از آخرین باری که دولت ایران پس از اکتشاف نفت، بودجهای بدون وابستگی به درآمدهای نفتی را تقدیم مجلس کرده نزدیک ۷۰ سال میگذرد.
در اوایل دهه ۳۰ خورشیدی دولت دکتر محمدمصدق بهدلیل مناقشات نفتی با دولت بریتانیا، شیر صادرات نفت را مهر و موم کرد و از فروش نفت به سایر کشورها ممانعت ورزید. هرچند این اقدام دکتر مصدق دیری نپایید و با سقوط دولتش از دستور کار خارج شد، اما باعث شد اغلب کشورهای خاورمیانه که مزه دلارهای نفتی زیر دندانشان رفته بود آرام آرام به فکر کاستن از وابستگی اقتصادشان به نفت بیفتند. البته کارشناسان این حوزه معتقدند تا امروز هیچ یک از اقتصادهای نفتی منطقه نتوانسته حتی یک دقیقه هم بدون اتکا به دلارهای نفتی روی پای خود بایستد اما دولت ایران بهدلیل محدودیتهای ناشی از وضع تحریمهای یکجانبه از سوی امریکا، اجبارا به سمت اقتصاد بدون نفت هل داده شده است.
با این حال عده دیگری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که حتی در شرایط کنونی هم وابستگی به نفت اقتصاد ما در حال رشد است و باوجود محدودیتهای گسترده تحریمی هیچگاه نتوانستهایم از شر ورود دلارهای حاصل از فروش نفت به بودجه کشور خلاص شویم. دولت حسن روحانی نیز از همان روزهای نخست کار، سیاست کاهش وابستگی به نفت را کلید زد و حتی در شرایطی که صادرات نفت به حداکثر ممکن رسیده بود (پس از انعقاد تفاهمنامه برجام) هم این سیاست را از دستور کار خارج نکرد، این در حالی است که دولت اول روحانی میراثدار بودجهای بود که بیشترین میزان وابستگی به دلارهای نفتی را در تمام دوران پس از انقلاب اسلامی داشت (وابستگی ۴۸ درصدی بودجه سال ۱۳۹۰ به درآمدهای نفتی). با در نظر گرفتن این شرایط و همچنین کاهش ناگهانی و شدید قیمت نفت در ۶ سال اخیر میتوان گفت دولتهای یازدهم و دوازدهم عملکرد نسبتا خوبی در این زمینه از خود نشان دادهاند. اما نقش دلارهای نفتی در بودجه ۱۴۰۰ چیست؟
وابستگی کم نشده؛ درآمدهای نفتی کاهش یافته
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران با اشاره به کاهش درآمدهای نفتی کشور به صمت گفت: ما نفت را از بودجه حذف نکردهایم، بلکه بهدلیل کاهش درآمدهای حاصل از صادرات نفت، مقدار وابستگی بودجه به دلارهای نفتی کمتر شده است.
وی افزود: در واقع دولت درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت را با در نظر گرفتن دلار ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومانی نسبت به هزینهها سنجیده و اعلام کرده که مثلا در بودجه ۱۴۰۰ وابستگی به نفت به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است. پس باید توجه داشت که این مسئله اصلا ارتباطی به وابستگی ما به نفت ندارد؛ هرچند باید منتظر تصویب اعداد و ارقام بودجه هم باشیم، چون هنوز رسما چیزی منتشر نشده و فقط چند اظهارنظر در این زمینه شنیده شده که نمیتواند شمای دقیقی از بودجه به ما بدهد.
فقط نفت خام را محاسبه میکنند
استاد اقتصاد دانشگاه تهران با یادآوری درآمدهای کلان ارزی حاصل از فروش نفت، عنوان کرد: زمانی که درآمدهای بسیار بالایی از محل صادرات نفت داشتیم، دلمان نمیآمد میزان وابستگی به نفت را کم کنیم، حالا که درآمدهای نفتی بهشدت کم شده ادعا میکنیم وابستگی به نفت را کم کردهایم؟!
بغزیان در ادامه با اشاره به درآمدهای پالایشی دولت به صمت گفت: دقت داشته باشید که منظور دولت فقط درآمدهای حاصل از فروش نفت خام است و اصلا درآمدهای پالایشی را حساب نکرده است. میدانیم که درآمدهای حاصل از فروش فرآوردههای نفتی در بودجه لحاظ نمیشود؛ از همین رو است که میبینیم وابستگی به پول نفت کم شده است.
کسری بودجه ۱۴۰۰؟
این اقتصاددان در پایان با ذکر مثالهایی از گزینههای جایگزین نفت در بودجه ۱۴۰۰ خاطرنشان کرد: از طرفی هم مطرح میشود دولت باوجود این کاهش درآمد، دچار کسری بودجه خواهد شد که احتمالش هم وجود دارد اما باید بهنحوی برنامهریزی شود که جای نفت را پر کنیم. برای مثال از طریق واگذاری سهام دولتی، اوراق یا اخذ مالیات میتوانیم این کسری را جبران کنیم. متاسفانه تجربههای پیشین موفقیتآمیز نبود. برای مثال در زمینه صندوق پالایشی دارا یکم دیدیم که چه اتفاقاتی رخ داد.
نفروختن نفت که افتخار ندارد!
محمد حسننژاد، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با صمت به مسئله وابستگی بودجه در ایران به نفت اشاره و عنوان کرد: زمان اعلام بودجه و محاسبه درآمد شرکتهای دولتی اعداد روشنتر بیان میشوند. در این ساختار گفته میشود ۱۰ درصد بودجه کشور به نفت وابسته است، اما در بررسی درآمدهای شرکتهای دولتی میبینید که منشأ ۹۰ درصد درآمد شرکتهای دولتی، نفت بوده است؛ بهعبارتی میتوان گفت ۹۰ درصد درآمدهای شرکتهای دولتی ما از طریق نفت تامین میشود.
وی در ادامه افزود: اگر بخواهیم میزان وابستگی بودجه به نفت را بسنجیم باید اول بدانیم که چه مقدار از بودجه جاری دولت از طریق فروش نفت تامین میشود؟ اگر این درآمدها وابستگی زیادی به نفت نداشت، میتوانیم ادعا کنیم که مملکت را مثلا با مالیات اداره میکنیم، اما وقتی که بخش اعظمی از درآمدهای دولت از محل فروش نفت تامین میشود، دیگر نمیتوان گفت وابستگی بودجه به نفت زیر ۱۰ درصد است!
خامفروشی خامفروشی است؛ نفت یا معدن ندارد!
نماینده پیشین مرند در مجلس شورای اسلامی با اشاره به فروش ذخایر طبیعی دیگر توسط دولت، بیان کرد: نباید این نکته را از یاد برد که فروختن منابع معدنی و ذخایر طبیعی هم دقیقا همان بلایی را سر اقتصاد میآورد که فروش نفت خام آورده است. نمیتوان ادعا کرد که چون ما نفت نمیفروشیم پس دیگر وابستگی به درآمدهای حاصل از خامفروشی نداریم.
مالیات بهترین گزینه است
حسننژاد بهترین منبع درآمدی دولت را اخذ عوارض مالیاتی دانست و تاکید کرد: اصلا فرقی بین نفت، مواد معدنی و حتی املاک و داراییهای دولت وجود ندارد؛ در مجموع اداره کشور با اتکا به درآمدهای اینچنینی که افتخار ندارد. هیچ کدام از این منابع درآمدی ماندگار نیستند و بالاخره یک روز تمام میشوند. دولتی موفق است که بودجه جاریاش از محل درآمدهای یومیه مانند عوارض مالیاتی تامین شود. وی در ادامه با اشاره به سخنان حسن روحانی در زمینه بودجه ۱۴۰۰ به صمت گفت: سخنی که رئیسجمهوری مطرح کرده (وابستگی کمتر از ۱۰ درصدی بودجه ۱۴۰۰ به نفت) احتمالا با در نظر گرفتن کل بودجه مطرح شده است. هرچند باید منتظر ماند تا بودجه تقدیم مجلس شود تا بتوانیم دقیقتر تحلیل کنیم اما بهباور من منظور آقای روحانی کلیت بودجه ۱۴۰۰ بوده است.
فروش نفت ذاتا بد نیست!
این عضو پیشین کمیسیون اقتصادی مجلس با تاکید بر لزوم تقویت توانایی کشور برای فروش هرچه بیشتر نفت به کشورهای خارجی، یادآور شد: باید توجه داشته باشیم که ناتوانی ما در فروش نفت یا کاهش صادرات نفتی اصلا جای افتخار ندارد. رهبر معظم انقلاب بارها تاکید داشتهاند که ما باید وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش دهیم اما این بهمعنای نفروختن نفت نیست. ما باید تا میتوانیم نفت را بفروشیم اما این دلارهای نفتی نباید خرج امور جاری دولت شود! کشورهای بسیار زیادی هستند که نفت میفروشند اما حتی یک دلار از این درآمدها را وارد بودجه نمیکنند و مستقیما از این پول در مسیر تملک داراییهای سرمایهای، تقویت تولید و توسعه زیرساختهای کلان کشورشان استفاده میکنند. اگر فروش نفت بد بود که امریکا با صادرکنندگان نفت مسابقه فروش هرچه بیشتر را نمیگذاشت. مسئلهای که باعث میشود دلارهای نفتی ما را دچار مشکل کند، استفاده نادرست ما از آن است.
نمیخرند یا نمیفروشیم؟
این استاد اقتصاد با اشاره به محدودیتهای فروش نفت بهدلیل تحریمهای یکجانبه دولت ترامپ، به صمت گفت: از طرفی هم مسئله اینجاست که آیا ما خودمان نفت را نمیفروشیم یا اینکه کسی نمیخرد؟ یا شاید هم این کاهش سهم نفت در بودجه بهدلیل نزول قیمت نفت در بازارهای جهانی بوده است. دولت باید این مسئله را روشن کند.
تکلیف فروش داخلی نفت چه میشود؟!
این نماینده پیشین مجلس با اشاره به لزوم شفافسازی بودجه در ایران، تاکید کرد: من زمانی هم که در مجلس بودم بارها تاکید میکردم که دخل و خرج مملکت باید همخوانی داشته و از شفافیت لازم برخوردار باشد. برای مثال ما بخشی از درآمدهای نفتیمان از محل فروش نفت به داخل ایجاد میشود و دولت این درآمدها را در بودجه نمیآورد که این اشتباه است. وی در ادامه تصریح کرد: درآمد نفتی، درآمد نفتی است؛ دیگر فرقی ندارد که آن را از فروش نفت به چه کسی حاصل کردهایم؛ چینی، کرهای، هندی یا ایرانی، در هر صورت نفت را فروخته و در ازای آن پول دریافت کردهایم. به میزان بنزین تولیدی در داخل کشور دقت کنید. این بنزین یکی از فرآوردههای نفتی است و این نفت هم از چاههای نفتی خودمان استخراج شده است؛ حالا چرا این حجم عظیم درآمد را در بودجه ذکر نمیکنیم؟ مثلا فرض کنید دولت مقدار معینی نفت را به پالایشگاه تبریز میفروشد و مقدار معینی هم بنزین از همین پالایشگاه میخرد. هر دوی این موارد باید در بودجه ما ذکر شود اما درحالحاضر ما ۳ میلیون بشکه نفت به پتروشیمیها میدهیم و اصلا آن را در دخل و خرج کشور به حساب نمیآوریم! اتفاقا یکی از دلایل ایجاد فساد در وزارت نفت دقیقا همین مسئله است.
کاهش وابستگی در کوتاهمدت ممکن نیست
کامران ندری، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق با انتشار یادداشتی در وبسایت خبری اتاق بازرگانی تهران نوشت: برای کاهش وابستگی بودجه به نفت، باید دیدگاه مسئولان تغییر کند. این دیدگاه هم ربطی به اصولگرا و اصلاحطلب ندارد. در واقع تجربه ثابت کرده این دو طیف، در تصمیمهای اقتصادی شبیه هم عمل میکنند؛ بهطور مثال دولت روحانی تقریبا همان اقداماتی را انجام داد که دولت احمدینژاد در طول دورهاش انجام داده بود. این دولت معتقد است کسری بودجهاش را به شیوه غیرپولی تامین کرده، اما تورم همینطور بالا رفته است.
اگر روش غیرپولی بوده، چرا تورم این میزان بالا رفته است. اما دولت همچنان هم الان و هم در آینده خواهد گفت که ما از منابع پولی و بانک مرکزی و بانکها استفاده نکردیم. کاهش وابستگی اقتصاد به نفت مستلزم این است که در سیاست خارجی هم نوع نگاه به دنیا و اقتصاد با دگرگونی بنیادین و اساسی همراه شود. اگر همین جریان فکری که تا به الان بر اقتصاد کشور حاکم بوده، در آینده هم باشد، چیزی تغییر نمیکند. البته باید دقت کرد که مشکلات اقتصادی در کشور بهاندازهای است که دولت ناگزیر است برای مدت کوتاهی از درآمدهای نفتی برای حل آنها استفاده کند. دولت غیر از نفت درآمد دیگری ندارد. تولید ناخالص داخلی در ۱۰ سال گذشته تقریباً ثابت باقی مانده و درآمد سرانه کاهش پیدا کرده است. در عین حال، مشکلات کرونا، خداینکرده نیازهای امنیتی، ناترازیهای بانکها، تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی هم وجود دارد که دولت را درگیر خود میکند. حل کردن این مسائل به درآمد نیاز دارد و درآمد دولت هم که نفت است؛ بنابراین برای حل مشکلات، دولت مجبور به استفاده از درآمدهای نفتی خواهد بود، اما این مسئله باید کوتاهمدت باشد. در واقع حتی در کوتاهمدت نمیتوان بهراحتی درآمدهای نفتی را کنار گذاشت و از آن استفاده نکرد. با این حال باید واقعبین باشیم.
دولت مجبور است مشکلاتش را حل کند؛ بنابراین بهتر است بگوید در کوتاهمدت مجبور به استفاده از درآمدهای نفتی هستیم، اما برنامه میانمدت تنظیم میکنیم تا با ساختارهای جدید، اول از همه بودجه عمومی دولت از درآمدهای نفتی جدا شود و درنهایت اقتصاد از افسار وابستگی نفت رهایی پیدا کند. وقتی دولت مدام برای هر کدام از مشکلات ریزودرشتش از صندوق توسعه وام میگیرد، یعنی همچنان به نفت وابسته است. حالا این وابستگی غیرمستقیم شده است. ایران باید در عدم وابستگی به نفت مانند ژاپن و نروژ عمل کند. ژاپن اصلا درآمد نفتی ندارد اما میبینیم که جزو ابرقدرتهای اقتصادی دنیاست. نروژ هم تمام درآمدهای نفتی خود را وارد صندوق توسعهاش میکند که هیچ وقت این درآمد وارد اقتصادش نمیشود. درآمدهای نفتی نروژ خارج از اقتصاد این کشور سرمایهگذاری میشود، اما صندوق توسعه ما بهکل متفاوت از صندوق توسعه نروژ است. آنها هیچ وقت از درآمدهای نفتی حتی برای توسعه و رشد داخل کشور استفاده نمیکنند. شاید بخشی از درآمد که از طریق سرمایهگذاری منابع صندوق بهدست آمده را استفاده کنند، اما هیچ وقت از اصل منابع داخل صندوق استفاده نمیکنند. در مجموع باید گفت میدانیم که عدم وابستگی به نفت در کشور در کوتاهمدت ممکن نیست. اقتصاد ما اقتصاد نفتی است و به همین دلیل هم هر وقت نفت تحریم شود، اقتصاد ایران به هم میریزد.
سخن پایانی...
در روزهای اخیر اظهاراتی ازسوی منتقدان دولت شنیده میشود که حسن روحانی را به ایجاد مشکل برای دولت سیزدهم متهم میکنند! این عده بر این باورند که دولت دوازدهم قصد دارد با تنظیم بودجهای که قطعا با کسری گستردهای روبهرو خواهد شد، دولت سیزدهم را با چالشی جدی مواجه کند. منتقدان معتقدند امکان کسب درآمد از محل اخذ مالیات یا واگذاری سهام شرکتهای دولتی برای دولت بعدی وجود ندارد و باتوجه به هزینههای کلان دولت، بدون شک در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ با کسری شدیدی روبهرو میشویم، اما موافقان دولت نیز بر این نکته تاکید دارند که دولت دوم روحانی بدون اینکه اعتراضی داشته باشد، ۴ سال با تمام این محدودیتها کنار آمده و کشور را به هر نحوی شده اداره کرده است. با تمام این تفاسیر باید منتظر ماند و دید که آیا بودجه ۱۴۰۰ با ویژگیهای یادشده میتواند از سد مجلس یازدهم عبور کند یا خیر؟!