دوشنبه 06 فروردین 1403 - 25 Mar 2024
کد خبر: 86799
نویسنده: شهناز صفایی
تاریخ انتشار: 1402/03/16 13:30
یک استاد دانشگاه در گفت‌وگو با صمت :

از انقلاب صنعتی چهارم عقب افتاده‌ایم

به‌عقیده بسیاری از صاحب‌نظران، اقتصاد ایران در دهه‌های اخیر در دستیابی به رشد پایدار به‌شدت ناکام‌ مانده که یکی از مهم‌ترین دلایل آن، عدم‌همراهی با تغییر و تحولات جهانی در عرصه فناوری و صنعت است.
از انقلاب صنعتی چهارم عقب افتاده‌ایم

در سالهای اخیر هم متاثر از تحریمهای گسترده و عدمهمکاریهای مشترک علمی و صنعتی با کشورهای صاحب فناوری، شانس همپایی کشورمان با تحولات انقلاب صنعتی چهارم کمرنگتر شده و بهطبع فاصله ما با جهان پیشرفته، بیشتر و عمیقتر خواهد شد. در حالی که انقلاب صنعتی چهارم عنقریب است که بر تمام زندگی بشر و کسبوکارها سایه بیفکند، ما هنوز در روشهای سنتی دستوپا میزنیم.  نکته قابلتوجه آنکه تحولات انقلابهای صنعتی اول و دوم در بازه زمانی طولانیتری بهوقوع پیوست و پیچیدگیهای کمتری داشت؛ بنابراین همپایی با این فناوریها و تقلید از آنها تا حدودی امکانپذیر بود، اما انقلاب صنعتی چهارم مبتنی بر ترکیب و یکپارچهسازی فناوریهای مختلف بوده و پیادهسازی آن مستلزم تغییرات گسترده در فرآیندهای سازمانها و صنایع و همکاری فناورانه بین شرکتها و کشورهای دارای فناوری است و بدون اغراق، اگر بهطور جدی اقدامی در این راستا انجام ندهیم برای همیشه از دنیای فناوری عقب خواهیم ماند.  صمت درباره انقلاب صنعتی چهارم و آثار آن در زندگی و کسبوکارهای امروز با امیرحسن کاکایی، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت به گفتوگو نشسته که در ادامه میآید.

در ابتدا مختصری از انقلاب صنعتی چهارم، ویژگیهای خاص آن و تاثیراتی که بر بخشهای مختلف زندگی ما دارد، بگویید؟

در ۲۰ سال گذشته حدود ۱۰ تا ۱۲ تکنولوژی مهم بهتدریج رشد کرده و به لحاظ تاثیراتی که در زندگی ما دارند به اوج خود رسیدهاند. این تکنولوژیها در دهه سوم قرن ۲۱ باعث تحولات عظیمی در زندگی بشر خواهند شد. نخستین تکنولوژی در این رده، هوش مصنوعی است. ما در حال حاضر با پدیدهای بهعنوان big data مواجهیم؛ یعنی حجم عظیمی از اطلاعات که تمام جوانب زندگی ما را در بر میگیرد. در قدیم فقط اطلاعات مکتوب ارزشمند و ماندگار بود، اما امروزه هر عکس و صدایی که در فضای مجازی منتشر میشود، موردتحلیل متخصصان داده قرار میگیرد و اهمیت دارد.  یک گوگل ساده به شما میگوید در لپتاپتان چه دارید یا اینکه چه چیزی را دوست دارید بخورید. در حال حاضر، تعیین مسیرهایی برای رفتن به خانه، معمولیترین تاثیر هوش مصنوعی در زندگی روزمره است. تاثیر این تکنولوژی به جایی میرسد که رفتار آینده ما را هم پیشبینی میکند. در نهایت ترکیب هوش مصنوعی، بیگدیتا و تکنولوژیهای محاسباتی به اوج میرسند و ما بهطور ملموستری آنها را مشاهده خواهیم کرد. در کنار هوش مصنوعی، مفهوم دیگری وجود دارد بهنام Internet of Things (IOT) که چند جنبه را دربرمیگیرد. IOT در زندگی عادی و همچنین در روشهای تولید که به آن اینترنت اشیا میگویند. اینترنت اشیا یعنی ارتباط همه چیز باهم. این حوزه مشتقاتی در بحث لجستیک و انرژی دارد که مدیریت انرژی و کالا و مسافر را در بر میگیرند.

امروزه شما میتوانید از طریق دوربین، اینترنت و انواع عملگرها، از راه دور خانه، کارخانه و محل کارتان را کنترل کنید یا از کارخانهتان شبانهروز کار بکشید؛ بدون اینکه حتی یک کارگر داشته باشید. این روند در حال اوج گرفتن است؛ هرچند هنوز جای کار دارد، اما بهطور واقعی در ایران هم نمونههایی از آن را خواهیم دید. امروزه بشر در ساخت و بکارگیری ربات‌‌ها پیشرفت زیادی کرده است. ترکیب هوش مصنوعی و تکنولوژیهای جدید، سنسورها، چیپهای الکترونیکی و انواع پردازشگرها از رباتهای صنعتی گرفته تا سیستمهای حملکننده در حال رشد هستند و کمکم در دنیا ارزانتر و در دسترستر خواهند شد.در ادامه در این عرصه با تحول دیگری بهنام Industry ۴.۰ یا انقلاب صنعتی چهارم روبهرو هستیم که مجموعه این تکنولوژیها را بهکار میگیرد و اصولا مفاهیم مربوط به تولید، بهرهوری و طراحی زیرورو میشود. این تحولات همزمانشده با نوآوریهای عجیب و غریب در روشهای تولید از مواد نانویی گرفته تا نانوکامپوزیتها، نانوپلیمرها و نانوسرامیکها که مقاومت و هوشمندی بالایی دارند و حضورشان در زندگی ما عادی شده است. این نوآوریها جایگزین کسبوکارهای قدیمی شده و روشهای سنتی را بهطور کلی از بین میبرند، به همین دلیل به آنها تکنولوژیهای مخرب هم میگویند. در این روند، روشهای نمونهسازی تبدیل به روشهای سریع تولید میشوند که میتوانند کل فرآیند تولید را بهطور اساسی تغییر دهند.

 در تولید و صنعت در کنار این تکنولوژیها، روشهای محاسباتی و Quantum computing، سرعت محاسبات را بهشدت بالا میبرند و در کنار هوش مصنوعی و رباتیک تحولات عظیمی ایجاد میکنند. در این عرصه، بحث ژنومها هم مطرح است؛ یعنی حرکتهای ژنتیکی که بر تکنولوژی زیستی تاثیر میگذارند. فرضا چیپ الکترونیکی مهارت نجاری را در مغزمان نصب میکنیم و تبدیل به نجار میشویم. این تکنولوژیها بهسرعت در حال رشد است و تا یک دهه دیگر تاثیر حضور آنها را خواهیم دید. مانند موضوع بلاکچین و کریپتوکارنسی که نظام بانکداری جهان را متحول میکنند و حتی میتوانند بر نظام حکمرانی کشورها بهشدت تاثیرگذار باشند.

انقلاب صنعتی چهارم چگونه بر کسبوکارها تاثیر میگذارد و به فرصتی برای آنها تبدیل میشود؟

روشهای تولید، هوش مصنوعی و روشهای محاسباتی سریع با یکدیگر، پارادایمهای کسبوکارها را تغییر خواهند داد. بهعنوان نمونه در ایران اسنپ، مفهوم حملونقل عمومی اختصاصی یعنی آژانسها و بسیاری از مفاهیم تاکسیرانی را بهطور اساسی تغییر داد. این تغییرات نهتنها روی تاکسیرانی، بلکه روی نیاز ما به خودرو هم تاثیر خواهند گذاشت. تصور کنید 20 سال دیگر، همه خودروها خودران شوند؛ مثل دوچرخههای بیدود در تهران. در این صورت دیگر لازم نیست خودرو شخصی داشته باشید؛ به‌‌عبارتی در نتیجه این تحولات بسیاری از کسبوکارها دیگر وجود نخواهند داشت. در این شرایط نیاز به تولید خودرو بهشدت پایین میآید و مفاهیم مربوط به آن مانند تعمیرات و... هم تغییر خواهد کرد.  بهطور قطع در یک دهه آینده با یک تغییر پارادایمی اساسی روبهرو خواهیم شد. همانطور که دیجیکالا و اسنپ در ایران بسیاری از مفاهیم کسبوکارهای در دسترس را زیرورو کردند.

کشور ما چقدر با انقلاب صنعتی چهارم فاصله دارد؟

ایران باتوجه به موانع و محدودیتهایی که بهعلت تحریمها دارد، از این جریان کمی دور است و رقبا از این عقبافتادگی بهره میبرند. اگر بهعنوان نمونه در صنعت خودرو با تحولات همراه نشویم، تکنولوژیهایی وارد این صنعت میشوند که دیگر امکان دسترسی به آنها را در کشور نخواهیم داشت و فناوری ساخت سادهترین قطعات مانند تایر و باتری به حدی ارتقا خواهند یافت که دیگر نمیتوانیم آنها را داخلیسازی و تولید کنیم. در واقع تکنولوژیهای جدید بهنوعی برای کشور ما مانند یک رقیب هستند، چراکه روی زیرساختها سرمایهگذاری نکردهایم که یکی از مهمترین آنها اینترنت است. در حالی که اینترنت یک زیرساخت بسیار مهم در حرکت به سمت انقلاب صنعتی چهارم است، در حال حاضر چالشهای زیادی برای دسترسی به آن داریم. همراهی با این تغییر و تحولات نیاز به سرمایهگذاری، ارتباطات جهانی، کارآفرینان و متخصصان بزرگ دارد و اگر بهموقع با این تحولات همراه شویم، میتوانیم تغییرات بزرگتری ایجاد کنیم. در مقابل اگر همزمان این تحولات حرکت نکنیم، قطعا فشارهای سنگینی بر کل کشور وارد خواهد آمد و یکی از حداقلهایی که اتفاق خواهد افتاد این است که از نظر بهرهوری بهشدت دچار عقبماندگی خواهیم شد. اگر از تحولات روز عقب بمانیم در نهایت از دسترسی به بسیاری از امکاناتی که هزینههای زندگی ما را پایین میآورند و کیفیت زندگی ما را بالا میبرند، محروم خواهیم شد.

بهطور کلی در این شرایط چه فرصتهای صنعتی نهفته است؟

فرصتهای زیادی در انقلاب جدید صنعتی وجود دارد. اگر به منابع انسانی و زیستبوم توسعه و نوآوری در کشور بها دهیم و از فرصتها بهخوبی بهره بگیریم، چون تعداد زیادی تحصیلکرده و فضای خوبی داریم، میتوانیم جهش کنیم.

در ۳، ۴ سال اخیر که سرعت تغییرات در دنیا بسیار زیاد شده، متاسفانه ما درگیر یکسری مسائل پیشپافتاده شدهایم و اگر دهه سوم قرن ۲۱  را هم از دست بدهیم، یکدفعه عقبماندگی سنگین بر کشور سایه میافکند؛ بهعبارتی میتوان گفت این فرصت و تهدید همزمان است. کشورمان ظرفیت جهش را دارد و اگر سرمایهگذاری کرده و بسترها را فراهم آوریم میتوانیم این عقبماندگی را جبران کنیم و در مقابل اگر اصرار بر ماندن در مسیر سنتی داشته باشیم، یکدفعه بهشدت عقب میافتیم که بر هزینههای زندگی ما تاثیر خواهد گذاشت و کیفیت زندگیمان را نسبت به کشورهای پیشرفته، بسیار بسیار پایین خواهد آورد.

ناگفته نماند که در کشور همزمان در شرایط خاص تاریخی به لحاظ آبوهوایی، کمبود انرژی، شدت بالای مصرف انرژی، شدت بالای مصرف آب و بحث آلودگی هوا قرار گرفتهایم و متاسفانه تنشهای سنگینی در این زمینهها در چند سال آینده پیشروی ما خواهد بود. در مواجهه با این بحرانها، اگر از تکنولوژیهای جدید درست استفاده کنیم، میتوانیم بخشی از این عقبماندگی‌‌مان را جبران و تنشهایمان را تا حدودی کم کنیم. مانند تکنولوژیهای جدید آبیاری کشاورزی. در حالی که بخشی از ظواهر زندگی پیشرفته را داریم، مثلا دوش آب، اما متاسفانه همچنان با همان فرهنگ قدیمی آب را مصرف میکنیم. حرکت در این مسیر نیاز به سرمایهگذاری و سیاستگذاری دارد که اگر انجام دهیم، رشد خواهیم کرد و اگر انجام ندهیم، کمتر از ۷ تا ۸ سال آینده، یک شکاف عمیق با کشورهایی که انقلاب صنعتی را دنبال کردهاند، خواهیم داشت.

در انقلاب صنعتی چهارم، رهبران کسبوکارها باید چه ویژگیها و مهارتهایی داشته باشند؟

از لحاظ مدیریتی و رهبری، یکی از بزرگترین مشکلات ما در ایران این است که سیاستگذاران، کارآفرینان و مدیران صنعتی و غیرصنعتی ما گرفتار روزمرگی شدهاند. مدیران ما بهدلیل مواجهه با مشکلات روزمره، نگاه راهبردی ندارند. تورم افسارگسیختهای که چند سالی است ذات اقتصاد ما شده، به مدیران ما اجازه اندیشیدن به مسائل اساسی را نمیدهد.در این شرایط اقتصادی، دلالها بیشترین سود را میبرند و کمترین سود برای تولیدکنندگان و کارآفرینان است و بعضیها حتی زیان میبینند. اینگونه است که شاهد مهاجرت متخصصان و کارآفرینان خواهیم بود. کسانی هم که میمانند گرفتار چالشهای گوناگون هستند. موضوع بعدی که مقصر آن نظام آموزش عالی است، ارائه مدارک تحصیلی بدونپشتوانه علمی است که منجر به شکلگیری «توهم دانایی» میشود و فردی که مهارت ندارد، خود را صرفا به‌‌دلیل داشتن یک مدرک، متخصص یک رشته میداند. توهم دانایی بسیار خطرناک است. برخی از افراد در حالی صحبت از هوش مصنوعی میکنند که حداقل هوش شخصی را درک نمیکنند و این بدترین حالت ممکن است. چالش دیگر، دادن اطلاعات غلط است. دادن اطلاعات نادرست در کشور باب شده؛ بهویژه اینکه مسئولان اطلاعات غلطی درباره مسائل کشور ارائه میدهند. اطلاعات مخدوش و غلط اجازه نمیدهد با فناوری همراهی کنیم و سرمایهگذاریهای درستی انجام دهیم.

در حال حاضر از لحاظ اقتصادی نیاز داریم مسئولان، سیاستگذاریهای کاملا جدیدی انجام دهند، چراکه اصولا با تحولات انقلاب صنعتی در جهان، پارادایمهای کسبوکار زیرورو میشود که نیاز به سیاستگذاریهای جدید دارند و سیاستگذاریهای جدید نیازمند علوم جدید هستند، اما متاسفانه ما هنوز در پارادایمهای قبلی دست و پا میزنیم. مدیران دولتی در سطح سیاستگذاری، دانش و مهارتهای جدید را ندارند و بهطبع فضا و زیستبوم کسبوکار ما آمادگی لازم برای حرکت در فضای جدید را نخواهد داشت. از یک سو مدیران ما گذشتهنگر هستند. مثلا به سمت قیمتگذاری دستوری که سالهاست غلط بودن آن اثبات شده، میروند و از سوی دیگر باوجود اینکه قوانین بهظاهر خوبی داریم، آنها را درست و بهموقع اجرا نمیکنیم. مثلا قوانین مربوط به دولت الکترونیک یا بهبود فضای کسبوکار. در این میان، مهمتر از میزان آمادگی مدیران کارآفرین برای مواجهه با انقلاب صنعتی جدید، میزان آمادگی و همراهی سیاستگذاران با این تحولات است و اینکه چگونه میخواهند ثبات فکری و اقتصادی را به اقتصاد برگردانند تا در ادامه من بهعنوان یک کارآفرین به فکر آینده باشم. نمونه بارز آن استفاده از فناوری اطلاعات در صنعت خودرو بود. نهایت تلاششان برای این صنعت این بود کل خودروهای بخش دولتی و خصوصی را به آقای دولت بفروشند و تولیدات دو سال آینده را پیشفروش کنند. این یعنی استفاده غلط از تکنولوژی. وضعیت صنعت خودرو بهخوبی نشان میدهد استفاده نادرست از فناوری، چه بلایی سر اقتصاد و صنعت میآورد. بهعبارتی بسیاری از ظواهر فناوریهای جدید را داریم، اما چون پارادایمهای جدید را بهکار نمیبریم، این فناوریها به ضدارزش و ضدتوسعه تبدیل شده و فضای بسیار خطرناکی را بهوجود میآورند. در حال حاضر، مسئولان بهجای اینکه مشکلات را حل کنند، صنایع را سرکوب میکنند و این بزرگترین چالش ما در ۲، ۳ سال آینده خواهد بود و اگر این ۲، ۳ سال را از دست بدهیم، چون فاصلهها نمایی بالا میروند، احتمالا دهه آینده را هم از دست خواهیم داد و اوضاع خوبی نخواهیم داشت. و در نهایت اینکه، بهطور اصولی از انقلاب صنعتی چهارم دور هستیم. واقعیت این است که ساختاری، پارادایمی و سرمایهای عقب افتادهایم و این عقبماندگی بسیار عمیق و شدید است.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4855dn