت، چراکه لایحه ارائه‌شده نشان می‌دهد دولت در آینده نزدیک هم برنامه مشخصی برای خروج از وضعیت فعلی ندارد و چنانچه مذاکرات احیای برجام به توافق نهایی منجر نشود، وضعیت فعلی در سال آینده ادامه خواهد داشت. به این اعتبار وضعیت فقر در سال آینده بدتر و فاصله طبقاتی بیشتر و بیشتر خواهد شد.

دولت باتوجه به شرایط فعلی چه اقدامی می‌تواند برای بهبود اقتصاد انجام دهد؟

از یک طرف باید بپذیریم رشد اقتصادی نیازمند افزایش سرمایه‌گذاری و تحول در تولید است. تحریم‌ها بیش از هر چیز بر جلوگیری از جذب سرمایه‌گذاری متمرکز هستند و فلسفه شکل‌گیری آنها هم افت سرمایه‌گذاری است. پس می‌توانیم بپذیریم در نبود سرمایه کافی دولت‌ها نمی‌توانند از حداکثر توان برای تولید استفاده کنند.

در مقابل ما با دولتی مشابه دولت‌های دیگر هم مواجه نیستیم؛ به‌عبارت ساده‌تر دولت رئیسی مانند دولت‌های دیگر نیست. این دولتی است که همه قوا پشت سر آن هستند یا لااقل به حسن نیت دولتمردان سوءظن ندارند. 

دولت سیزدهم دولتی است که حمایت قوای مسلح را دارد و کل نظام آن را تایید می‌کنند. این وضعیت را که برخی «حاکمیت یکدست» می‌نامند هیچ‌ کدام از دولت‌های پیشین نداشتند. حتی دولت آقای احمدی‌نژاد هم این سطح از حمایت ارکان نظام را پشت سر خود نداشت. هیچ‌گاه مجلس و قوه قضاییه چنین نسبت به دولتمردان ابراز ارادت و هم‌جهتی نمی‌کردند. 

اگر بخواهم صریح باشم باید بگویم دولت سیزدهم از سرمایه‌ای برخوردار است که دولت‌های دیگر هرگز آن را تجربه نکردند و آن اعتماد و همسویی همه بخش‌های نظام با آن است. پس این دولت شرایط کاری بهتری نسبت به همه دولت‌های دیگر دارد و چنانچه بخواهد اصلاحات ساختاری انجام دهد، بخش‌های دیگر حاکمیت با حسن نیت بیشتری به پیشنهادهایش گوش خواهند داد و احتمالا در دوره اجرا هم بیشتر از گذشته همکاری خواهند کرد. 

این دولت تنها نیست، زیرا امروز همه نظام برای رفع مشکلات به میدان آمده‌اند. این فرصتی طلایی است که دولت سیزدهم در اختیار دارد و می‌تواند از آن برای بهبود شرایط سیاسی و اجتماعی در داخل و گشایش در تعامل با جهان و کشورهای منطقه استفاده کند. 

مسئله احیای برجام را تا چه اندازه عملی می‌دانید؟

از نظر اقتصادی احیای برجام بدون شک اتفاق خوبی خواهد بود. گرچه برخی از مشکلات اقتصادی ما ریشه داخلی دارند و باید برای رفع آنها اصلاحات ساختاری شود، اما احیای برجام می‌تواند برای مدتی مجرایی برای تنفس بهتر اقتصاد ایجاد کند.

 درحال‌حاضر هم رهبر معظم انقلاب اذن مذاکره بدون شرط و به نفع ایران را داده‌اند؛ یعنی تیم مذاکره‌کننده دولت هم با دست باز می‌تواند با کشورهای دیگر به مذاکره بپردازد و مانعی در این راه نخواهند داشت که البته نشان‌دهنده اعتماد رهبری به آنها هم هست. اگر برجام امضا شود تا حدی شرایط بهتر می‌شود و از سطح بحران کاسته خواهد شد و من هم فکر می‌کنم تحولات به سمتی می‌روند که این مهم رخ دهد.

دولت سیزدهم می‌تواند از این یکدستی به سود خود و رفع مشکلات کشور استفاده کند؟

من فکر می‌کنم باید این کار را بکنند. این چیزی است که آنها می‌خواستند و هر جناحی هم که این فرصت را به‌ دست می‌آورد باید از آن به نحو احسن استفاده می‌کرد. اینکه تمام حاکمیت هم‌جهت هستند، نشان می‌دهد عدم انسجام بی‌دلیل است و این مسئولان تیم اقتصادی هستند که باید ناهماهنگی‌های میان خود را برطرف کنند. 

اگر آقای رئیسی نتوانند از فرصت فعلی برای رفع مشکلات مردم استفاده کنند، شاید دیگر هیچ وقت فرصت این کار وجود نداشته باشد. به عبارت ساده‌تر، یک فرصت طلایی و محدود وجود دارد اما متاسفانه گاه به نظر می‌رسد عملکرد تیم اقتصادی دولت سیزدهم خیلی امیدبخش نیست. 

این عملکرد به نحوی است که وقتی در سال آخر برنامه ششم قرار داریم هنوز خبری از تدوین برنامه هفتم نشده است؛ بنابراین نمی‌توانم نسبت به آینده امیدوار باشم.

آقای رئیسی از انتصابات دولت خود دفاع کرده‌ است. اینکه نسبت به حل مشکلات مردم فعلا دولت را ناتوان می‌بیند، چقدر ریشه در تیم اقتصادی دولت دارد؟

به نظر من ریشه مشکلات همین انتصابات ایشان و منصوبان‌شان است. در این تیم بزرگ اقتصادی، هیچ تئوریسین یا مدیر کارکشته‌ای وجود ندارد. وزیری که باید امور مالی را مدیریت کند کمترین سابقه کاری را در حوزه اجرایی دارد و تمام معاونانش هم افرادی تازه‌کار هستند که البته از نظر سیاسی همسو با آقای رئیسی هستند. یکی دیگر از وزرا که باید به مسائل معیشتی بپردازد، در این حوزه بحث خاصی ندارد و در این مدت کوتاه با اظهاراتی که خودش و معاونش داشته، سبب افزایش فشار به دولت شده است.

از اینها گذشته فردی که بناست فرماندهی تیم اقتصاد را برعهده بگیرد، حتی تحصیلات اقتصادی ندارد و به این اعتبار می‌توانیم بگوییم از اقتصاد سررشته خاصی ندارد. متاسفانه این رویه در بقیه مناصب اقتصادی هم دیده می‌شود. وقتی نیروی انسانی یک مجموعه توانایی فکری و خلاقیت کافی برای ارائه راهکار نداشته باشند، شانسی برای پیروزی بر مشکلات هم نخواهند داشت. فکر می‌کنم اگر بخواهیم رئیس دولت را بابت اشتباهی مورد سوال قرار دهیم، نحوه چینش کابینه است. 

آقای رئیسی از سفرهای استانی خود دفاع کردند در حالی که نفر اول اجرایی کشور ضرورتی ندارد دائم به سفر برود تا از مشکلات باخبر شود.

 این وظیفه نفر اول دولت نیست و این اقدامات به سود اقتصاد تمام نمی‌شود و تنها هزینه بیشتری را تحمیل می‌کند. با این حال، سفرهای استانی نشان می‌دهد آقای رئیسی مشکلات مردم را مهم می‌داند و از هر راهی می‌خواهد این مسئله را حل کند. با این حال، این تعهد و پیگیری را نمی‌توانیم در تیم اقتصادی دولت ببینیم. برخی مسئولان درباره مشکلات مردم به روشنی صحبت نمی‌کنند و در تصمیمات ضد و نقیضی هم که اتخاذ کردند برعکس ادعای آقای رئیسی که سفره مردم را خط قرمز اعلام کرده بود، به فشارهای بیشتر به این سفره‌ها دامن زدند.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4boke2