ایران از ظرفیتهای ویژهای در حوزه معادن برخوردار است و همین ظرفیتها زمینه رشد صنایع معدنی را فراهم ساخته است.
معادن بزرگ و صاحبنامی با ذخایر قابلتوجهی از مس، سنگ آهن، سرب و روی در کشور ما وجود دارد. استخراج و بهرهبرداری از این ذخایر که تعداد قابلتوجهی هم دارند برعهده دولت یا شرکتهای وابسته به دولت (خصولتیها) است. ساختار معادن کشور بهگونهای است که اغلب ذخایر فلزی پراکنده هستند و تعداد معادن کوچک حداقل ۵۰ برابر معادن بزرگ است. این واحدها اغلب در اختیار بخش خصوصی هستند. این واحدها چنانچه بتوانند محصول خود را به فروش برسانند و خریدار داشته باشند، به حیات خود ادامه میدهند، اما در مقابل شرایط بازار بهشدت ضعیف و ضربهپذیر هستند.
باید در نظر داشت، ذخایر معدنی اغلب در مناطق دورافتاده و محروم واقع شدهاند. این ذخایر همچنین از پراکندگی برخوردارند؛ بنابراین شروع فعالیتهای استخراجی و تولید محصولات در حلقههای بعدی تاثیر بسزایی در رشد اقتصادی آن مناطق دارد. در همین حال با شروع کسبوکارهای جدید، زمینه تحقق جهش تولید فراهم خواهد شد. از سوی دیگر، با راهاندازی هر واحد کوچک معدنی در یک منطقه بهطور مستقیم و غیرمستقیم، موقعیتهای شغلی متعددی ایجاد میشود. حال هرچه مقیاس واحدها بزرگتر باشد، بهصورت تصاعدی موقعیتهای شغلی ایجاد شده بهمراتب افزایش خواهند یافت. بهعنوان نمونه بخشی از اشتغال غیرمستقیم این واحدها در حوزه حملونقل ایجاد میشود. هرقدر حجم جابهجایی بالاتر برود، موقعیتهای شغلی بیشتری نیز ایجاد خواهد شد. در ادامه در گفتوگویی که صمت با کیوان جعفری طهرانی، عضو انجمن سنگ آهن ایران و تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی صنعت فولاد داشته، تاثیر بهرهبرداری و سرمایهگذاری روی معادن را بررسی کردهاست:
در چند سال اخیر، سرمایهگذاری در حوزه سنگ آهن به چه صورتی بوده است؟
سرمایهگذاری در حوزه سنگ آهن، یکی از مسائل و معضلاتی است که در چند سال گذشته، به صورت محدود در عملیات اکتشاف و استخراج سنگ آهن بهویژه اکتشافات جدید بهصورت تخصصی کمتر اتفاق افتاده و اگر هم انجام شده توسط بخش دولتی (ایمیدرو) بوده است. البته برخی از شرکتهای بزرگ که برخی معادن را در اختیار دارند این سرمایهگذاری را در چند سال اخیر بسته به نیازشان انجام دادهاند.
در معادن کوچک سنگ آهن که بخش قابلتوجه آن در اختیار بخش خصوصی است، شاهدیم از سال ۲۰۱۴ میلادی که نرخ سنگ آهن بهشدت افت کرد و در این سالها بهصورت مکرر این روند تا ۲ تا ۳ سال گذشته ادامه داشت، حجم سرمایهگذاریها در اکتشافات جدید بسیار محدود شد و بخش خصوصی از سرمایهگذاری در معادن کوچکمقیاس تا حد زیادی دوری کرد، به این خاطر که این سرمایهگذاریها در بسیاری از موارد بهعلت منابع و ذخایر محدودتری که این معادن کوچک دارند، برگشتپذیر نیستند.
واقعیت امر این است که دولت و متولیان حوزه معدنکاری کشور، باید سیاستگذاری و مدیریتی داشته باشند تا علاقهمندی و انگیزه لازم برای سرمایهگذاری ایجاد و بستر مناسب برای ورود سرمایهگذاران به این حوزه فراهم و سرمایه اولیه تامین شود.
در سالهای گذشته، اقدامات، صحبتها و دستورالعملهایی در زمینه مورد قبول قرار گرفتن پروانه بهرهبرداری معادن بهعنوان وثیقه نزد بانکها انجام و حتی دستوراتی نیز توسط بانک مرکزی ابلاغ شد، اما بانکها از این روند پیروی نکردند، زیرا به دنبال این بودند که وثیقههایی مانند وثیقه ملکی و... را بپذیرند که قابلیت نقدشوندگی بالایی داشته باشد. این وثیقهها مورد قبول بانکها است و قابلیت نقدشوندگی مناسبی دارد. به همین خاطر، شاهدیم که بانکها از پذیرش پروانه بهرهبرداری معادن بهعنوان وثیقه سرباز زدند؛ از همین رو، بعضا شرکتهای خصوصی سرمایه کافی برای اکتشاف، استخراج و تجهیز ماشینآلات موردنیاز برای فرآوری را در اختیار نداشتند.
تخصیص نیافتن سرمایه اولیه ضروری و حمایت نکردن از سرمایهگذاران بخش خصوصی از معضلاتی است که در حوزه سنگ آهن شاهد آن هستیم. در صورتی که این روند ادامه داشته باشد، در کشور با محدودیت تولید سنگ آهن که در افق چشمانداز ۱۴۰۰ لحاظ شده، مواجه میشویم.
کاهش میزان معدنکاری در کشور در سالهای اخیر به چه دلایلی بوده و چه تاثیری بر روند تولید داشته است؟
مشکل اساسی در زمینه سرمایهگذاری و معدنکاری، کاهش میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی بهدلیل افت جهانی نرخ سنگ آهن در سالهای اخیر بوده است. از سوی دیگر، شاهدیم که بیش از یک سالی است که امکان صادرات سنگ آهن بسیار محدودتر از گذشته شده و تنها تحت شرایط بسیار خاص و برای عیارهایی که نیاز داخلی برای آن وجود ندارد، صادرات انجام شده، این در حالی است که قبل از آن میزان صادرات سنگ آهن مناسب بود؛ بهگونهای که شرکتها از آن ارزآوری داشتند و از این درآمد برای سرمایهگذاری مجدد در حوزه معدن استفاده میکردند. اما درحالحاضر آن درآمدهای ارزی روند کاهشی و نزولی داشته که این امر بر میزان سرمایهگذاری در این حوزه نیز تاثیرگذار بوده است.
افزایش هزینههای اکتشاف، استخراج و تولید چگونه بوده و چه دلایلی داشته است؟
افزایش هزینههای اکتشاف، استخراج و تولید بهدلیل شرایط عمومی کشور بوده است. شاهدیم قیمت تمام وسایل، امکانات و... روند افزایشی و صعودی داشته و نرخگذاریها بهشدت متغیر بوده است. معدنداران به مواد ناریه برای استخراج و سوخت برای ماشینآلات احتیاج دارند و همچنین اجاره ماشینآلات سنگین در کشور روند افزایشی داشته است. این موارد در سالهای اخیر بهشدت در میزان درآمد و سرمایهگذاریهای بخش خصوصی تاثیرگذار بوده و باید در نظر داشت که این روند تاثیر مستقیمی بر هزینههای تولید داشته است.
ایجاد خوشههای معدنی در کشور چه تاثیری در روند بهرهبرداری، اکتشاف و استخراج معادن کوچکمقیاس داشته است؟
معتقدم ایجاد خوشههای معدنی میتواند در حوزه اکتشاف و استخراج معادن کوچکمقیاس، تاثیر مثبت و مفیدی داشته باشد. شرکتهای بزرگ معدنی و فولادی مطرح کردند که میتوانند در معادن سنگ آهن سرمایهگذاری کنند؛ چه در قالب عقد قرارداد و پیشپرداخت برای خرید مواد معدنی و چه در قالب سرمایهگذاری برای ساخت و احداث کارخانه در حوزه فرآوری، اما مشکل اساسی که بسیاری از معادن دارند مشکل نقدینگی است.
البته در چهارچوب خوشههای معدنی این پیشبینی وجود دارد که استخراج و سرمایهگذاری در معادن کوچک، در اختیار گروه خاصی قرار بگیرد، زیرا بسیاری از شرکتهای بزرگ تنها در قالب قراردادهای ۳ تا ۵ ساله قبول میکنند که در این حوزه سرمایهگذاری کنند، اما نباید فراموش کرد که هدف اصلی ما این است که معادن کوچکمقیاس که مشکل نقدینگی دارند به تولید برسند و نیاز کشور را تامین کنند. به همین خاطر از ایجاد خوشههای معدنی در کشور حمایت میکنم. اگر انجمن سنگ آهن و شرکتهای بزرگ فولادی از این طرح حمایت کنند مطمئنا میتوانیم به نتایج بهتری در زمینه ایجاد خوشههای معدنی دست یابیم اما این کار مهمترین عامل خودکفایی در حوزه تولیدات معدنی است که باید در تمام تصمیمگیریها این عامل لحاظ شود.
با اجرای خوشههای معدنی در کشور، این امکان وجود دارد که برخی معادن که به حالت نیمهتعطیل درآمدهاند، به گردونه فعالیت بازگردند و اگر هم تولیداتشان کاهش یافته با تزریق سرمایه و سرمایهگذاریهای جدید میزان تولیدات خود را افزایش دهند.
سرمایهگذاری در حوزه بهرهبرداری از معادن کوچکمقیاس به چه صورت بوده است؟
بهطور معمول، سرمایهگذاریهای انجام گرفته در این حوزه، بهصورت ۳۰، ۷۰ یا نسبتهای ۳.۱ و ۳.۲ با تلرانس ۵ درصد است. در واقع فردی که سرمایهگذاری میکند بیشترین درصد سهام را در کارخانه فرآوری خواهد داشت؛ بهعبارت دیگر، شرکت جدیدی به این منظور تاسیس میشود، زیرا هیچ فردی حاضر نیست در یک معدن سرمایهگذاری و هزینههای تولید را پرداخت کند، اما فعالیت و درآمد کل آن معدن و کارخانه در اختیار معدندار باشد. در شرکت تازهتاسیس بسته به توافق، درصدهای سهام باتوجه به ارزش و ذخیره معدن تعیین میشود.
ایجاد خوشههای معدنی چه مزیتها و معایبی برای کشور داشته است؟
مزیت اصلی ایجاد خوشههای معدنی در کشور این است که سرمایه اکتشاف و استخراج برای معدنداران تامین میشود. معایب این کار هم این است که بهرهبرداری از آن معدن برای مدت ۳ تا ۵ سال در انحصار همان سرمایهگذار خواهد بود و در زمینه کنسانتره طبیعتا این مدت بهرهبرداری توسط سرمایهگذار تا پایان عمر معدن خواهد بود.
ایجاد خوشههای معدنی به چه زیرساختهایی احتیاج دارد؟
تاسیس خوشههای معدنی از لحاظ فراهم آوردن زیرساختهای ضروری، پیچیده نیست، زیرا برای ایجاد خوشههای معدنی نیازی به فراهم آوردن زیرساختهای سختافزاری نیست، بلکه مسئله مهم فراهم آوردن زیرساختهای نرمافزاری است. شرکتهای معدنی بزرگ چند سالی است که سرمایهگذاری در معادن کوچکمقیاس را آغاز کردهاند و درحالحاضر، شرکتهای فولادی نیز در نظر دارند که سرمایهگذاری جدیدی در این حوزه داشته باشند. زیرساختهای لازم برای تاسیس خوشههای معدنی، مدتی است که فراهم شده و این کار در کشور روند مناسبی پیدا کرده است.
روند سرمایهگذاری در حوزه زغالسنگ به چه صورتی بوده است؟
کشور از لحاظ معادن و ذخایر زغال سنگ غنی است اما قیمتگذاری دستوری مانع رشد سرمایهگذاری در این حوزه شده، به همین خاطر میزان انگیزه و علاقهمندی افراد و شرکتها برای سرمایهگذاری در این حوزه بهشدت کاهش یافت. همچنین باید در نظر داشت که زغالسنگ ککشو در صنایع فولاد کشور موردنیاز است، اما امکان صادرات زغالسنگ حرارتی وجود دارد. در صورتی که قیمتگذاری زغال سنگ ضریبی از نرخ شمش فولادی و با نرخ مناسبی باشد، معادن کشور احیا خواهند شد و در صورتی که امکان صادرات زغال سنگ حرارتی فراهم شود، میتوانیم با ارزآوری که به موجب صادرات خواهیم داشت، امکان استخراج معادن بیشتری را فراهم کنیم.
باتوجه به اینکه طرح اجرای خوشههای معدنی در کشور از سال ۱۳۸۳ مطرح شده، چرا در این سالها اقدامی درباره اجرای فراگیر آن انجام نشده است؟
زمان شروع طرح اهمیت چندانی ندارد، بلکه زمان فراگیری اجرای آن مهم است و اهمیت دارد. سال ۱۳۸۳ زمانی بود که نرخ سنگ آهن و مواد معدنی بسیار متفاوت بود، اما در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ که نرخ مواد معدنی افت شدیدی داشت، بسیاری از معادن فعال، فعالیت خود را متوقف کردند.
در ۱۶ سال اخیر، اگر موضوع صادرات مواد معدنی را بررسی کنیم، متوجه تاثیر آن بر روند احیای معادن کوچک میشویم و در صورتی که فروش داخلی نیز با قیمتهای مناسب انجام شود، میتوان انتظار توسعه این حوزه را داشت. ممکن است خوشههای معدنی روی کاغذ ایجاد شده باشد اما بهعلت قیمتگذاری پایین امکان اجرایی شدن آن وجود نداشته است.
در سایر کشورها روند اجرای خوشههای معدنی به چه صورتی بوده است؟
در سایر کشورها، دو موضوع درباره خوشههای معدنی مطرح میشود؛ یکی اتحاد عمودی و دیگری اتحاد افقی. در اتحاد عمودی یک تولیدکننده در زمینه تولید محصول بالادستی یعنی معدن تا محصول نهایی فعالیت میکند و در داخل مجموعه خود امکان تولید کل زنجیره را دارد.
در سایر کشورها مثل چین بیشتر اتحاد افقی رایج است. به این صورت که یک شرکت سرمایهگذاری روی تمام معادن سنگ آهن را برعهده میگیرد و حتی ممکن است قرارداد شراکت ۵۰-۵۰ منعقد کنند.
برای مثال شرکت فولادی که محصولات نوردی دارد با شرکتهایی که محصولات میانی تولید میکند، ادغام افقی انجام میدهد. این امر در برزیل، چین و کشورهای اروپایی رایج است. در سطح بینالمللی، موضوع ادغام افقی بسیار رایجتر و نتیجهبخشتر از ادغام عمودی بوده و در موارد زیادی، تولیدکنندگان پاییندستی، میانی و بالادستی علاقهای به اجرا و تولید کل زنجیره ندارند، به همین خاطر ادغام افقی انجام میدهند.