پرستو بیرانوند _ گروه گزارش: ۲ شغل داشتن در کشور ما با تضاد عجیبی در اصل و معنای خود همراه است. مردمانی هستند که به دور از سیاست و برنامهریزیهای دولت برای تامین زندگی به دنبال شغل دوم و سوم خود هستند و از سویی دولت به دنبال وضع قوانین است که بتواند ابوالمشاغلها را کنار بزند.
در اطرافیان ما افرادی هستند که حداقل دو شغلهاند اما برای هیچ یک از آنها بیمهای به آنها تعلق نمیگیرد و بازنشستگی برای آنها قابل تصور نیست. در مقابل افرادی هستند که با چند سمت و عنوان بدون آن که انرژی فراوانی برای آن شغل صرفکنند، حقوقهای زیاد به آنها تعلق میگیرد. دلیل بر این قیاس، گفتن این امر نیست که دیگری جای را بر دیگری تنگ کرده است، زیرا علل بیکاری در کشور ما تنها چند شغلههای دولتی نیست. در دولت احمدینژاد بحث کسانی که دارای ۲ شغل دولتی هستند بسیار داغ شده بود و اما در خود دولت دهم فردی وجود داشت که ابوالمشاغل نام گرفته بود. حال باید دید که آیا در دولت تدبیر و امید نیز ابوالمشاغلها حضور خواهند داشت یا خیر؟
۱۴ساعت کار برای داشتن سقف
شایان روزنامهنگاری ۲۸ ساله است که پس از قبولی در دانشگاه چند سالی است که در تهران زندگی میکند. آرام است و لبخند همراه با اعتماد به نفسی بر لب دارد. اکنون لیسانس خود را گرفته و همزمان برای یک روزنامه و سایت کار میکند و در کنار آن برای دیگر روزنامهها نیز به صورت حقالتحریری مینویسد. از او سوالاتی در مورد اینکه وضعیت معیشتی او چگونه است و چرا همزمان برای چند جا کار میکند پرسیدم. گپ و گفتی دوستانه بود برای به قالب کلمه و جمله آمدن آنچه که در برخی از افراد جامعه میگذرد.
فکر نمیکنی که ساعتهای زیادی را کار میکنی؟
انسان وقتی که مجبور است سقفی برای خواب داشته باشد به همان اندازه نیز مجبور است که کار کند. مشکلات مالی، هزینههای بالای زندگی در تهران و هزاران علت مالی دیگر باعث تبدیل شدن انسان به ماشین کار شده است.
با این وضعیت کار کردن اصلا وقتی برای خوابیدن زیر سقفی که گفتید را دارید؟ روزی چند ساعت کار میکنید؟
از ۸ صبح که از خانه بیرون میزنم تا ۱۰ شب مشغول به کارم. صبحها تا ظهر در خبرگزاری و عصرها کار روزنامه را انجام میدهم. شبها هم در خانه چند ساعتی کار دیت کردن سایت ورزشی را انجام میدهم. در این بین هر وقت اضافهای را هم به نوشتن مطالب حقالتحریر اختصاص میدهم.
این وضعیت در دیگر همکارهای شما هم هست؟
کسانی که در عرصه خبر هستند وضعیتی مشابه شرایط من دارند. دستمزدهای کنونی به حداقلهای خط فقر نیز نمیرسد. بنابراین ناگزیر از این هستیم که ۲ یا چند شغل همزمان داشته باشیم. دوستان نزدیک من هستند که علاوه بر داشتن ۲ شغل ثابت، پروژههای پارهوقت در حوزههای مختلف را انجام میدهند.
در این شرایط به کارهایی که مورد علاقه باشد میتوانید برسید؟
از علاقههای شخصی من نوشتن است. پیش از این که کار روزنامهنگاری را به صورت حرفهای دنبال کنم به نوشتن مشغول بودم و ساعتها این کار را ادامه میدادم اما الان با شرایطی که نوشتن شغل من شده هر روز نسبت به این کارم از خود بیگانگی بیشتری را حس میکنم. آن جا که انسان مجبور است که کار کند تا بتواند برای زندگی نقطه اطمینانی داشته باشد مجبور است خود انسانیاش را کنار بگذارد.
به عنوان فردی که در عرصه خبر هستید؛ شرایط کلی در جامعه را خارج از اعداد، ارقام و آمارهای اعلام شده چه تحلیل میکنید؟ آنچه در اطراف خود میبینید را توصیف میکنید؟
واقعیت این است که افراد زیادی هستند که نه تنها به دنبال شغل اول و یا دوم، بلکه به دنبال شغل سومی هستند. در شرایطی که جامعه نابرابری بسیاری دیده میشود و نمیتوان برای حداقلهای زندگی کوچکترین اطمینان خاطری داشت باعث میشود که هر روز فشارهای بیشتری به افراد وارد شود برای آنکه بتوانند زنده بمانند.
۳ مشاوره و ۱ مدیریت، شغلی برای ۱ نفر
صدایش به مردی ۵۰ ساله میخورد. از خودش که میپرسم میگوید ۵۴ سال دارد. با اطمینانی که همکارم به او داده بود که هرگز اسمی از او در مصاحبه برده نمیشود، حاضر شد تا پاسخ تلفن مرا بدهد.
الف.ف مدیر یکی از ارگانهای دولتی است و همزمان سمت و عنوان ۳ مشاوره در دستگاههای دولتی را دارد. او حاضر شد که اگر اسم و هیچ کدام از سمتهای او در مصاحبه برده نشود به سوالها پاسخ بگوید. اما باز هم با رعایت این شرط مصاحبه بیش از چند دقیقه طول نکشید و سوالهای بسیاری که حتی بیان نشد، بی پاسخ ماند.
میتوانید برای ما کمی از شغلهایتان بگویید؟
من مدیر یکی از سازمانهای دولتی و همزمان نیز مشاور ۳ سازمان و نهاد دیگر هستم.
برای انجام وظیفه و شغلهایی که برعهده دارید، روزانه چند ساعت به آن اختصاص میدهید؟
به عنوان مدیر ساعات اداری برای من در نظر گرفته شده است اما ملزم به حضور اجباری در آن ساعتها نیستم. برای مشاورههایی که به عهده دارم تقریبا ماهی یک بار جلسهای دو ساعته برگزار میشود.
میتوانم بپرسم حقوقی که برای حق مشاورهها میگیرید چه مقدار است؟
بحث حقوق به نظر من کاملا مسئلهای شخصی است و دلیل برای بیان آن نمیبینم.
از کارگاه آهن بری تا فرمان ماشین
تنها خوشی کوچک در گرمای تابستانی، تاکسی کولرداری میتواند باشد تا تو را به مقصد برساند. در مسیر انقلاب _ هفتتیر شانس به من رو میآورد و سوار یکی از این تاکسیها میشوم. صندلی جلو مینشینم. در لحظه اول دست راننده است که توجه مرا به خود جلب میکند و مردی شیک پوش است و تصورات کلیشهای از رانندهای با یقه چرک و دستمالی که به گردن ندارد. ماشینی با بار آهن از کنارمان میگذرد. مرد راننده همین که ماشین را میبیند گویا درد دستش به یادش بیاید، میگوید: آهن بد دست را میبرد. من بلافاصله میگویم دستتان را آهن بریده؟ جواب میدهد من از صبح تا عصر در کارگاه آهن بری هستم و از عصر تا پاسی از شب مسافرکشی میکنم. به او میگویم مگربا کارگاه بودن چرخ زندگی نمیچرخد؟ که میگوید: چرخ را که میچرخانیم، اما گاهی خونمان هم در این چرخاندن میریزد. به یاد خبری که خیلی وقت پیش خوانده بودم، افتادم:
«دفتر هماهنگی حمل و نقل و ترافیک سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور از سازمانهای تاکسیرانی سراسر کشور خواست تا با همکاری سازمان تامین اجتماعی رانندههای تاکسی دو شغله را شناسایی کند. این اقدام در پی مشاهده مواردی در واگذاری تاکسی به افرادی که دارای ۲ شغل میباشند و در راستای بهرهوری هرچه بیشتر حملونقل عمومی سبک شهری، ساماندهی تاکسیرانی و نظارت بیشتر بر واگذاریهای آینده و اصلاح موارد نادرست گذشته صورت میگیرد. دفتر هماهنگی حملونقل و ترافیک سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور این موضوع را در اجرای بند ذیل ماده ۶ قانون الحاق یک تبصره به ماده واحده قانون تمرکز امور مربوط به تاکسیرانی طی ابلاغیهای به سازمانهای تاکسیرانی سطح کشور ابلاغ شده است. در این خبر تاکید شده بود: «شایان ذکر است پس از شناسایی رانندههای دوشغله در مرحله دوم پروانه بهرهبرداری آنان باطل خواهد شد.» وقتی از تاکسی پیاده میشود در میان حس دو گانهای همیشگی که برای سوار شدن به تاکسی و ماشینهای شخصی دارم، میمانم. همیشه بر این باور بودم که وضعیت مالی کسانی که رانندگی شغل دوم آنهاست میتواند بهتر از کسی باشد که شغل اول او رانندگی است.
ابوالمشاغلهای دولت احمدینژاد و روحانی
غلامحسین الهام به دلیل در اختیار داشتن چندین سمت اجرایی در دولت نهم لقب ابوالمشاغل را از آن خود کرد. صرف نظر از مشاغل غیر دولتی همچون استاد دانشگاه تهران و عضو هیات علمی، «عضو حقوقدان شورای نگهبان، «سخنگوی دولت»، «وزیر دادگستری» و «رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز» از جمله عناوینی بود که میشد با آنها غلامحسین الهام را مورد خطاب قرار داد. رئیس جمهور دولت یازدهم محمد باقر نوبخت را به عنوان معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور منصوب کرد. در ادامه حکم سرپرستی «معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور» برای نوبخت شایعه شکل گرفتن چند شغلهای جدید را در دولت یازدهم قوت داد. سخنگویی دولت سومین پست رسمی نوبخت در دولت تدبیر و امید بود، شغلی که وی را به رکورد الهام، یعنی داشتن ۳ شغل در یک دولت رساند. اما چند شغلههای دولت یازدهم به نوبخت محدود نشد و تنها چند ساعت بعد انتشار خبری درباره اکبر ترکان که قبلا حکم مشاور ویژه رئیسجمهور و رئیس دبیرخانه شورای هماهنگی مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی را گرفته بود، ایجاد چند شغله دیگری در دولت یازدهم را نوید داد. سیدرضا اکرمی نیز به جمع چند شغلهها پیوست و با گرفتن۲ سمت ریاست شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری و حکم مشاور وزیر کشور در امور روحانیت، در جایگاه چند شغلهها قرار گرفت. نهاوندیان اولین دو شغله دولت بود. وی همزمان با ریاست بر اتاق بازرگانی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور برگزیده شد. ترکان در ابتدا حکم مشاور ویژه رئیس جمهور و رئیس دبیرخانه شورای هماهنگی مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی گرفت اما بعد سرپرستی «معاونت بین الملل»، «شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور»، «دبیرخانه جنبش عدم تعهد»و «سازمان فضایی» از حکمهایی بود که به نام ترکان نوشته شد. البته وی چندی بعد با منحل شدن معاونت بینالملل و دبیرخانه جنبش عدم تعهد و واگذاری آن به وزارت امور خارجه۲ سمت خود را تحویل داد. البته ترکان گفته بود که تنها ماموریت بررسی ساختاری و شیوه ادامه فعالیت آنها را بر عهده دارد.
وعدههای ۲ دولت برای اشتغال
اگر تمامی وعدههای دولت احمدی نژاد را به فراموشی بسپاریم و تنها وعده اشتغال او را در ذهن داشته باشیم به نتیجهای ناخوشایند میرسیم. دولتی که وعدههای بسیاری در مورد شغل به مردم داد و تنها دستاورد او در این زمینه پس از ۸ سال بیکاری گسترده در کشور بود. بنابر اطلاعات ارائهشده از جانب اسدالله عباسی، وزیر کار و تعاون زمان احمدی نژاد در خلال سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ مجموعا ۷ میلیون شغل (سالانه ۸۷۵/۰۰۰ شغل) ایجاد شده است، این در حالی است که بر اساس آمار ارائهشده از جانب مسعود نیلی، از مشاوران اقتصادی دولت یازدهم ایران، به طور میانگین سالانه تنها ۱۴/۰۰۰ شغل جدید در کشور ایجاد شده است. این آمار یکبار نیز توسط حسن روحانی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد که موجب انتقاد برخی نمایندگان گردید. بر اساس اطلاعات ارائهشده از جانب مرکز آمار ایران که در واپسین روزهای حضور دولت دهم ایران منتشر شده بود، سالانه ۵۷/۰۰۰ شغل جدید به ثبت رسیده است. در حال حاضر بین ۴/۷ تا ۷/۱ میلیون نفر در ایران دوشغله یا سه شغله بوده و ۵/۲ میلیون نفر نیز میگویند در جستجوی آن هستند. اقتصاد محور اصلی شعارهای تبلیغاتی کاندیداها از جمله روحانی بود. روحانی در سخنان متعدد گفت حل معضلات اقتصادی زیاد مشکل نیست و برای حل آنها حتی برنامه یک ماهه و ۱۰۰ روزه دارد. خرداد ماه سال قبل بود که حل معضل بیکاری یعنی دغدغه اصلی کشور از سوی رییسجمهور مطرح شد. با وجود گذشت ۱ سال اما همچنان این چالش باقی است و غول بیکاری روز به روز بزرگتر میشود و چراغ جادویی برای به زانو درآوردن آن رونمایی نشده است. یکی از مهمترین وعدههای روحانی هنگام انتخابات که وعده ایجاد اشتغال برای تحصیلکردهها و بیکاران بوده، در همان حالت باقی مانده است. نگاهی به آمارهای مرکز آمار نیز نشاندهنده این است که وضعیت بیکاری در کشور با وجود کاهش نسبت به ماههای گذشته هنوز هم در وضعیت بحران قرار دارد. چندی قبل مرکز آمار ایران در گزارشی از وضعیت اشتغال در پاییز ۹۲ و نرخ بیکاری خبر داد و این نرخ را برای جمعیت ۱۵ ساله کشور و بیشتر در این فصل ۱۰/۳ درصد اعلام کرد. نرخ بیکاری مردان در این دوره ۸/۵ درصد و نرخ بیکاری زنان ۲۰/۴ درصد بوده است. این گزارش نرخ بیکاری را در مناطق شهری ۱۱/۷ درصد و مناطق روستایی ۶/۹ درصد اعلام کرده است. نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ ساله کشور و بیشتر در پاییز ۹۲ نسبت به تابستان ۹۲ بالغ بر ۰/۱ درصد کاهش یافته است. نرخ بیکاری در پاییز ۹۲ نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز ۰/۸ درصد کاهش داشته. اما مسئله اینجاست که با وجود ماموریت روحانی، رییسجمهور کشورمان به وزیر کار هنوز برنامه دقیقی برای عملیاتی شدن این ماموریت مطرح نشده است. روحانی ۱۱ اردیبهشت امسال نیز در روز جهانی کارگر با حضور در جمع کارگران برخی دستورات و پیگیریهای جدید را برای بهبود زندگی کارگران مطرح کرد. مسکن کارگران، تاکید بر تدبیر برای حل مشکلات میلیونها جوان آماده کار، پیگیری امنیت شغلی کارگران، بهبود وضعیت بیمه، ایجاد پوشش جدید بیمه برای کارگران فصلی و ساختمانی و پرهیز از تبعیض جنسیتی در اشتغال از مهمترین موضوعاتی بود که حسن روحانی پیگیری آنها از سوی وزارت کار را مورد تاکید قرار داد.