امروزه که عصر آگاهی و دانش نامیده میشود، بخش مهمی از درآمد هر جامعه صرف سرمایهگذاری در آموزش میشود و از سوی دیگر، رشد و توسعه اقتصادی نیازمند افراد ماهر و متخصص است؛ بنابراین جوامع علاقهمند هستند در حوزه مهارت و دانش آموزی سرمایهگذاری کنند. با توسعه فناوریهای تازه ایجاب میکند که به مقوله آموزش توجه ویژه و سرمایهگذاری بیشتر شود. از سویی جامعه نیز با محدودیت منابع مواجه است و باوجود الزام و منطق ممکن است نتواند اعتبارات لازم را در اختیار این بخش قرار دهد.
کشورهای توسعهیافته با اولویت قرار دادن آموزش و پرورش در صدر نیازهای جامعه و ایجاد این باور همگانی در اصلاحات سیستمهای آموزشی و مشارکت و همراهی مردم، این امر اجتنابناپذیر را ارج مینهند. آموزش هم از بعد فردی باعث افزایش توانایی فرد میشود و از بعد اجتماعی هر چه افراد تحصیلکرده بیشتری در جامعه وجود داشته باشد، قدرت و پیشرفت جامعه را به ارمغان میآورد و به رشد فرهنگی و اقتصادی جامعه منجر میشود.
آموزش بهطور مستقیم بر رفتارها و هنجارهای فردی اثر میگذارد و در بیشتر افراد تغییر و تحولات مثبتی را به وجود میآورد. براساس آمار یونسکو هریک سال تحصیل بیشتر بهطور متوسط درآمد فرد را ۱۰ درصد افزایش میدهد و همچنین یک سال تحصیل بیشتر بهطور متوسط ۳۷درصد بر تولید ناخالص داخلی آن جامعه افزوده خواهد شد.
آمار بانکهای جهانی نشان میدهد سهم زنان در تحصیل یک سال بیشتر ۲۰درصد درآمد او را افزایش میدهد. با توجه به هزینههای آموزش بهصورت حضوری و سنتی گرایش جوامع پیشرفته به سمت مدارس آنلاین رفته و به جای سرمایهگذاری بر تجهیزات فیزیکی تمرکز بر خود افراد و سرمایهگذاری در کیفیت آموزش افراد قرار میگیرد.
با این مقدمه و توضیح اهمیت و نقش آموزش در تمامی ابعاد جامعه هم از نظر فردی و هم بعد عمومی، سراغ اهمیت آموزش در بازارهای مالی میرویم. از سال ۱۳۸۹ سامانه معاملات برخط (آنلاین) با هدف توسعه بازار سرمایه و سهولت و عدالت در معاملات راهاندازی شد و رفتهرفته منجر به افزایش حجم معاملات و فعالان آن بازار شد. از آن زمان تا کنون بورس اوراق بهادار تهران با یک شیب منطقی مسیر رشد را طی کرده و دارای فراز و فرودهایی بوده که بخش جداییناپذیر و جز ماهیت و ذات بازار سهام بوده است. نکته مهمی که در این سالها مغفول مانده، بحث آموزش سهامداران حقیقی است. به هیچ عنوان تناسب معقولی بین این رشد سریع بورس و بعد آموزش وجود ندارد. سنگ بنای آموزش از زمان ایجاد معاملات برخط در بورس اوراق بهادار و با تلاش خودجوش تعدادی از فعالان علاقهمند آن زمان گذاشته شد که بیشتر با ترجمه متون و کتب انگلیسی به فارسی رخ داد.
این رشد هرچند قابل تحسین است اما همچنان تناسب چندانی با اندازه بازار ندارد و این عدمتناسب باعث فقر دانش و آگاهی بخش بزرگ و قابلتوجهی از فعالان غیرحرفهای بازار بوده و زمینه ایجاد بستری مناسب جهت سوءاستفاده افراد سودجو و کلاهبردار از افراد غیرحرفهایی شده است. این بازار سیاه و زیرزمینی غالبا ازسوی کسانی که خود دانش چندانی ندارند ایجادشده که با عوامفریبی و دادن وعدههای غیرواقعی و دروغین افراد ناآگاه را فریب داده و در نهایت موجب ضربههای سنگین مالی به این بخش از جامعه ناآگاه میشوند. نکته دیگری که نقد آن به مسئولان دولتی اعم از خود نهاد ریاست جمهوری و شخص رئیسجمهوری، وزارت اقتصاد و سایرنهادها بر میگردد عدمتوجه به بعد آموزش و تشویق عامه مردم برای ورود به بازار سرمایه است. در یک اقتصاد تورمی و به تبع آن واحد پول ریال که با توجه به مشکلات اقتصادی و وابستگی به نفت ذاتا ارز تورمی محسوب میشود، بخش قابلتوجهی از نقدینگی خود به خود برای حفظ و ارزش سرمایه به سمت بازار سرمایه روانه خواهد شد. از طرفی با توجه به وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور و تورم افسار گسیخته حجم قابلتوجهی از آن به سمت بازار بورس روانه خواهد است. سرازیر شدن به بازاری که بهشدت تخصصی و پر ریسک بوده و نیازمند دانش و تجربه فراوانی است... ادامه این یادداشت، هفته آینده و در همین ستون منتشر خواهد شد.
شهیر محمدنیا - کارشناس بورس بینالملل