دوشنبه 27 فروردین 1403 - 15 Apr 2024
کد خبر: 34297
نویسنده: شهرام شیرکوند
تاریخ انتشار: 1401/11/09 05:00

کیفیت، پاشنه‌آشیل تولید است

شهرام شیرکوند-پژوهشگر صنعت
کیفیت، پاشنه‌آشیل تولید است

کیفیت بهمعنی پاسخگویی به درخواستهای منطقی و حقمدارانه مشتریان است و تولید محصول مبتنی بر دانش و باکیفیت، مشتریان را به خرید محصول ترغیب و تشویق میکند. البته دوام و مرغوبیت کالا، برخورد مطلوب در فروش، حمل و تحویل مناسب و خدمات پس از فروش گسترده، موجب توسعه فروش خواهد شد.

 کیفیت، پاشنهآشیل تولید است و یکی از مهمترین پیشنیازهای بقا و دوام حضور تولیدکنندگان، بنگاههای اقتصادی و موسسات بازرگانی و تضمین رقابتپذیری در بازار جهانی، کیفیت کالاهای تولیدی است. مهمترین دلیل حضور نیافتن بسیاری از موسسات بازرگانی و کشورها در بازار جهانی و عدم رقابتپذیری آنها در این بازارها، فقدان ویژگیهای کیفی در محصولات تولیدیشان بوده است. همچنین با گسترش تجارت جهانی، تغییرات سریع در الگوی مصرف و تقاضا، انقلاب در فناوری اطلاعات و همچنین افزایش تعداد و کیفیت رقبای محلی و بینالمللی در چند دهه اخیر، مفهوم رقابتپذیری از اهمیت ویژهای برخوردار شده است؛ بنابراین ارتقای کیفیت تولیدات یا خدمات در راستای مشتریمداری، موجب تقویت برند و ارتقای تصویر و جایگاه اجتماعی سازمان و بنگاه تولیدی خواهد شد.

 بدون تردید صنعت هر کشور، نقش مهمی در رشد، رفاه، وضعیت اقتصادی و آسایش مردم ایفا میکند و بسیاری از کشورها با تلاش زیاد صنعت خود را به حدی از رشد و شکوفایی رساندهاند که بتوانند محصولاتی باکیفیت تولید و با صادرات آنها به بازار سایر کشورها، درصد بالایی از اشتغال، درآمد و ارزش افزوده کشورشان را به آن اختصاص دهند. در واقع برای حضور موفق و موثر در بازار رقابتی منطقهای و جهانی، همواره استفاده بهینه از تمامی امکانات و بهرهبرداری مناسب از منابع جدید برای تولید، ارائه خدمات مطلوب و با کیفیت مناسب براساس رضایتمندی و خشنودی مشتری حائزاهمیت است.

 سازمانهایی که با هدف تولید کالا و خدمات ایجاد شده باشند، ملزم به تولید کالای باکیفیت و جلب رضایت مشتریان خود و سایر ذینفعان هستند. مشتریمداری برای بقا در بازار و در نهایت افزایش تولید کالا و خدمات و سودآوری بیشتر اجتنابناپذیر است و بیتوجهی به خواستههای مشتریان نتیجهای جز نیستی برای سازمان در بر ندارد. مشتریمداری در عرصه کسبوکار و تجارت مقولهای دووجهی است که بر مبنای شاخصهای کمی و کیفی تعریف و سپس بر همین مبنا سنجیده میشود و رویکرد اصلی آن تاکید بر اصول و روشهایی است که 3 شاخص زیر را تامین کند:

۱- شاخص تامین مداوم و هماهنگ با تغییرات محصول و خدمات موردنیاز مشتری

۲- شاخص خلق ارزش جدید برای مشتری

۳- جلب رضایت مشتری با استفاده از ابزارها و شیوههای مختلف ارائه خدمات نوآورانه و خلاقانه در بخش بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش.

با تولید نوآورانه و باکیفیت در شرکتهای تولیدی، بازگشت سرمایه، سود فروش، سهم بازار، کاهش هزینهها و نرخ سهام رشد چشمگیری خواهد داشت. امروزه تنها شرکتهایی در عرصه رقابت موفق هستند که محورهای اصلی فعالیت خود را بر تامین خواستهها و توجه به نیازهای مشتریان با حداقل قیمت، حداکثر کیفیت و تحویل بهموقع قرار دادهاند. در واقع مقوله تقاضا و عرضه جایگزین عرضه و تقاضا شده است؛ بهعبارت دیگر در گذشته ابتدا تولید میکردیم و سپس در پی مشتری کالا و خدمات تولیدی بودیم، اما در عصر کنونی بازاریابی بر تولید ترجیح دارد و اصولا قبل از بازاریابی، تولیدی انجام نمیشود.

 توجه به اصول و مبانی مدیریت کیفیت جامع ضمن تاکید بر نقش مدیران و سایر عوامل انسانی، شرط لازم و ضروری برای تحقق اهداف «کیفیتمداری» بهشمار میرود. پیش از هرگونه اقدام در جهت بهبود کیفیت، مدیران ارشد سازمانی باید به اهمیت کیفیت پی برده و به رسالتی که در این راستا بر عهده خواهند داشت کاملا واقف شوند. تنها در این صورت است که همکاری سایر عوامل انسانی و تولیدی، میتواند در راه توسعه فراگیر کیفیت اثربخشی لازم را داشته باشد. به طریق اولی توجه به عوامل فرهنگی و انسانی در کیفیت از جایگاه ویژهای برخوردار خواهد بود.

 تمامی ابزارها و شاخصهای تشریحشده نشان میدهد برای اجرای مدیریت کیفیت، با هدف رضایت مشتری و بر پایه بهبود مستمر باید شیوهای جدید ایجاد شود؛ از این رو پیش از اخذ هر گونه تصمیم بهمنظور اجرای مدیریت کیفیت، باید ضمن توجه به فرهنگ سازمان، آموزش نیروی انسانی و فعالیتهای فرهنگی بهویژه فرهنگ صنعتیشدن بهعنوان راهبرد اصلی و محوری در بخشهای صنعتی کشورمان مد نظر قرار گیرند.

کیفیت تولیدات صنعتی و موضوع رقابتی بودن تولیدات به عوامل متعددی بستگی دارد که از مهمترین آنها بسته شدن حلقه و چرخه تحقیق، تولید و بازار است. بخشی از این مسئله برعهده تولیدکنندگان و صنعتگران و بخش مهم دیگر وجود سیاستهای حمایتی و بسترسازی برای توسعه صنعت توسط دولت و مدیران است که در وضعیت حاضر حمایت مالی دولت از تمامی بخشهای تولیدی ضروری بهنظر میرسد. باتوجه به آنچه گفته شد، حمایت از تولیدات داخلی کشور، بررسی مسئله تامین مالی در صنعت، علل توقف و رکود واحدهای تولیدی، تلاش در راستای توسعه صنعت ملی، اختصاص تسهیلات مربوط به خوداشتغالی و توجه دادن مسئولان به رفع مشکلات کارگران و واحدهای تولیدی بهعنوان مهمترین ذینفعان که در واقع از مهمترین عوامل ارتقای کیفیت و نیل به کیفیتمداری و در نهایت مشتریمداری بهشمار میروند، بسیار حیاتی و حائزاهمیت هستند.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/36brze