آنچه درباره تحقیق و توسعه و نوآوری در جهت ارتقای اقتصادی یک کشور، بهعنوان یک موضوع پیشران میتوان به آن اشاره کرد، موضوع سرمایهگذاری است. در اولویت قرار دادن این موضوع میتواند نقش بسیار مهمی در ثبات و توسعه اقتصادی یک کشور داشته باشد، به همین دلیل، بسیاری از کشورهای پیشرفته تاکید خاصی بر آن دارند.
در کشور ما نیز گرچه برنامههایی برای تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری در آن مدنظر قرار گرفته، اما نتیجه و برآیند آن نشان میدهد، درحالحاضر کشور ما دارای نمره قابلقبول و خوبی نیست و ما، هم از نظر میزان اعتبار و هم از نظر اثربخشی اعتبارات زیر میانگین نمره جهانی قرار داریم. بنا داشتیم از نظر میزان اعتبارات ۲ درصد تولید ناخالص کشور را برای این کار اختصاص دهیم اما این رقم همچنان کمتر از ۰.۵ درصد است.
در واقع اگر میخواهیم در این موضوع حتی به رقم یک درصد نیز برسیم، باتوجه به برآورد ۴۰۰ میلیارد دلاری تولید ناخالص داخلی، باید حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان در سال صرف تحقیق و توسعه کنیم که البته تاکنون هیچ گاه این میزان محقق نشده است.
ما در این زمینه حتی اگر کل اعتبارات دانشگاههای کشور که رسالت آموزشی آنها پررنگتر است و همینطور اعتبارات بخش خصوصی را هم در نظر بگیریم، بهنظر نمیرسد به ۲۰ درصد این رقم هم رسیده باشیم. باتوجه به اعداد و ارقام ثبتشده موجود، شاید تاکنون ۰.۲ تا ۰.۳ درصد تولید ناخالص ملی به امر تحقیق و توسعه اختصاص یافته باشد که طبیعتا میزان قابلقبولی نیست.
البته این کمبودها تنها مربوط به میزان اعتبار نیست. درباره اثربخشی سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه نیز باید گفت اغلب فعالیتهای انجام شده در کشور ما در این بخش منجر به محصول نمیشود یا اگر منجر به محصول شود، تجاریسازی آن انجام نمیشود و در نهایت اگر تجاریسازی هم انجام شود، عمر آن خیلی زود بهسر میرسد و رقبا با تولید محصولات جدید، حاصل این تحقیق و توسعه را ناکام میگذارند ودر نتیجه یکی از دلایل مهم این مسئله، موضوع بیتوجهی به زنجیرههای جهانی و بزرگمقیاس است.
حقیقت این است که ما در کشور با پدیدهای مواجهیم که در آن در همه زمینههای تولیدی جاپاهایی را برای خود ساختهایم تا بتوانیم سیاست خودکفایی، جایگزینی واردات، ایستادن در مقابل قدرتهای جهانی و جلوگیری از فشار تحریمها را بهدرستی پیش ببریم.
در این نوع طرز فکر ما تصور میکنیم در همه زمینهها باید همه چیز را خودمان تولید کنیم و طبیعی است که در چنین فضایی باید چند برابر میزان نیاز سالانه خود، هزینه برای بخشهای تحقیق و توسعه اختصاص دهیم، زیرا تحقیق و توسعه فرآیندی هزینهبر است و در آن نیروی انسانی گرانقیمت در فعالیتهای پرریسک طی مدت زمان طولانی، محصولی را توسعه میدهند و طبیعتا این کار با بودجههای محدود برای ما شدنی نیست، به همین دلیل تحقیق و توسعه در کشور ما بیشتر در قالبهایی مانند مهندسی معکوس، انتقال فناوری، خرید فناوری و بحثهایی نظیر این مطرح میشود.
در نهایت به این نتیجه میرسیم که در زمینه تحقیق و توسعه، باتوجه به قدرت سرمایهگذاری و اهداف مورد انتظار از آن، نخستین اصل که باید در کشور ما مورد توجه قرار بگیرد، موضوع اولویتبندی است و اینکه بتوانیم این فعالیتها را با حفظ روح آزاد انجام پژوهش به برخی حوزههای خاص هدایت کنیم و بهجای استفاده از القاب و عنوانهای دهانپرکن به تحقیق و توسعه بهمعنای واقعی آن بپردازیم تا تحقیق و توسعه بهنحو مطلوب به نتیجه برسد.
محمد محمدپورعمران - کارشناس اقتصاد