جمعه 14 اردیبهشت 1403 - 03 May 2024
کد خبر: 3961
تاریخ انتشار: 1400/08/01 11:47

آمار و داده‌کاوی، سوژه پرده نقره‌ای

از بارزترین این علوم را می‌توان ریاضیات، آمار و فیزیک دانست. علوم پایه، زیربنای اصلی سایر دانش‌ها محسوب شده و به همین دلیل در مواقعی به‌ کل علم تعمیم داده می‌شوند.

در این میان، داده‌کاوی که ارتباط بسیار نزدیک به علم آمار داشته و یک بحث میان رشته‌ای(رشته‌ای که با بهره‌گیری و در کنارهم قرار گرفتن علوم آمار، ریاضیات و علوم کامپیوتر تشکیل می‌شود) به‌شمار می‌رود به‌معنای علم استخراج الگوها، اطلاعات و تحلیل امجموعه داده‌های خام به‌دست آمده، تحلیل شرایط پیش‌رو و پیش‌بینی ادامه روند است.

در کشور ما این مفاهیم همچنان در سایه سنگین مهندسی مانده و اهمیت این علوم پایه همچنان آن‌طور که باید و شاید به اقشار مختلف جامعه و همچنین سطوح عالی مدیریتی کشور ارائه نشده است. اما در سایر کشورها این روند جریان نداشته و ضمن بکارگیری مناسب متخصصان علوم پایه، آمار و داده‌کاوی، سعی بر پیشرفت‌های اقتصادی و سیاسی خود دارند.

 تا حدی که این اهمیت و تفکر وارد سینمای جهان نیز شده و در سال‌های اخیر شاهد خیز عظیم این مفاهیم در لایه‌های سوژه‌های پرده نقره‌ای هستیم. در این گزارش قصد داریم تا ۵ فیلم برتر جهان که اساس و طرح داستانی آنها مرتبط با تحلیل داده، پیش‌بینی مبتنی بر آمار و اطلاعات و همچنین تکیه آینده بر هوش مصنوعی را معرفی کنیم. با صمت همراه باشید.

The Imitation Game

یکی از بهترین ‌فیلم‌های ارائه‌شده در ارتباط با مفاهیم داده‌کاوی و آماری را می‌توان بازی تقلید (The Imitation Game) دانست. یک فیلم درام تاریخی امریکایی محصول سال ۲۰۱۴ به کارگردانی مورتن تیلدوم و نویسندگی گراهام‌مور که براساس بیوگرافی آلن‌تورینگ در سال ۱۹۸۳ توسط اندرو هاجز تهیه شده است. آلن‌تورینگ، رمزنگاریست که برای پاسخ به سوال «آیا ماشین‌ها می‌توانند فکر کنند؟» در مقاله اصلی خود در سال ۱۹۵۰ «ماشین‌های محاسباتی و هوش» پیشنهاد کرده است. در این فیلم، بندیکت کامبربچ در نقش تورینگ بازی می‌کند که پیام‌های اطلاعاتی آلمان برای دولت بریتانیا را در طول جنگ جهانی دوم رمزگشایی کرد.

جنگ جهانی دوم، در حالی که ارتش ویرانگر هیتلر یکی پس از دیگری در حال نابودی و فتح کشورهای اروپایی است و لندن زیر حملات سنگین نازی‌ها کمر خم کرده، گروهی از نخبه‌ها و ریاضی‌دانان از جمله آلن تورینگ از طرف دولت انگلیس استخدام می‌شوند تا کاری غیرممکن را انجام دهند: شکستن کدهای ماشین‌هایی موسوم به انیگما که نازی‌ها از طریق آن مکالمات سری با هم انجام میدهند.

Margin call

یک فیلم مهیج امریکایی محصول سال ۲۰۱۱ است که توسط جی‌سی چاندور در نخستین کارگردانی بلند خود نوشته و کارگردانی شده است. داستان اصلی در یک دوره ۲۴ ساعته در یک بانک بزرگ سرمایه‌گذاری وال‌استریت در مراحل اولیه بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ اتفاق می‌افتد.

 این فیلم تلاش متخصصان علم داده و به همراه متخصصان اقتصادی برای پیش‌بینی و جلوگیری از بروز بحران‌های بعدی مالی را نشان می‌دهد. به عبارتی این فیلم قدرت بی‌نظیر تحلیل داده و ریاضیات را نشان می‌دهد که در آن یک تیم داده‌کاوی در حوزه صنعت مالی فعالیت می‌کنند.

Her

«او» یک فیلم درام-رمانتیک-علمی-تخیلی امریکایی است که توسط اسپایک‌جونزه نوشته، کارگردانی و تهیه شده است. محوریت داستان درمورد مردی است که با یک سیستم‌ عامل هوشمند رایانه‌ای که دارای صدا و شخصیت یک زن است، رابطه عاطفی برقرار می‌کند. برای درک رابطه هوش مصنوعی با زندگی عاطفی انسان‌ها مشاهده این فیلم توصیه اکید می‌شود.

Moneyball

یک فیلم بیوگرافی امریکایی محصول سال ۲۰۱۱ به کارگردانی بنت‌میلر و نویسندگی استیون زایلیان و آرون سورکین است. این فیلم براساس کتاب غیرداستانی ۲۰۰۳ مایکل لوئیس ساخته شده است. داستان آن مربوط به مردی است که مسئول یک تیم بیس‌بال است و این تیم وضع مناسبی در جدول مسابقات ندارد.

در میانه داستان این مرد با فردی آشنا می‌شود که یک اقتصاددان است. او روش‌هایی بلد است که می‌تواند براساس تحلیل بازیکن‌های حریف، آینده را پیش‌بینی کند.

A Beautiful Mind

ذهن زیبا یک فیلم درام بیوگرافی امریکایی محصول سال ۲۰۰۱ براساس زندگی جان‌نش (John Nash) ریاضیدان امریکایی، برنده نوبل اقتصاد و برنده جایزه آبل است. این فیلم توسط ران هاوارد کارگردانی شده و که فیلمنامه آن را آکیوا گلدزمن نوشته است.

این کتاب از کتاب پرفروش و نامزد جایزه پولیتزر در سال ۱۹۹۷ به همین نام توسط سیلویا نصار الهام گرفته شده است.

جان نش، خالق تئوری بازی‌هاست که از یک بیماری روانی رنج می‌برد و همین امر موجب قطع ارتباط او با جهان واقع و ارتباط او با جهان ساخته ذهن توانمند خودش شده و در ادامه ماجراهای رخ داده برای این دانشمند بزرگ موجب به هم خوردن روال عادی زندگی‌اش می‌شود.

سخن پایانی

با توجه به رویکرد جهان نسبت به هوش مصنوعی و اثبات جایگاه داده‌کاوی در مراتب گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، حرکت به سمت شناسایی این علم و ظرفیت‌های آن به اقشار جامعه حائز اهمیت است. یکی از مهم‌ترین رسانه‌هایی که می‌تواند در زمینه آموزش مردم یک کشور پیشرو باشد، سینما و تلویزیون است.

 متاسفانه می‌توان گفت سینمای ایران در پرداخت به سوژه داده‌کاوی، هوش مصنوعی و کاربرد علم آمار حتی در روزمره‌ترین اتفاقات بدیهی جاری در جامعه، ضعیف عمل کرده است.

 این موضوع نشان می‌دهد سینمای ایران در انتخاب سوژه‌های روز تاثیرگذار که ضمن افزایش آگاهی جامعه، رشد و بلوغ سطح فکری افراد را به همراه دارد، باید یک بازنگری کلی و جدی داشته باشد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4mxw83