گروه بینالملل: این روزها هر طرف را که نگاه میکنید چینیها حضور دارند.
برای سرمایهگذاری در خاورمیانه، برای توسعه مناسبات با ژاپن، برای راهآهن پاکستان و حالا هم در کویت و خلیجفارس. گویی اژدهای زردی که غرب چند دهه از بیداری آن نگران بود، عاقبت بیدار شده و به همهجا سر میکشد. البته فعال شدن این اژدهای زرد دلایل متعددی داشت ولی نیروی کار ارزان و سرازیر شدن سرمایههای غربی به چین از دلایل ابتدایی این بحث هستند.
فشارهای امریکا به کشورهای تولیدکننده نفت و بالا گرفتن تنشها در شورای همکاری خلیجفارس، نگاه سنتی کویت را از این شورا و واشنگتن به شرق متمایل کرده است. قرارداد بزرگ با چین و توقف فروش نفت به امریکا را میتوان بهعنوان مصداقهای این ادعا نام برد.
شیخ صباحالاحمدالجابرالصباح امیر کویت در ۱۸ تیر ۹۷ در بحبوحه جنگ تجاری امریکا و چین برای شرکت در همایش مشترک چین و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس به پکن رفت و قراردادهای مهمی درباره همکاریهای تجاری با این کشور به امضا رساند.
اگرچه جزییات توافق دو کشور با گذشت ۴ ماه همچنان مخفی نگاه داشته شده اما بر اساس آنچه رسانههای منطقه درز دادند، چین قرار است ۴۵۰ میلیارد دلار در جزایر بوبیان و فلیکا در خلیجفارس و شهر الحریر در شمال کویت سرمایهگذاری کند و پکن در ازای ۹۰ سال اجاره این جزایر، متعهد به حمایت امنیتی از آنها شده است.
همچنین گفته شده که چین علاوهبر آنکه ملزم به واریز ۵۰ میلیارد دلار بهصورت ارزشافزوده بهحساب دولت کویت شده، تعهد داده مسیر جاده ابریشم را به نحوی تغییر دهد که کویت مرکز اتصال شرق و غرب شود.
مقامهای چین و کویت توافق کردند میان دو کشور روابط راهبردی برقرار شود و در زمینههای متعددی ازجمله موضوعات امنیتی و اقتصادی همکاری مشترک داشته باشند.
رئیسجمهوری چین در این دیدار گفت: عمق و میزان همکاری عملگرایانه با کویت گسترش یافته و منافعی را برای مردم هر دو کشور به همراه داشته است.
شی جین پینگ با بیان اینکه جهان در دورهای حیاتی به سر میبرد که اصلاحات و تغییرات اساسی رخ داده است، افزود: کویت شریکی کلیدی در طرح یک کمربند و یک جاده (راه ابریشم جدید) و حفظ صلح و ثبات در منطقه خلیجفارس است و تعمیق روابط سیاسی و اعتماد دوجانبه و حمایت قاطع از منافع یکدیگر را خواستاریم.
شیخ صباح هم در این دیدار چین را کشور «دوستدار صلح» نامید و گفت: کویت دوستی قدیمی میان دو کشور و همکاری با چین را میستاید. کویت، پکن را یک متحد قابلاعتماد میداند و قاطعانه به سیاست چین واحد پایبند است.
۳ ماه پس از امضای این قرارداد همکاریهای راهبردی، منابع خبری ۹ مهر گزارش دادند که کویت پس از ۲۵ سال صادرات نفت به امریکا را متوقف کرده است.
به گزارش بلومبرگ، کویت نگاهش را از بازار امریکا به بازار آسیا که از جذابیت بیشتری برای این کشور برخوردار است، معطوف کرده است.
نفت کویت که کیفیت بالایی دارد در بازارهای آسیایی ۸۰ دلار معامله میشود و ۸۰ درصد از صادرات نفت کویت به آسیا انجام میشود.
عربستان با صادرات یکمیلیون بشکه نفت به امریکا جای کویت را در بازار امریکا میگیرد. عراق نیز روزانه ۴۰۰ هزار بشکه نفت به این کشور صادر میکند.
کویت پیشتر در سال ۱۳۷۱ خورشیدی به دنبال حمله صدام حسین به این کشور، صادرات نفت خود را به امریکا متوقف کرده بود.
اما پرسشی که ذهن بیشتر تحلیلگران را به خود مشغول کرده آن است که علت چرخش کویت چیست؟ از مهمترین دلایلی که برای چرخش نگاه کویت از امریکا به شرق نام برده میشود، زیادهخواهیهای دونالد ترامپ رئیسجمهوری امریکا از کشورهای نفتخیر بهویژه کشورهای حوزه خلیجفارس است.
در ماههای گذشته ترامپ بارها با به کار بردن جملات توهینآمیزی سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی را خطاب قرار داده و بهصراحت اعلام کرده که ریاض باید پولهای بیشتری برای حفظ امنیت خود از سوی امریکا بدهد.
کویت میداند که ترامپ همانطور که عربستان و امارات را در ازای حمایت امنیتی از نظامهایشان به ارزش صدها میلیارد دلار دوشید، دیر یا زود همین باجخواهی را از کویت نیز خواهد داشت.
تحلیلگران اقتصادی معتقدند کویت با این کار، خود را در برابر طمعورزی نامحدود امریکا ایمن کرده و با کشاندن پای چین به منطقه یک رقیب قدرتمند برای امریکاییها خلق کرده است، بهویژه اینکه دو ابرقدرت یادشده درحالحاضر درگیر یک جنگ تجارتی بزرگ هستند.
آنچه مسلم است، کویت با چرخش واضح و آشکار به سمت چین از متحد تاریخی شیخنشینهای خلیجفارس یعنی امریکا فاصله گرفته و به کشوری نزدیک شده که در کنار روسیه در عمل مخالف یکجانبهگرایی امریکا در منطقه و جهان هستند.
از دیگر دلایل این چرخش میتوان به شعلهور شدن آتش اختلافها میان اعضای شورای همکاری خلیجفارس اشاره کرد.
بعدازآنکه عربستان، امارات و بحرین ۱۵ خرداد ۹۶ تصمیم به تحریم قطر گرفتند و تلاشهای کویت برای پایان دادن به اختلافهای همسایگان بینتیجه ماند، بهتازگی گزارشیهایی درباره طرح عربستان و امارات برای تکرار سناریو قطر علیه کویت هم منتشر شده است. سفیر اخیر بن سلمان ولیعهد سعودی و اظهارات گستاخانه و توسعهطلبانه وی که درنهایت موجب اخراج بن سلمان از کویت شد، یکی از مصادیق بارز در این زمینه است.
علاوه بر آن اختلاف بین دو کشور در سال ۱۳۹۳ خورشیدی موجب بسته شدن میدانهای نفتی در منطقه بیطرف بهویژه دو میدان «الخفجی» و «الوفره» شد و تاکنون تمامی تلاشها برای حل مشکل و بازگشایی این چاهها بینتیجه مانده است.
بن سلمان در مصاحبه ماه گذشته خود با شبکه امریکایی بلومبرگ با اشاره به این اختلافها گفت که دولت کویت خواستار حل همه اختلافهای ۵۰ سال گذشته و سپس ازسرگیری تولید نفت از مناطق مورد منازعه است؛ امری که از نظر ریاض قابلقبول نیست.
باوجودی که دو کشور تلاش دارند اختلافهایی را پنهان نگاه دارند اما سخنان یک مقام وزارت نفت کویت یکبار دیگر نشان داد این اختلافها نهتنها کاهش نیافته که بیشازپیش افزایش یافته است.
«نزار العدسانی» رئیس اجرایی شرکت نفت کویت سهشنبه گذشته و در هفتمین همایش سالانه بخش نفت کویت اعلام کرد که اوضاع بعد از آنکه عربستان از امضای موافقتنامه ویژه همکاری دوجانبه در چاههای نفتی الخفجی و الوفره خودداری کرد، بدتر هم شده است.
وی با تاکید بر آنکه وضع بدتر از آن است که پیشبینی میشد، توضیح داد: موافقتنامه دو کشور برای امضا آماده است اما توافقها بعد از آن شکست خورد که امور سیاسی جای مسائل فنی را در این پرونده گرفت.
العدسانی با اشاره به سفر سپتامبر بن سلمان ولیعهد سعودی به کویت هم گفت: این سفر خوب و موفقیتآمیز نبود.
بن سلمان ۸ مهر در سفری که تنها چند ساعت طول کشید به کویت رفت. سفری که با حاشیههایی همراه بود؛ حاشیههایی که درنهایت امیر کویت را وادار به صدور دستور قطع مذاکرات و درخواست از ولیعهد سعودی برای ترک خاک کویت کرد.
او از مقامات کویت خواسته بود مناطق تقسیمشده بیطرف الوفره، خیران و بندر الزور به عربستان بپیوندند و امیر و ولیعهد کویت بهطور رسمی این مسئله را امضا و ابلاغ کنند و در غیر این صورت دولت کویت باید ۲۰ میلیارد دینار کویتی به ریاض بپردازد.
بن سلمان همچنین گفته بود، در صورت تایید شروط از سوی کویت، سعودیها با اقداماتی چاههای نفتی الوفره و الخفجی را برای جبران خسارتهای کویت فعال خواهد کرد.
چین قدرت بزرگی است که متحد امریکا نیست اما برای اقتصاد رو به رشد خود به نفت خلیجفارس وابسته است. این کشور روزانه ۱۰.۸ میلیون بشکه نفت مصرف میکند که ۷ میلیون بشکه آن وارداتی است و نیمی از آن از کشورهای حوزه خلیجفارس تهیه میشود.
پیشبینیها نشان میدهد در سال ۱۳۹۹ خورشیدی این وابستگی به بیش از ۷۰ درصد افزایش خواهد یافت و چین بیش از گذشته برای تامین انرژی خود به منابع انرژی خلیجفارس وابسته میشود.
در حقیقت تجارت انرژی و بهویژه نفت نقش اساسی در روابط چین و کشورهای حوزه خلیجفارس ایفا میکند و به نظر میرسد هر دو از این وضعیت سود میبرند. پکن نیازمند انرژی این منطقه برای اقتصاد رو به رشد خود است و کشورهای منطقه از اینکه چین بازار باثبات برای منابع سرشار انرژی آنها است، راضی هستند.
چین کوشیده است که از دعواهای منطقه خاورمیانه کنار باشد یا بهگونهای عمل کند که مخالفت هیچیک از طرفهای درگیر برانگیخته نشود. در همین راستا این کشور که روابط خوبی با همه کشورهای عرب و غیر عرب حوزه خلیجفارس دارد، سال گذشته و بعد از محاصره قطر از سوی کشورهای عربستان، بحرین و امارات در این مناقشه دخالت نکرد.
در اینکه چین بتواند راهبرد بیطرفی در منازعات را در طولانیمدت ادامه دهد، جای تردید وجود دارد. وضعیت کنونی چین در خاورمیانه مانند وضعیت امریکا در همین منطقه بعد از جنگ جهانی اول است.