دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 - 29 Apr 2024
کد خبر: 107510
تاریخ انتشار: 1403/01/14 07:00
کارشناس اقتصاد در گفت‌وگو با صمت :

بهبود شرایط در گرو رفع موانع است

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس به صمت گفت: «گرچه گفته شد نرخ رشد نقدینگی تا ۲۶ درصد هم کاهش یافته ولی همانطوری که مشاهده می‌شود هنوز هم تورم به کمتر از ۴۰ درصد نرسیده است. این وضعیت نشان می‌دهد تورم ایران تا حد زیادی ناشی از نوسانات نرخ ارز، نرخ حامل‌های انرژی و کسری بودجه است. به همین دلیل با وجود شدت سختگیرها در بخش پولی و بروز مشکلات بیشتر برای بنگاه‌ها و بخش تولید در تهیه سرمایه در گردش، ولی همچنان تورم فزاینده به وضوح قابل مشاهده است.»
بهبود شرایط در گرو رفع موانع است

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس به صمت گفت: «گرچه گفته شد نرخ رشد نقدینگی تا ۲۶ درصد هم کاهش یافته ولی همانطوری که مشاهده می‌شود هنوز هم تورم به کمتر از ۴۰ درصد نرسیده است. این وضعیت نشان می‌دهد تورم ایران تا حد زیادی ناشی از نوسانات نرخ ارز، نرخ حامل‌های انرژی و کسری بودجه است. به همین دلیل با وجود شدت سختگیرها در بخش پولی و بروز مشکلات بیشتر برای بنگاه‌ها و بخش تولید در تهیه سرمایه در گردش، ولی همچنان تورم فزاینده به وضوح قابل مشاهده است.»

علی قنبری در ادامه گفت: «منابع زیرزمینی بسیاری در کشورمان داریم که یک فقره آن منابع گسترده نفتی و گازی است. همین میدان مشترک ایران با قطر چنان از نظر منابع گاز غنی بوده که همسایه جنوبی ما که تحریم نبود با منابع میدان گازی پارس جنوبی چنین پیشرفت حیرت‌انگیزی را در یکی دو دهه گذشته داشته است. این درحالی است که در سایه تحریم‌ها ایران نه تنها موفق به بهره‌برداری از این میدان بزرگ به اندازه همسایه خود نبوده بلکه از سایر منابع خدادادی هم به اندازه لازم استفاده نشده است.» آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی صمت با علی قنبری، کارشناس اقتصاد است.

چشم‌انداز اقتصادی کشور در ۱۴۰۳ را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

اگر بخواهم صریح باشم، باید بگویم که از نظر من چشم‌انداز نگران‌کننده‌ای برای امسال هم ادامه دارد. تمامی عوامل و مولفه‌های بحران ساز که وضعیت فعلی را رقم زده‌اند، پابرجا هستند و به نظر هم نمی‌رسد در نظام تصمیم‌گیری تغییر چندانی نسبت به سال گذشته به وجود بیاید.

این امر موجب می‌شود که برآورد من برای شاخص‌های کلان اقتصاد در سال ۱۴۰۳، تشدید مشکلات فعلی و بحران دامن‌گیر معیشتی باشد. به‌طور خاص می‌توانیم به بحث مربوط به شاخص نرخ تورم بپردازیم؛ ما همچنان با نابسامانی‌های زیادی مواجه هستیم. درست است که شدت رشد نقدینگی نسبت به گذشته کاهش یافته ولی نرخ تورم کاهش نیافت که نشان می‌دهد موضوع تورم نه تنها حل نشده بلکه چنان مزمن شده که کنترل رشد نقدینگی هم تاثیر شگرفی بر آن نخواهد داشت. ضمن اینکه در یکی دو ماه گذشته به شدت از ارزش ریال کاسته شده و نوسانات قیمتی مهمی نیز در بازار ارز دیده شده است. در ابتدای زمستان سال گذشته هر دلار امریکا ۵۰ هزار تومان خرید و فروش می‌شد ولی در روزهای پایانی سال هر دلار امریکا تا ۶۰ هزار تومان هم میان متقاضیان و فروشندگان دست به‌دست شد. این افزایش نرخ به یک معنا نشان می‌دهد در مدتی کمتر از دو ماه، ۲۰ درصد از ارزش پول ملی کشور کاسته شده است.پس همانطوری که مشاهده می‌کنیم جهش تورمی همچنان سایه خود را بر سر اقتصاد کشورمان حفظ کرده و نمی‌توانیم این انتظار را داشته باشیم که در امسال هم گشایش خاصی صورت بگیرد.

ما منابع زیرزمینی بسیاری در کشورمان داریم که یک فقره آن منابع گسترده نفتی و گازی است. همین میدان مشترک ایران با قطر چنان از نظر منابع گاز غنی بوده که همسایه جنوبی ما که تحریم نبود با منابع میدان گازی پارس جنوبی چنین پیشرفت حیرت‌انگیزی را در یکی دو دهه گذشته داشته است. این درحالی است که در سایه تحریم‌ها ایران نه تنها موفق به بهره‌برداری از میدان بزرگ به اندازه همسایه خود نبوده بلکه از سایر منابع خدادادی هم به اندازه لازم استفاده نشده است.جدای از منابع زیرزمینی و معدنی گسترده کشور، ما با نیروی انسانی وسیع و کارآمدی مواجه هستیم که بسیاری از آنها در حال مهاجرت هستند. در یک وضعیت نرمال و روبه توسعه این نیروی انسانی باید به کار گرفته می‌شد تا مسیر توسعه ایران را هموارتر کند ولی این سرمایه مهم، به خدمت توسعه دیگر کشورها در آمده و علاوه بر آن بسیاری از آنها که در داخل کشور مانده‌اند هم در جای خود قرار ندارند. ایران در کنار سرمایه انسانی و معدنی، تاریخی طولانی و غنی هم دارد که موجب شده روحیه خاصی در مردمان آن وجود داشته باشد. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران هم موقعیتی خاص و ویژه است که این نیز مورد استفاده مناسبی قرار نگرفت. مجموع موارد یاد شده مزید بر علت می‌شود تا شدت مشکلات بیشتر شود.

با وجود موارد یاد شده فکر می‌کنید کدام دسته از اقدامات منجر به گشایش اقتصادی ایران می‌شود؟

فکر می‌کنم باید تصمیم‌گیران کشور به این نتیجه برسند که خروج از وضعیت فعلی به سود همه خواهد بود. این در سطوح مختلف مدیریت کشور باید جا بیافتد که رفع موانع به معنای کنار گذاشتن آرمان‌ها نیست بلکه به معنی اضافه کردن واقع‌گرایی به آرمان‌گرایی است و بهبود وضعیت همین امروز مردم. برای رفع بحران فعلی نیازمند این هستیم که کار عالمانه در سطوح مختلف انجام بگیرد که گاهی چنین عطفی در سیاستگذاری کشورمان مشاهده نمی‌کنم.ضمن اینکه نباید تردید داشته باشید که اقتصاد ایران تا حدود خیلی زیادی تابعی از بحران روابط خارجی و منطقه‌ای است. مسئله تحریم‌ها و ماندن در لیست سیاه اف‌ای تی اف، موانعی جدی هستند که هر تغییری در شرایط آن به سرعت در وضعیت اقتصادی کشورمان نیز نمایان می‌شود. بنابراین گشایش بدون تغییر در موارد یاد شده ممکن نیست.

چنانچه مهم‌ترین مولفه اثرگذار بر اقتصاد را مانند شما، مسئله تحریم‌ها بدانیم، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده اثری بر کشور ما خواهد گذاشت؟

درواقع می‌توان گفت تنها مولفه‌ای که نسبت به سال گذشته می‌تواند تغییر کند، تغییر دولت حاکم بر کاخ سفید است. به زبان ساده‌تر ممکن است در امسال دولت میانه‌روی بایدن جای خود را به دولت ترامپ دهد. همان ترامپی که برجام را از بین برد و یک طرفه از آن خارج شد.

منصف اگر باشیم و از تهمت سیاه نمایی اگر هراس نکنیم، شانس بازگشت ترامپ بسیار زیاد است و بسیاری از نظرسنجی‌ها قاطعانه ریاست جمهوری دوره دوم او را پیش‌بینی کرده‌اند. چنانچه ترامپ دوباره سکان قدرت در واشنگتن را به‌دست بگیرد به سرعت انتظارات تورمی در کشور ما تغییر خواهد کرد. از آنجایی که چشم‌انداز توافق نهایی با روی کار آمدن جمهوری‌خواهان به حداقل می‌رسد و در این شرایط احتمال تشدید بحران وجود دارد.

برگردیم به شرایط اقتصاد ایران. رئیس کل بانک مرکزی وعده کاهش تورم به ۲۰ درصد را داده بود و مسئولان هم از کاهش نرخ تورم سخن می‌گویند. شما این اظهارات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من شک دارم آقای فرزین خودشان هم چندان یقینی به عملی بودن این وعده خود داشته باشند. متاسفانه او با اینکه دانشگاهی است مبنای استدلالی وعده خود را اعلام نمی‌کند و این مهم موجب افزایش تردیدها نسبت به واقعی بودن وعده او می‌شود.واقعیت این است که گرچه گفته شد نرخ رشد نقدینگی تا ۲۶ درصد هم کاهش یافته ولی همانطوری که مشاهده کردیم تورم کشورمان به کمتر از ۴۰ درصد نرسیده است. پس این وضعیت نشان می‌دهد که تورم ایران تا حد زیادی ناشی از نوسانات نرخ ارز، نرخ حامل‌های انرژی و کسری بودجه است. به همین دلیل با وجود شدت سختگیرها در بخش پولی و بروز مشکلات بیشتر برای بنگاه‌ها و بخش تولید در تهیه سرمایه در گردش، ولی همچنان تورم فزاینده به وضوح قابل مشاهده است.همچنین در همین مدت همانطوری که بالاتر هم گفتم با یکسری نوسانات شدید در بازار ارز و طلا مواجه شدیم. این نوسانات به حدی بود که موجب کاهش ۲۰ درصدی قدرت پول ملی شده است. یعنی در همین مدتی که همچنان سیاست رسمی نهاد سیاستگذار پولی انقباضی است، ما با یک تعدیل بزرگ مواجه شده‌ایم.اظهاراتی از این دست بیانگر ِآرزوهای مسئولان است ولی نتیجه مثبتی در پی ندارد. از ابتدای دولت سیزدهم بارها وعده کنترل تورم یا فرمان رفع فقر مطلق را صادر کردند ولی در زمین واقعیت چیزی تغییر نکرد. این گفته هم به نظر من از همین جنس است.


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4jwkvz