گروه بینالملل: نشریه نشنال اینترسیت در تحلیلی نوشت: پیشرفتهای روزافزون چین در زمینههای اقتصاد و فناوری این کشور را به رقیبی برای امریکا تبدیل کرده و موجب هراس ایالاتمتحده از این اقتصاد بزرگ جهان شده است.
به گزارش این نشریه به نظر میرسد ترس امریکا از چین هر روز بیشتر میشود و واکنش امریکاییها بهاندازه کافی مشهود است. همزمان با قدرت گرفتن چین در زمینههای اقتصادی، فناورانه و نظامی باعث شده چین از یک کشور مورد حمایت امریکا به رقیب این کشور تبدیل شود. شور و شوق امریکا نیز با دیدن پیشرفت سریع چین تبدیل به محافظهکاری ایالاتمتحده شده است. درواقع امریکا از قدرت گرفتن چین و تبدیلشدن به تنها و بزرگترین اقتصاد جهان هراس دارد. به گفته برخی تحلیلگران اگرچه باید نسبت به چین آگاهی بیشتری نشان داد حتی از آن ترسید اما این کشور آن اندازه که برخی ادعا میکنند توانمند نیست بلکه ضعفهایی نیز دارد که مردم بهویژه سیاستمداران امریکا باید آنها را بشناسند.
ایرنا به نقل از این نشریه نوشت، نظرسنجیها در سالهای گذشته حاکی از این است که در ۵ تا ۱۰ سال گذشته ترس امریکاییها از پیشرفت اقتصادی چین بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بر اساس دادههای مرکز پژوهشی امریکایی «پیو» جمعیت افرادی با نگرش منفی نسبت به چین از ۳۹ درصد به ۵۵ درصد در سال ۱۳۸۶ (۲۰۰۷ میلادی) رسیده است. در سال ۱۳۹۷ خورشیدی (۲۰۱۸ میلادی) مرکز پژوهشی «گالوپ» در پژوهشی اعلام کرد ۱۱ درصد از مردم امریکا، چین را بزرگترین تهدید اقتصادی امریکا میدانند که درصد قابلتوجهی است اما عجیبتر این است که نگرش مردم ایالاتمتحده نسبت به چین با وجود جنگ تجاری فزاینده میان این دو کشور در ماههای گذشته در حال بهبود است.
به گفته تحلیلگران و مراکز پژوهشی امریکا، ۹۰ درصد از مردم این کشور قدرت اقتصادی و برابری قدرت فناوری این کشور را خطر عمده برای ایالاتمتحده قلمداد میکنند اما مرکز پژوهشی «پیو» آمار متفاوتی نشان میدهد؛ ۲۹ درصد از ارتش نظامی چین، ۵۸ درصد از اقتصاد این کشور، ۶۲ درصد از بدهیهای ایالاتمتحده به چین، ۵۸ درصد از حملات سایبری چین به امریکا و ۵۱ درصد نیز به مشاغل و تجارت میان دو کشور اشاره کردند.
پیشبینی شده است تا سال ۱۳۹۹ خورشیدی (۲۰۲۰ میلادی) پیشرفتهای چین در زمینه رایانهها و هوش مصنوعی بهویژه ماشینهای خودکار از ایالاتمتحده پیشی خواهد گرفت.
بر اساس این آمار مایک پنس معاون ابر رئیسجمهوری امریکا در سخنان خود در موسسه «هادسون» بر لزوم محدود و زیر کنترل درآوردن چین تاکید کرد.
اما مسئله قابلتوجه درباره افرادی است که ترس از چین را ترویج میدهند یا ضعف چین را بهعنوان قوت در نظر میگیرند.
به گفته تحلیلگران، این موضوع یادآور ترس امریکا از ژاپن در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۹ خورشیدی (دهه ۱۹۸۰) و سالهای اولیه دهه ۷۰ خورشیدی (اویل دهه ۱۹۹۰) است. در آن زمان بسیاری از مردم در امور تجاری و دولتی همکاری نزدیک دولت ژاپن بهویژه وزارت تجارت بینالملل و صنعت این کشور را تحسین کردند. بیل کلینتون رئیسجمهوری آن دوره ایالاتمتحده ادعا کرد همکاری با ژاپن به این کشور اجازه خواهد داد جایگزین امریکا در زمینههای اقتصاد و فناوری شود.
در سال ۱۳۶۴ خورشیدی (۱۹۸۵) تئودور وایت نویسنده برنده جایزه پولیتزر در نیویورکتایمز نوشت: «خطر از جانب ژاپن». اما ژاپن به دلیل تلاشهای کاهنده خود نتوانست پیروز این نبرد شود و از امریکا سبقت بگیرد.
هرچند این بدین معنا نیست که چین نیز مانند ژاپن باشد، شاید چین در قسمتی که ژاپن در آن شکست خورد بسیار انعطافپذیر ظاهر شده و پیروز شود اما موضوعهای مشابهی نیز وجود دارد. حتی اگر چین پیروز شود، ماهیت نوآوری نشان میدهد که امریکا میتواند از این نوآوری در جای دیگر بهرهمند شده یا حتی آن را ارتقا بخشد.
تلاشهای چین در استفاده از اقتصاد رو به رشد و قدرت دیپلماتیک خود در جهت خدشه وارد کردن به روابط دوجانبه موجود بیشتر به شکست منجر شده است تا پیروزی.
برای نمونه در سرمایهگذاریهای بزرگ در افریقا باعث ایجاد نگرانی درباره استعمار نو در این کشور شده است. چین نگرانیهای بسیاری دارد اما نگرانیهای امروز چین بهنوعی بزرگنمایی در قدرت پکن و درعینحال کوچکنمایی درباره کسب برتری است که بسیاری معتقدند قریبالوقوع است.