دانشگاه علم و صنعت را که دارای دانشکده تخصصی در حوزه صنعت خودرو است باید یکی از قطبهای همکاری صنعت و دانشگاه بهشمار آورد. ابوالفضل خلخالی، مدرس دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت در اینباره به صمت گفت: با توجه به اینکه در شرایط تحریم، ناگزیر به داخلیسازی شدهایم، ممکن است این امر باعث شود دقت و کیفیت لازم در محصولات آنگونه که باید لحاظ نشود و تا زمانیکه در عمل کیفیت برای تولیدکننده اهمیت نداشته باشد، نیازی به تحقیقوتوسعه نخواهد دید. تا امروز اینگونه احساس نمیشود خودروسازان یا زنجیره تامین آن نیازی به این تعامل برای ارتقای دانش فنی و مطالعه در این حوزه احساس کرده باشند که بخواهند در این زمینه سرمایهگذاری کنند.
وی افزود: این امر ملموس نیست که تولیدکنندگان برای داخلیسازی نیاز پیدا کرده باشد بهسراغ دانشگاه بروند.
خلخالی با بیان اینکه صنعتگران تا به حال هم تولید داشتهاند، گفت: مهندسی معکوس یک موضوع سهل و ممتنع است. بهعنوان مثال، تاکنون سازنده دیسک ترمز پراید را تولید میکرده، در نهضت داخلیسازی عنوان میکند، میتواند دیسک ترمز برلیانس را هم بسازد. این دو قطعه ممکن است در شکل شبیه یکدیگر باشند اما موضوع قابل اهمیت عملکرد آنهاست. برای رسیدن به عملکرد موردنظر در دیسک ترمز برلیانس باید بهطور دقیق نوع و ترکیب مواد اولیه و... محاسبه شود که تحلیلهای مهندسی نیاز دارد. محل این تحلیلهای مهندسی و... در دانشگاه است یا در بخشهای مهندسی که با دانشگاهها همکار و در ارتباط باشند. پیگیری موضوع در جهان برای ساخت قطعهای مشابه همینگونه است.
وی تصریح کرد: برداشتها از رویکرد خودروسازان و زنجیره تامین آنها میگوید نیازی به این تعامل وجود ندارد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به امضای تفاهمنامههایی در این حوزه، گفت: با امضای این تفاهمنامهها قرار شد مراجعه صنعتگران به دانشگاه بیشتر شود اما مسائل و مشکلات اقتصادی، بزرگترین چالش آنها بوده که برای حل آن باید چارهاندیشی کرد. باید مرکزی برای تامین مالی و درآمد واقعی بهوجوداید که بهدنبال پروژههای اینچنینی و پشتیبانی از آنها باشد.
خلخالی در ادامه به چالشهای موجود درباره تعامل صنعت و دانشگاه به مسائل فرهنگی اشاره کرد و گفت: اعتماد لازم بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد. دانشگاه دید مثبتی به همکاران صنعتی خود ندارد و شاید همه استادان دانشگاه تمایل به همکاری صنعتی نداشته باشند.
از سوی دیگر، بسیاری از صنایع کشور هم اعتقادی به فعالیتهای علمی و دانشگاهی ندارند؛ بنابراین درباره داخلیسازی که با اراده ملی شکل گرفته، هنوز نمیتوانیم بگوییم که کیفیت یا استانداردها براساس دانش روز جهان در حال پیگیری است، چون این مهم در تعامل با دانشگاه شکل میگیرد و این ارتباط هنوز بهمعنای واقعی بهوجود نیامده یا اگر هم در برخی شرکتهای دانشبنیان تعاملی وجود دارد، پایههای این همکاری محکم نیست.
پارکهای علم و فناوری بهوجود آمدند تا پلی بین دانشگاه و صنعت باشند اما خروجی برجستهای از سوی این مراکز در صنایع داخلی ملموس نیست.
خلخالی در پاسخ به این پرسش که روال معمول در کشورهای صنعتی چگونه است و در این حوزه، پارکهای علم و فناوری چقدر نقش دارند، گفت: روشهای گوناگونی از تعامل در کشورهای صنعتی وجود دارد. یک مدل این است که شتابدهندهها ورود کنند تا بتوانند در حوزه تامین مالی کمک کنند. مشکل ما در اولویتبندیهاست تا از سرمایهگذار و شتابدهندهها استفاده کنیم اما کارهای در حال انجام، اولویت کشور و نیاز صنعت بهشمار نمیروند. حتی در این مسیر، سرمایهها هم هرز میرود. بهعنوان مثال، در صنعت خودرو که صنعتی پولساز و یکی از بخشهای مهم اقتصاد کشور است، شتابدهنده و سرمایهگذاری ورود نمیکند، زیرا عنوان میشود خودروساز خودش سرمایهدار است.
او افزود: در زمان تحریم در مدیریت منابع مالی باید دقیقتر باشیم و در گلوگاههای صنعت خودرو بهعنوان صنعتی تاثیرگذار در اقتصاد کشور باید از شرکتهای دانشبنیان در حوزه تجهیزات الکتریکی و تولید فرمان برقی، ECU (ایسییو) و ترمز ABS (ایبیاس) استفاده کنیم. در این حوزهها، ساختار مناسبی برای پیوند سرمایهگذار و گروهی که دانش فنی در اختیار دارد، وجود ندارد.
خلخالی در پایان گفت: حمایتهای موجود از شرکتهای دانشبنیان و مراکز شتابدهنده جزو اولویتهای اصلی کشور برای صنعت خودرو نیست و نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر دارد.
علی جهانافروز یکی از کارشناسان حوزه صنعت درباره تعامل دانشگاه و صنعت به صمت گفت: ارتباط نداشتن دانشگاه و صنعت موضوعی گسترده بوده که مربوط به امروز و دیروز هم نیست. با آغاز نهضت داخلیسازی نباید انتظار داشت فاصلهای که محصول سالهای متمادی است به این زودی پر شود.
او افزود: سرفصلهای دانشگاهها بدون درنظر گرفتن نیاز صنعت نوشته میشود. امتیازی که دانشگاه برای استادان در رتبهبندی و ارتقای درجه در نظر میگیرد، چاپ مقاله برای نشریات بینالمللی است، در حالیکه شاید نیازهای امروز صنعت کشور، مربوط به موضوعهای ۱۰ تا ۱۵ سال پیش کشورهای صنعتی بوده که موضوع روز ما است. نوشتههای استادان اگر قرار است در نشریهای بینالمللی منتشر شود، باید در راستای دانش روز جهان باشد؛ بنابراین نخست باید شرایطی در دانشگاهها فراهم شود که استادان مایل باشند، روی مسائل ریز صنعت کشور مطالعه کنند.
او ادامه داد: ارتقای درجه اعضای هیاتعلمی دانشگاهها بر مبنای نیازهای جوامع پیشرفته تنظیم شده که هیچ ارتباطی با وضعیت فعلی صنایع کشور ما ندارد، زیرا چند سالی عقبتر هستیم.
این فعال صنعت قطعه با بیان اینکه پژوهشگران و دانشگاهیان کشورهای صنعتی درباره نیازهای خود مطالعه میکنند، گفت: به همین دلیل، صنایع از پروژهها پشتیبانی مالی میکنند در حالیکه دانشگاهیان ما پژوهش میکنند بدون اینکه زمینه مطالعاتی آنها ریشه در نیازهای صنعت کشور داشته باشد. بهعنوان مثال، استاد خارجی در زمینه نانومتریال مطالعه میکند و صنایع هزینه پژوهشهایش را هم میپردازد، چون صنعتگران در حال استفاده از این مواد هستند؛ بنابراین نتایج پژوهشها کاربردی است و تبدیل به ارزش مادی میشود.
ایران هم در زمینه پژوهش نانومتریال رتبهدار است اما اینکه این پژوهش در صنعت داخلی چقدر کاربرد دارد و مورد استفاده قرار میگیرد. جای پرسش دارد اما پاسخ آن هیچ است.
جهانافروز با نقد رویکرد موجود در مطالعات دانشگاهی، افزود: افتخار ما در حرکت روی مرز دانش، برای صنایع داخلی کاربرد زیادی ندارد شاید به کار صنایع خارجی بیاید؛ البته این موضوع قطعی نیست، زیرا پژوهشگر و استاد ما با شرکت خارجی در ارتباط نیست که نیاز آنها را بداند. بهاحتمال زیاد، کسانی که مدرک دکترای خود را از خارج دریافت میکنند، در ادامه همان زمینههای مطالعاتی خود، در بازگشت به ایران موضوع را ادامه میدهند.
از سوی دیگر، رشتهای مانند ریختهگری که صنایع زیادی در داخل از آن استفاده میکنند و رشد تولیدات در این حوزه زیاد است، در دانشگاه جایگاهی ندارد.
وی در ادامه اضافه کرد: در نمایشگاههای متالورژی، اساتید برای بازدید از غرفهها حضور ندارند و فقط خود صنعتگران از غرفهها بازدید میکنند. در حالحاضر رشته ریختهگری در زمینه متالورژی تبدیل به چند ماده واحد محدود شده است. استادان رشته را تضعیف کردند و دلیل آن را استقبال نکردن دانشجویان عنوان میکنند. آنها میگویند، دانشجویان ترجیح میدهند در رشتههایی تحصیل کنند که بتوانند خارج از کشور ادامه تحصیل بدهند. در کشورهای صنعتی در حوزه ریختهگری مطالعات زیادی انجام نمیشود. همین امر باعث شده متخصص تربیت کنیم که برای کشورهای صنعتی مفید و کارآمد باشد.
این فعال صنعت قطعه با بیان اینکه خدمات دانشگاههای ما نصیب خارجیها میشود، بهویژه اینکه بهترین دانشگاهها در اینباره وضعیت بدتری دارند، گفت: بیشترین صادرات افراد تحصیلکرده از کشور از سوی بهترین دانشگاههای کشور انجام میشود که باعث تاسف است.
جهانافروز در پاسخ به این پرسش که چرا صنعتگر برای نیازمندیهای خود درخواست و پیشنهاد نمیدهد، گفت: بروکراسی اداری از زمانی که صنعتگر بخواهد پروژهای را به دانشگاه بسپارد، از درخواست گرفته تا اجرا، انرژیبر و زمانبر است در حالیکه استادان کشورهای صنعتی در وقت آزاد بهعنوان مشاور وارد فعالیتهای صنعتی میشوند، پروژهها را در ارتباط با واحدهای صنعتی تعریف میکنند و در دانشگاه، طرح را پیش میبرند.
در نسل چهارم دانشگاه عنوان میکنند این صنعتگر است که به دانشگاه سفارش تربیت نیروی انسانی متخصص خود را میدهد و با در اختیار قراردادن آزمایشگاههای لازم از دانشگاه میخواهد نیروهای موردنیاز چند سال آیندهاش را تربیت کند. این موضوع از سوی استادان آلمانی در یکی از نشستهای داخلی عنوان شد.
جهانافروز در اینباره گفت: یکی از نقاط ضعف ما همین مسئله است. بهعنوان نمونه، کشور در صنعت ریختهگری نیاز به مهندس متبحر دارد در حالیکه این رشته در دانشگاههای کشور جمع شده و بهندرت در برخی دانشکدهها تدریس میشود. بیشتر دانشگاهها به سوی نانو و نانومتریال رفتهاند در حالیکه نیازهای کشور در حوزههای پایینتر بدون تکلیف مانده است؛ بنابراین در این حوزه این خود صنعتگر است که بار آنچه دانشگاه باید انجام دهد را به دوش میکشد.
این فعال صنعت قطعه ادامه داد: کارخانههای صنعتی این امر مهم را در واحدهای تحقیقوتوسعه با جذب فارغالتحصیلان دانشگاهی و آموزش دوباره آنها انجام میدهند.
او گفت: در گرایشهای گوناگون رشتههای صنعتی سرفصلها باید با توجه به نیازهای صنایع بوده و پاسخگوی خواستههای صنعتگران باشد.
جهانافروز با بیان اینکه حتی در تربیت مهندس ضعف داریم، اظهارکرد: درست است که کشور در حوزه تربیت مهندس رتبهدار است اما نیاز امروز ما تربیت مهندسانی است که بتوانند در واحدهای صنعتی کار عملی انجام دهند.
او گفت: در گذشته برخی هنرستانهای کشور متولی این امر بودند و با آموزش مهارتهای عملی به دانشآموزان در ادامه آنها را به سوی دانشگاهها هدایت میکردند؛ از اینرو مهندسهایی کاربلد با مهارتهای عملی تربیت و در کارخانجات گوناگون مشغول میشدند. درحالحاضر در این زمینه با وجود تاسیس دانشگاههای علمیکاربردی دچار ضعف شدهایم.
این صنعتگر اظهارکرد: تربیت نیروی انسانی در هنرستانها در ادامه برای دریافت مدرک مهندسی تلاش میکنند وارد دانشگاه شوند. نظام آموزشی کشور در آموزشوپروش و آموزش عالی، خیلی مناسب نیست و مدرک جایگزین تربیت افراد مفید و کارآمد شده است.
او گفت: این موضوع که نیروی انسانی کاربلد دانشگاه تربیت کند تا دانشگاه به صنعت نزدیکتر شود و تعامل موردانتظار به وجوداید تا حدودی خلأ دارد.
این فعال صنعت قطعه اظهارکرد: معضل تعامل نداشتن دانشگاه و صنعت، بیماری مزمن است. پیشتر که در دانشگاه تدریس داشتم در نهایت گفته شد باید حضور فیزیکی بیشتری در دانشگاه داشته باشم که بهدلیل مشغلههای صنعتی ممکن نبود و ناچار از فضای دانشگاه خارج شدم. این مسئله خود بخشی از معضل ما در ارتباط صنعت و دانشگاه است.
جهانافروز در پایان بیان کرد: پیشنهاد میشود استادانی که در شرف بازنشستگی وقت آزادتری دارند، بهعنوان مشاور در واحدهای صنعتی بهکار گرفته شوند و از آنها خواسته شود، پروژههای صنعتی تعریف کنند و به این ترتیب این استادان سفیران دانشگاه در بخش صنعت باشند.
تربیت نیروی انسانی مناسب یکی از بسترهای نزدیک شدن دانشگاه و صنعت است تا تعامل موردانتظار محقق شود. در حالحاضر در این حوزه خلأهایی وجود دارد که فاصله آنها را زیاد کرده و اعتماد موردنیاز را بین آنها ایجاد نکرده است. البته مسائل مالی هم یکی از دغدغههای این ارتباط برای انجام پروژههای علمیصنعتی است که با شرایط فعلی پررنگتر است.