علی ربیعی- سخنگوی دولت: اکنون در آستانه مرحله سوم و فرصتی که شاید برای تضعیف جنگ اقتصادی با تاکید بر مواضع اصولی ایران و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه فراهم شده باشد، نیاز به حمایت از دولت مستقر است و ما نباید با اهداف کوتاهمدت سیاسی احساس کنیم پیروزی دولت در این عرصه به زیان گروهی خواهد بود.
رئیس موسسه بیماریها عفونی امریکا میگوید او درک میکند که مردم امریکا از وضعیت کرونایی کشورش خسته شدهاند اما باید کمی بیشتر صبر کرده و به مبارزه با کرونا ادامه دهند تا واکسن آماده توزیع شود. دکتر فائوچی مبارزه با کرونا را به یک نبرد نظامی تشبیه کرده و خطاب به جامعه امریکا میگوید وقتی شما در حال نبرد هستید و سوارهنظامها به پیشروی خود ادامه میدهند شما تیراندازی را متوقف نمیکنید، به نبرد و پیشروی ادامه میدهید. وقتی سخنان فائوچی را ملاحظه کردم، بهنظرم رسید کاربرد استعاره «نبرد نظامی» برای مبارزه با کرونا فرصتی بهدست میدهد تا با شرایط ایران امروز در امتداد افق امکانات همین استعاره پیش برویم. فائوچی در امریکا این سخن را میگوید؛ یعنی در کشوری که با تکیه بر برترین ثروت جهانی خود یارانههای میلیارد دلاری به امر مبارزه با کرونا اختصاص داده و شهروندان آن کشور میتوانند تا ماهانه بیش از هزار دلار، از کمکهای جبرانی در جیب داشته باشند.
به این میاندیشم اگر فائوچی میگوید من میدانم مردم امریکا از کرونا خسته شدهاند، مردم ایران سالها با رنج تحریم و در یک سال اخیر هم با دو رنج همپوشان روبهرو بودهاند. مردم خسته هستند اما با همه کاستیها و گلایهها و اعتراضها همچنان در چارچوب دفاع از ایران ایستادهاند و در دوران آغاز شکست فشار حداکثری و تروریسم اقتصادی، انتظار فرداهای بهتر برای خود و فرزندانشان حق آنهاست. ما در کشور خودمان در همان حال که در معرض تهاجم وحشیانه کرونا قرار داریم با نوعی وحشیگری مضاعف مواجهیم که در قالب جنگ و ترور هوشمند اقتصادی عمل میکند. بهطور عجیبی جریان مسلط رسانهای تحریمگر و متحدان منطقهایاش تحت بهانه ایدئولوژیک امنیت و لیبرالیسم جهانی و از سویی عدهای نیز در داخل کشورمان با منفعتبینی کوتاهمدت در پس شعار ایدئولوژیک امریکاییگرا بودن دولت و هر کسی که صحبت از تعامل جهانی میکند، تلاش میکنند واقعیت این جنگ چندجانبه و ترکیبی ضد مردم ایران را انکار کنند و دردناکتر اینکه چنین اقدام ناپسندی را بهخاطر سیاستورزیهای داخلی و رقابتهای جناحی و احتمالا انتخاباتی انجام میدهند.
تصور کنید در سالهای اشغالگری ارتش بعث عراق اگر واقعیت اشغال را انکار کرده بودیم آیا هرگز آبادان از حصر خارج و خرمشهر آزاد میشد؟ اگر رویکرد انکارگرایانه در پیش میگرفتیم، چه کسی میتوانست مردم میهن ما را برای رهایی از «خرمشهر اشغالنشده» بسیج کند؟! این در حالی است که دولت در تمام این مدت و در حالی که سپر خود را هرگز در دفاع از معیشت و سلامت مردم و در نبردی بیامان با تحریم و کرونا زمین نینداخته، حملات زهرآلودی که از پشت انجام شده را هم تحمل کرده و برای مصالح ملی و نیز بیشتر تلخ نشدن کام جامعه، کام برنکشیده است.
استراتژی دولت در ماهها و سالهای گذشته، ۴ مرحله داشت: اول دور زدن تحریمها برای تقویت خط مقدم مبارزه با کرونا و حمایت از اقتصاد ملی؛ دوم بیاعتبار کردن فلسفه وجودی «فشار حداکثری» از راه اعتبار بخشیدن به تابآوری ملی و تاثیرناپذیر کردن اراده دولت در تامین معیشت و تضمین سلامت مردم؛ سوم تضعیف رژیم تحریمهای یکجانبه با کمک دیپلماسی چندجانبه؛ چهارم برگشتناپذیر کردن یا حداقل پرهزینه کردن اعمال دوباره تحریمها در آینده. ما تاکنون ۲ مرحله سخت را پشت سر گذاشتهایم و باید مصمم باشیم که این استراتژی را تا آخرین مرحله به پایان ببریم. این نهتنها استراتژی دولت که محمل امید مردم هم بهشمار میرود؛ امیدی که هرگونه تلاش برای از میان بردن آن کمتر از جفا به مردم نیست. من نمیدانم و نمیفهمم که چگونه عدهای از نتیجه انتخابات امریکا حتی داغتر از طرفداران کاندیدای شکستخورده نگران بودند و برخی او را با اسطورههای مذهبی ما هم شبیهسازی کردند!!
متاسفانه تاکنون و در راه پشت سر گذاشتن ۲ مرحله نخست، گویی عدهای ناخواسته دستان آتشنشانها برای خاموش کردن آتشی که دشمن به خانه ما انداخته بود را میبستند. در این دوره همه ما فقط با کرونا در حال نبرد نبودیم، بلکه با هیولایی به نام جنگ اقتصادی و معیشتی مواجه بودیم که هنوز در آبراهههای آزاد جهان کشیک میدهد تا مانع دسترسی ایران به حقوق تجاری خود شود؛ هیولایی که در جهان مالی نیز جولان میدهد و در همان حال از کمک کسانی که از سر ناآگاهی راهبردی وارد بازی نادیدهانگاری تحریم و خودتحریمی شدهاند بیبهره نیست.
جریان تحریم و جریان نادیدهپنداری جنگ اقتصادی باوجود تضادی که با یکدیگر دارند حتی در قضیه محدودسازی دسترسی به بانکها و نظام مالی جهانی در برخی موارد عملکرد واحدی دارند. اکنون اما در آستانه مرحله سوم و فرصتی که شاید برای تضعیف جنگ اقتصادی با تاکید بر مواضع اصولی ایران و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه فراهم شده باشد، نیاز به حمایت از دولت مستقر است و ما نباید با اهداف کوتاهمدت سیاسی احساس کنیم پیروزی دولت در این عرصه به زیان گروهی خواهد بود. بهنظر من برندگان اصلی مردم خواهند بود و هیچ برندهای در ساختار سیاسی نخواهیم داشت. باید تا امروز آموخته باشیم که زخمی کردن دولتی که بهمثابه سرباز در کنار مردم در حال نبرد با مصائب ملت است، نتیجهای جز آسیب رساندن به مردم نخواهد داشت.