شنبه 29 اردیبهشت 1403 - 18 May 2024
کد خبر: 94425
نویسنده: منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
تاریخ انتشار: 1402/07/09 06:13

بازنشستگی فصلی طلایی یا سیاه

منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
بازنشستگی فصلی طلایی یا سیاه

در کشور ما، شاغلان از بازنشسته شدن می‌‌ترسند و زمانی هم که بازنشسته می‌‌شوند به‌دلیل بیکار شدن و کاهش دریافتی حقوق، پا به یک دنیای سراسر دغدغه و نگرانی می‌‌گذارند که همچون هیولایی وحشتناک، آرامش جسم و روح آنان را به یغما می‌‌برد و چشم‌انداز سیاهی از زندگی را پیش روی‌شان رقم می‌‌زند.در بسیاری از کشورهای جهان افرادی که بازنشسته می‌‌شوند دوران بازنشستگی خود را به‌دور از نگرانی برای تامین نیازهای اولیه زندگی خانواده خویش سپری می‌کنند و در یک تصویر رویایی و محال برای بیشتر بازنشستگان ایرانی، به‌دنبال دلمشغولی‌های شخصی خویش یا سفر کردن به گوشه و کنار کشورشان و نقاط دیگر دنیا هستند. به‌عبارتی بازنشستگی فصلی نوین و طلایی و یک مرحله دلچسب و جذاب در زندگی آنان به حساب می‌آید، اما در ایران دوران بازنشستگی به‌گونه‌ای است که به‌دلیل مشکلات فراوان معیشتی، افزایش تعداد اعضای خانوار بازنشسته مانند عروس و داماد و نوه، گسترش رفت و آمدهای خانوادگی، توقع بیشتر اعضای خانواده از فرد بازنشسته به عنوان بزرگ خانواده و... نه‌تنها فصلی نوین یا طلایی محسوب نمی‌شود، بلکه بازنشستگان از این مرحله زندگی خویش، به‌عنوان فصلی تاریک و سیاه یاد می‌کنند؛ فصلی که ‌باید به‌جای استراحت و لذت بردن از زندگی در کنار اعضای خانواده خویش، تازه به‌دنبال پیدا کردن کاری -بیشتر دور از شأن تخصصی و تحصیلی خود- باشند تا بتوانند بخشی از نیازهای مالی خانواده را تامین کنند.

مشکلات پس از بازنشستگی

درصد قابل‌توجهی از بازنشستگان، به‌دلیل دور بودن از فضای فعال دوران اشتغال، اگر امکانات مالی اضافی یا مغازه و شرکت و باغ و باغچه‌ای از دوران اشتغال نداشته باشند، پس از مدت کوتاهی، دچار افسردگی و انواع و اقسام بیماری‌های روحی و روانی و رفتاری خواهند شد. شاید به همین دلیل باشد در حالی که افراد، پس از ۳۰ سال یا بیشتر، ‌باید از بازنشسته شدن استقبال کنند در ایران خیلی از شاغلان –به‌ویژه کارکنان ادارات دولتی- تمایل چندانی به بازنشسته شدن از خود نشان نمی‌دهند و تلاش می‌کنند به‌انحای مختلف، سال‌های بیشتری را مشغول به کار باشند و از مزایای سازمانی گوناگون برای شاغلان بهره ببرند.یکی از دلایل و عوامل اصلی مشکلات بازنشستگان و ناتوانی دولت‌های چند دهه اخیر در افزایش قانونی حقوق آنان مطابق با تورم، کم‌توجهی دولت‌ها به رشد بخش خصوصی و به تبع آن، پروار شدن و افزایش بی‌رویه تعداد شاغلان بخش دولتی بوده است.فقط کافی است نگاهی به آمار اعلام‌شده در ۲ سال قبل داشته باشید: در ایران، در مجموع ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بازنشسته داریم؛ یعنی حدود دو و نیم برابر تعداد شاغلان دولت، امروز بازنشسته در کشور وجود دارد.» به‌یقین، این تعداد تا امروز، بسیار بیشتر شده و با احتساب اعضای خانواده بازنشستگان، حدود یک‌سوم جمعیت کشور، با مسائل بازنشستگان دست به گریبان هستند.باید پذیرفت دولت‌های مستقر در چند دهه گذشته، با گسترش بی‌رویه تعداد شاغلان، با دست خود «شمشیر داموکلس» را بر سر خویش قرار داده‌اند که حتی اگر هم بخواهند حقوق قانونی و مطالبات بازنشستگان را مطابق قانون پرداخت کنند از عهده آن برنخواهند آمد؛ از یک سو مجبورند دست در جیب بازنشستگان یا به‌عبارتی صندوق‌های بازنشستگی کنند و از سوی دیگر، با سوءمدیریت‌های فراوانی که در سال‌های اخیر از مدیران این صندوق‌ها در محافظت از اموال بازنشستگان صورت گرفته، در عمل خود را ناتوان از پاسخگویی به خواسته‌های بر حق بازنشستگان می‌بینند.

سونامی ‌افزایش بازنشستگان

بگذریم که سونامی ‌افزایش تعداد بازنشستگان در ایران به اندازه‌ای شدید است که در هر ۱۰ دقیقه، یک نفر به جمع بازنشستگان کشور افزوده می‌شو، اما عوارض این سونامی‌ و کوتاهی‌های فراوان، موجب شده بازنشستگانی که باید در حال استراحت و گشت‌وگذار باشند مجبور شوند خواسته‌های حداقلی خویش را در کف خیابان فریاد بزنند.گفتنی است بخش‌هایی از قانون اساسی کشور ما، براساس آرمان‌های تحقق دولت رفاه نوشته و در چند دهه اخیر یکی از آرمان‌های اقتصادی دولت‌های مستقر، تشکیل دولت رفاه عنوان شده است. در اصل ۴۳ بر «تامین نیازهای اصلی و اساسی شهروندان» تاکید شده یا در اصل ۲۹ قانون اساسی نیز، «تامین اجتماعی» به‌عنوان سرفصل برنامه‌های حمایتی، مورد توجه قرار گرفته است؛ بنابراین براساس این ایده، دولت رفاه باید به فکر تامین نیازهای شهروندان خود، به‌ویژه اقلیت‌هایی مانند بازنشستگان و سالمندان باشد.در ایران، عواملی مانند کاهش موالید، افزایش امید به زندگی، کاهش مرگ‌ومیر و... افزایش جمعیت سالمندی را تبدیل به یکی از مهم‌ترین پدیده‌های اجتماعی کرده است. عدم برنامه‌ریزی صحیح و به‌موقع و عدم پیشگیری از بروز بحران در رسیدگی به شرایط زندگی بازنشستگان، موجب شده نارضایتی سالمندان بازنشسته، رشد روزافزونی داشته باشد.

همین بی‌توجهی به قابلیت تبدیل مشکل معیشتی و رفاهی بازنشستگان به یک بحران، تبدیل صندوق‌های بازنشستگی به حیاط خلوت مدیران، عدم امکان حضور بازنشستگان کارشناس و متخصص در عرصه مدیریت شرکت‌های وابسته به صندوق‌های بازنشستگی و زیانده بودن بیشتر این شرکت‌ها موجب شده صندوق‌های بازنشستگی کشور، با بحران جدی روبه‌رو شوند و از ۱۷ صندوق بازنشستگی فعال در کشور، ۱۵ صندوق به مرز ورشکستگی برسند که در صورت عدم وصول مطالبات آنان و عدم کمک دولت یا نهادهای مالک صندوق، کار آنها به اعلام ورشکستگی خواهد کشید.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/36wgd9