سه‌شنبه 04 اردیبهشت 1403 - 23 Apr 2024
کد خبر: 41499
نویسنده: مهتاب دمیرچی
تاریخ انتشار: 1402/03/06 06:54
توسعه اقتصاد دانش‌بنیان راهی برای مهار تورم؛

روایتی از یک رویای دست‌نیافتنی

عموما تورم‌زایی باید با کاهش عمومی نرخ کالاها و خدمات همراه با رشد اشتغال و رونق بازار همراه شود.
روایتی از یک رویای دست‌نیافتنی

عموما تورمزایی باید با کاهش عمومی نرخ کالاها و خدمات همراه با رشد اشتغال و رونق بازار همراه شود. کارشناسان معتقدند، مهار تورم و رشد تولید در گرو توسعه محصولات دانشبنیان است. در واقع، محصولات دانشبنیان بهدلیل برخورداری از فناوریهای پیشرفته از ارزشافزوده بالاتری نسبت به محصولات سایر کسبوکارهای سنتی و متعارف بهرهمند هستند، بنابراین اگر بگوییم شرکتهای دانشبنیان یکی از موتورهای رشد پایدار اقتصادی کشور هستند، پربیراه نگفتهایم. معضل از آنجایی خود را نشان میدهد که نهادهای متولی تامین مالی دانشبنیانها با وعدههای پوچ منجر به فروپاشی شرکتهایی میشوند که توان مالی و ریسکپذیری بالایی ندارند.صمت در این گزارش به نقش اقتصاد دانشبنیان در کاهش تورم پرداخته است.

رشد اقتصاد فناورانه و همسویی نهادهای متولی

سیدسعید منجمزاده، معاون مرکز شرکتها و موسسات دانشبنیان در گفتوگو با صمت درباره اهمیت اقتصاد دانشبنیان بر کاهش تورم گفت: ابتدا باید از ۲ منظر تاثیر اقتصاد دانشبنیان بر کنترل تورم را نگاه کرد. رویکرد نخست، مبتنی بر اقتصاد دانشبنیان و تورم است و رویکرد بعدی، به ارتباط میان شرکتهای دانشبنیان و تورم اشاره دارد. در کل، وقتی از اقتصاد دانشبنیان حرف میزنیم، باید مفهومی کلانتر از شرکتهای دانشبنیان را مدنظر قرار بدهیم.

وی افزود: وقتی شرکتهای دانشبنیان فعالیت گسترده در تولید دارند، بههمان میزان نقش مهمی هم در اقتصاد ایفا میکنند، بهنوعی اجزای مختلف آن در راستای نوآوری حرکت میکنند. برای مثال، سازمانها و نهادهایی که فعالیتشان در اقتصاد از اهمیت بالایی برخوردار است، باید مبتنی بر رویهها و زیرساختهای هوشمند و مبتنی بر دادههای علمی فعالیت کنند، بهعبارت روشنتر، اگر اقتصاد دانشبنیان را مدنظر داشته باشیم، باید شرایطی را بهوجود بیاوریم تا نهادها و سازمانها بهسمت اقتصاد مبتنی بر دانش حرکت کنند.

دست سودجویان اقتصادی کوتاه شود

منجمزاده گفت: درباره رویکرد اول و استقرار اقتصاد دانشبنیان در کشور و در تورم اینگونه بهنظر میرسد که اگر رویکرد اقتصاد کشور مبتنی بر دانش باشد، از فعالیتهای سودجویانه در اقتصاد جلوگیری و مزیت واقعی در حوزه تولیدات دانشبنیان تولید میشود و در میانمدت این مسئله منجر به کاهش تورم از ناحیه فعالیتهای سودجویانه خواهد شد.

رقابت از شدت تورم میکاهد

وی بااشاره به رویکرد دوم تشریح کرد: درباره رویکرد دوم باید گفت که اثرگذاری شرکتهای دانشبنیان به دلایل مختلف میتواند در کاهش تورم اثر بگذارد. اگر فعالیت این شرکتها گسترش پیدا کند و فعالیت آنها فراگیر و منجر به ایجاد و گسترش رقابت شود، بهطورمعمول میتواند به کاهش و کنترل تورم کمک کند. از طرف دیگر، شرکتهای دانشبنیان با تولید محصولاتی که بهطورعمده در خارج از کشور تامین میشوند، میتوانند به کاهش ارزبری در اقتصاد کشور کمک و فشارهای تورمی ناشی از تاثیرات خروج ارز در اقتصاد کشور را کنترل کنند. نکته دیگر این است که بهطورمعمول شرکتهای دانشبنیان چون از فناوریهای روز استفاده میکنند، میتوانند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید در صنایع سنتی، کمک شایان کنند.

گذشته روشن دولت و مجلس

این فعال در اکوسیستم دانشبنیان گفت: واقعیت این است که در یک دهه گذشته نسبت به تمام ادوار پیشین در اقتصاد دانشبنیان شاهد پیشرفتهای چشمگیری بودهایم، در واقع از ابتدای دهه ۹۰ تا به امروز شرکتهای دانشبنیان بارها موردتوجه دولتها و مجلس بوده و زیرساختهای لازم چه فیزیکی و چه تجهیزانی و چه زیرساختهای قانونی برای فعالیت این شرکتها به وجود آمده و زیر چتر حمایتی دولت قرار گرفتهاند، بنابراین در شرایط فعلی بستر برای جهش دانشبنیان فراهم است.

روایتی از یک پارادوکس

امیرحسین برنایی، فعال در زمینه تجاریسازی تولیدات دانشبنیان در گفتوگو با صمت درباره اهمیت سرمایهگذاری روی شرکتهای دانشبنیان برای کاهش تورم گفت: گرفتن بودجه بیشتر به بهانه کنترل تورم خود دارای یک پارادوکس است، چرا که منجر به افزایش نقدینگی میشود و همین تورم را بیشتر میکند. اگر نقدینگی بهسمت تولید و رشد آن راه یابد تاحدی به رشد تولید کمک میکند و نمیتوان گفت که آیا تورم را مهار میکند یا خیر؟ چرا که مهار تورم مقولهای است که نیازمند چند پارامتر مهم دیگر است که از اساس وقوع آن در بازه زمانی 12ماهه امکانپذیر نیست.

وی افزود: تنها مشکل کمبود اعتبارات مالی نیست؛ بهطورقطع بودجهریزی بیشتر و سرمایهگذاری میتواند کمککننده باشد، اما باید در نظر بگیریم که آیا رشد اعتبارات تناسب کافی با تورم را دارد یا خیر؟ هرچند شعار امسال مهار تورم است، اما معضلات اقتصادی تنها به کمک شعار اصلاح نمیشوند و نیازمند یک برنامه بلندمدت هستند. مهار تورم یک روند است که باید در بستر زمانبندی چندساله اتفاق بیفتد و به نتیجه برسد. گفتنی است، مولفههای اثرگذار بر تورم طیف وسیعی از موضوعات را دربرمیگیرد. یکی از آنها به سیاست خارجی کشور بر میگردد که متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده، اما واقعیتی غیرقابلانکار است. در واقع، اگر روابط خوبی با قدرتهای اقتصادی دنیا نداشته باشیم، فشار بر تولید و معیشت همچنان ادامه خواهد داشت. اگر سیاست خارجی شرایط منطقیتری را رقم بزند، میتواند در مسیر مهار تورم کمک کند.

برنایی بااشاره به این موضوع که آیا تزریق سرمایه میتواند دانشبنیانها را در مسیر رشد تولید قرار دهد؟ گفت: از آنجایی که دانشبنیانها برمبنای دانش و فناوری روز فعالیت میکنند، معمولا تمرکزشان بر تولید باکیفیت است تا فروش بالا. شاید تزریق زیاد سرمایه به این شرکتها در هر قالبی آنها را معتاد به دریافت سرمایه کند و در نهایت، راه فروش در بازار را پیدا نکنند. بنابراین، ارائه وام و تسهیلات مالی به یک تعادل استاندارد نیاز دارد. خوب است بخشی از سرمایه به صندوق پژوهش استانی اختصاص داده شود که تا حدی این اتفاق افتاده، اما باز هم درگیر روندهای سخت بروکراتیک است که همهچیز دوباره به تهران میرسد و باید مدیران پایتختنشین تاییدیه بدهند.

برنایی تاکید کرد: نرخ سنگین تورم، کمر دانشبنیانهای کوچک و تازهتاسیس را میشکند و نهادی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی هنوز تدبیری برای حمایت از این شرکتها که پشتوانه مالی ندارند و از طرفی صاحب دانش و فناوری هستند، نکرده است. اگر تا ۳ سال پیش با ۲۰۰ میلیون تومان امکان توسعه یک شرکت تازهتاسیس دانشبنیان فراهم بود، امروز با ۲ میلیارد تومان هم نمیشود، به سوی تولید و رشد و توسعه راه یافت. بههرحال، منابع مالی که در نظر گرفته میشود، باید متناسب با نیاز شرکتها باشد و فقط به قولهای عملنشده منتهی نشود. در کل، دانشبنیانهای زیادی وجود دارند که بهدلیل قولهای عملنشده مدیران بالادستی در اکوسیستم نوآوری آسیبهای جدی و منهدمکنندهای دیدهاند. در واقع، وقتی مدیر یا مسئول در نهادی قول تامین اعتبار به دانشبنیانها را میدهد، باید تحت هر شرایطی پرداخت شود، نه آنکه تنها با گفتن واژه متاسفم؛ صاحبان شرکتهای دانشبنیان را راهی کنند.

دل به وعده خوش نباید کرد

وی بااشاره به افزایش بودجهریزی به صندوق نوآوری و شکوفایی که چندی پیش وعده آن از سوی رئیسجمهوری داده شده، گفت: این نگرانی وجود دارد که برنامه ارائه تسهیلات در حد قول و وعده باقی بماند و عملیاتی نشود. وعدهّهای عملیاتینشده  فعالیتهای دانشبنیان را از پای درمیآورد، چرا که فعالان این حوزه توان ریسکپذیری و مالی پایینی دارند.

وی افزود: اما در نگاه نخست، افزایش توان مالی صندوق نوآوری و شکوفایی در جریان بودجهریزی، اتفاق مثبت و کارسازی است،زیرا در نهایت به تامین بیشتر منابع مالی شرکتهای دانشبنیان میانجامد، اما با نگاهی عمیقتر باید دید آیا صندوق نوآوری و شکوفایی بهعنوان یک سازمان بروکراتیک کشور توان کافی در تامین سرمایه بهگونهای که نقش تسهیلگری خود را حفظ کند، دارد یا خیر؟

برنایی گفت: تجربه نشان داده است که دانشبنیانها در مسیر تامین مالی نیازهای خود همیشه درگیر بروکراسی دستوپا گیر بودند و هستند. علاوه بر آن، نقدی هم بر برخوردها و نوع نگاه اداری این نهاد وارد است، در برخی موارد نگاه از بالا به پایین به دانشبنیانها در روند دریافت وام و تسهیلات وجود دارد. گویا در جریان ارائه تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان لطف بزرگی رخ میدهد، در حالیکه وظیفه نهادی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی کمک مالی به این اکوسیستم است.

این فعال دانشبنیان افزود: اگر صندوق خواهان توسعه اکوسیستم دانشبنیانی است، باید تغییری در ساختار بروکراتیک و سنجش و ارزیابی خود انجام دهد. شرکتهای دانشبنیان در کنار فعالیت اقتصادی خود، خواهان رشد و توسعه اقتصاد در مقیاس وسیع هم هستند. فعالیت آنها برآمده از دانش و فنی است که توانستهاند با نبوغ انسانی ارزشافزوده ایجاد کنند، بنابراین بهقدری ارزنده هستند که صندوق نوآوری و شکوفایی و هر نهاد تامین مالی بهجای نگاه از بالا به پایین درصدد رفع موانع بروکراتیک و کاغذبازی برآید. آنها هرچقدر هم که خرد و کوچک باشند، در راستای رفع مشکلی تاسیس شدهاند. هرچه باشد؛ بهتر از دلالانی هستند که فعالیتشان به ضرر اقتصاد کشور تمام میشود. همواره نگاه بالا به پایین به واحدهای تولیدی از سوی نهادهایی نظیر تامین اجتماعی و ... وجود دارد. بنابراین، دیگر نباید نهادی درون این اکوسیستم چنین نظری به دانشبنیانها داشته باشد.

به گفته وی، در کل باید دید آیا معضل اصلی در اکوسیستم دانشبنیان کمبود بودجه است یا ساختار معیوب تامین سرمایه ؟ اگر به این سوال پاسخ داده نشود، همان داستان همیشگی بدهکار شدن دانشبنیانها و عدمرشد و توسعه آنها روایت میشود.

روند ارزیابیها تغییر کند

برنایی ضمن انتقاد از سیستم ارزیابی دانشبنیانها در نهادهای تامین مالی افزود: سیستم ارزیابی شرکتهای دانشبنیان در نهادهای تامین مالی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی حاکی از یک نگرش کلی است که معمولا براساس داراییهای مشهود است. متاسفانه تاکنون هیچگاه ندیدهایم که دانشبنیانها را در نهادهای تامین مالی براساس داراییهای نامشهود و ارزش فناوری، ارزیابی کنند. وقتی هنوز نگرش به داراییهای شرکتهای دانشبنیان براساس وثیقههای ملکی نه دستاوردهای فناوری است، چگونه میتوان از افزایش تولید بهواسطه سرمایهگذاری صحبت کرد.

وی گفت: نگاهی که در سیستم نوآوری و شکوفایی وجود دارد، فرآیندی متفاوت از نهادهای تامین مالی دیگر در کشور نیست و در هیچ بخش این سیستم، اعتبارسنجی براساس توانمندیهای فنی و دانشی افراد انجام نمیگیرد. در واقع، همیشه داشتههای مالی و ملکی شرکتها مبنای تخصیص اعتبار قرار میگیرد.

وی افزود: ساختار صندوق نوآوری و شکوفایی در اعطای وام و تسهیلات به دانشبنیانها فرقی با نهاد دیگری نظیر بانک ندارد، چرا که معمولا شرکتهایی با توانمندی بالای مالی، توانایی دریافت وام دارند، اما بهدلیل اینکه اعتبارسنجی دقیقی از دانش و فناوری وجود ندارد، شرکتهایی که توان پایین مالی دارند، معمولا محروم از تسهیلات میشوند.

تخصیص سرمایه دل را میلرزاند

وی افزود: در نهایت ساختار بروکراتیک صندوق نوآوری و شکوفایی باید شکل دیگری به خود بگیرد و از طرفی هم، شرکتهای دانشبنیان براساس دانش فنی خود اعتبارسنجی شوند تا منابع در کانال واقعی خود قرار بگیرد و استقلال عمل بیشتری به صندوقهای پژوهش و فناوری استانها در کنار نظارت دقیق داده شود تا در مجموع اتفاق خوبی بیفتد؛ در غیر این صورت، افزایش تخصیص سرمایه و بودجه بیش از آنکه دل را قرص کند، آن را میلرزاند.

سخن پایانی

بیشتر کارشناسان معتقدند، وقتی شرکتی دانشبنیان میشود و در ردهبندی هم نوع یک به آن تعلق میگیرد، از این به بعد باید برای رفع مشکلات صنعت و جامعه تلاش کند، نه آنکه تنها به ارتقای دستاورد بپردازد. هنوز ناظران فنی، نگرش توسعه اقتصادی و صنعتی به دانشبنیانها ندارند. گفتنی است، دانشبنیانهای تحولآفرین توانایی مهار تورم را دارند، اما متاسفانه معاونت علمی شاخصی در این زمینه در نظر نگرفته و اصلا فعالیت زیاد در صنعت و اقتصاد برای معاونت علمی تعریف نشده است. بدنه معاونت علمی تحصیلکردههای سطح بالا هستند و مدیر کلان صنعتی نیستند و وقتی برای ارزیابی شرکتها وارد عمل میشوند، نگاهشان ارتقای فنی و نرمافزاری است و اصلا نگاهی به بازده شرکتها ندارند. بنابراین، اگر دیدگاه آکادمیک و کوچک به دانشبنیانها ادامه داشته باشد، نمیتوان توقعی از این اکوسیستم در راستای مهار تورم و رشد تولید داشت.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/48le8l