شنبه 15 اردیبهشت 1403 - 04 May 2024
کد خبر: 19753
تاریخ انتشار: 1401/06/28 01:02

صنعت خودرو با واردات بهبود نمی‌یابد

سیدمحمد بحرینیان-صنعتگر و پژوهشگر توسعه

 مصوبه واردات خودرو، تاثیری نه در قدرت اقتصادی ایران، نه ایجاد رقابت و نه افزایش توان تولیدی ما، نخواهد داشت و اگر برای ملت ایران و تولیدکنندگان ما، آب نداشته باشد، برای عدهای نان بسیار خوبی خواهد داشت.

با تجربه بیش از یکصدساله تشکیل دولتهای مدرن، بیم آن میرود با جایگیری بندهای ۳، ۴ و ۵ در آییننامه واردات خودرو و بکارگیری الفاظ آبرومند، در حقیقت مقاصد دیگری را پیگیری کنند که همواره شاهد این نوع رفتارها بودهایم. از گفتههای مسئولان دولت و مجلس شورای اسلامی در ماههای اخیر، میتوان نکات مشخصی را استنتاج کرد. واقعیت این است که بوی احیای برجام به مشام برخیها رسیده، در نتیجه سیاستهای بزکشدهای در حال تدوین است که از منابع حاصل از احیای برجام استفاده کنند. خوب است بدانیم تمام دولتهای پس از مشروطه به استثنای دورههایی محدود، یکسان عمل کردهاند، به این صورت که همه شیفته واردات هستند و اگر آن چند دوره محدود نبود، کشورمان اوضاع خیلی بدتری داشت. باید این واقعیت را بپذیریم که وقتی مرکزی واحد و مستقل از دولتهای گوناگون برای تصمیمگیریهای اقتصادی نداشته باشیم، هر دولتی که سرکار آید، خواه‌‌ناخواه دست به انجام یکسری اقدامات نمایشی میزند تا نشان دهد نسبت به دولتهای دیگر بهتر یا برتر عمل کرده است. اما در پس این اقدامات نمایشی باید گفت هزینههای بسیاری بر کشور تحمیل میشود و جدا از آن، کشور از مسیر و ریل توسعه اقتصادی واقعی نیز خارج خواهد شد و اینگونه است که ما پس از صرف بیش از ۷۰ سال زمان برای برنامهریزی اقتصادی، همچنان در وضعیت ناخوشایند امروز اقتصادی و شاخصهای بسیار نامطلوب آن قرار داریم.

منابع عظیمی که برای کشور فراهم بوده و شاخصهای غیرقابل دفاع متعددی که در زمینه اقتصاد و شرایط اجتماعی کشور مشاهده میکنیم، همه نشان از یک واقعیت دارند که قوای ما توانایی برنامهریزی ندارند، در نتیجه از واژگان آبرومند استفاده میکنند تا عدمتوانایی برنامهریزی خود و اسلافشان را پوشش دهند. بهعنوان مثال، وقتی خانم نمایندهای در یک برنامه تلویزیونی، به جای واژه «خودرو ملی» از «نکبت ملی» استفاده و یکطرفه صحبت میکند، کسی نیست از وی بپرسد آیا این وضعیت نمیتواند ناشی از ناتوانی در برنامهریزی علمی بسیاری از تصمیمگیران اقتصادی در یک سده گذشته و در دولتها و مجالس متعدد باشد که خود نیز جزیی از آن است؟ آیا وی نمیداند توسعه و پیشرفت اتفاقی بهدست نمیآید؟ آیا این نماینده نمیداند بهواسطه اختیارات تصمیمگیری، در مقام یک مسئول پاسخگو باید حاضر شود، نه یک شهروند معترض؟ عجبا که در زمان گرفتن پستها و میزهای تصمیمگیری اقتصادی در مقام یک مسئول حاضر میشوند، اما در زمان صحبت همانند یک شهروند عادی معترض که حق تصمیمگیری ندارد، سخن میگویند. متاسفانه میزهای تصمیمگیری اقتصادی در کشور ما فقط یک وجه دریافت امتیاز دارد و در مقام عمل، بسیاری از تصمیمگیران اقتصادی ما هیچوجهی از پاسخگویی برای خود متصور نیستند. مردم ما کاملا حق دارند که از وضع خودروسازی کشور ناراضی باشند، چراکه با گرفتارشدن در زجرهایی که ناشی از خرید بسیاری از خودروهای تولیدی بیکیفیت داخلی و بعضا مونتاژی است، شاهد بیلیاقتی بسیاری از مدیران انتصابی خودروسازی طی سالها بودهاند که بهدلیل وابستگی به میزهای خود نتوانستند برنامهای برای ارتقای فناوری این صنعت داشته باشند، از اینرو خشم آنها بحق است. اما باوجود توجه به این همه نارضایتی بحق مردم، آیا باید ما منابع ارزی حیاتی و ارزشمند خود را بدون هرگونه دستاوردی برای خوداتکایی منطقی صنعت، مفت و مجانی توسط عدهای آسانخور تقدیم اجنبی کرده و در مقابل، هنگام گرفتاری ناشی از سوءمدیریتها، دست نیاز به سوی کرهجنوبی و عراق دراز کنیم و بگوییم خواهش میکنیم پول ما را بدهید؟ بهراستی که ضعف تولید خودرو ما نشان از بیلیاقتی کیست؟ من از دولت و مجلس فعلی و حتی از قبلیها میپرسم که چرا از خود نمیپرسید، چگونه معجزه تولید خودرو در چین شکل گرفت؟ چگونه کرهجنوبی به این درجه از قدرت تولید خودرو رسیده است؟ بسیاری از نمایندگان و وزرای ما قادر به پاسخ دادن به این پرسشها نیستند و فقط کلیگویی میکنند.

تصمیمگیران ما ناخواسته در یک زمین از پیش طراحیشده تحریمکنندگان قدم برمیدارند. من فرضهای ناخوشایند را کنار میگذارم و مخاطبان را به کتاب «هنر تحریمها» نوشته ریچارد نفیو، یکی از طراحان تحریمهای ایران در دوران باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت امریکا ارجاع میدهم که میگوید: «امریکا تلاش کرد رسیدن به این اصلاحات اقتصادی را تا آنجایی که میتواند به تعویق بیندازد و دشوار کند و این مسئله در همان آغاز تحریمها اتفاق بیفتد، نهاینکه در زمانی که این تحریمها بر مسائل بشردوستانه اثر گذاشته یا واردات یا مصرف کالاها را تحتتاثیر قرار داده است، چراکه این قضیه میتوانست به ایران کمک کند وارداتش را کاهش دهد. از آنجا که مردم ایران عملا میتوانستند چنین کالاهایی را خریداری کنند و واردات نیز جریان داشت، پایین آمدن ارزش پول ملی و بالا رفتن ارزهای خارجی عملا امکان خرید این کالاها را از بسیاری از مردم ایرانی گرفت و تنها افراد ثروتمند و کسانی که در موضع قدرت بودند، میتوانستند همچنان از منابع مرتبط بودن ایران با شبکههای بینالمللی سود ببرند. به این ترتیب، ارز به صورت مداوم از ایران خارج و کالاهای تجملاتی وارد این کشور میشد و بحث نابرابری درآمدی و تورم روزبهروز در ایران قوت بیشتری میگرفت.» از اینجا میتوانیم بندهای 3، 4 و 5 آییننامه واردات خودرو را خوب بفهمیم و زمین طراحیشده برای تصمیمگیران را بهتر درک کنیم. 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2ay8wy