قاعدههای نهادی از تعریف عام نهاد در موضوع علم بهدست آمد. در این میان، قاعدههای توزیعپذیری منعکسکننده راهها و روالهای توزیع سود حاصل از فعالیت علمی است و از آنجا ناشی میشود که سازکار بازار در تولید دانش علمی کارآیی خود را از دست میدهد.
قواعد اساسی نتیجه توافق میان گروه دانشگران است تا بتوانند مسئلهها و مشکلات هماهنگی را که در فرآیند تولید دانش با آن روبهرو میشوند، حل کنند.
روشهای تجربی، بکارگیری تجهیزات، تحلیل دادهها، تشکیل فرضیهها و روال کار روزانه در آزمایشگاهها را باید از جمله این قواعد دانست.
آنچه منجر به ایجاد این قاعدههای اساسی علم میشود موضوع هماهنگی در شرایط تکراری در فرآیند تولید دانش است.
قاعدههای تودهای، شامل اجتماع علمی و بازار فکر، هنگامی ظهور میکند که سازمانهای متمرکز و سلسلهمراتبی به منظور تولید دانش علمی ناموفقاند. کنجکاوی علمی به گونهای است که با «عدمقطعیت» فراوان همراه است به طوری که تشکیلات متمرکز و سلسلهمراتب برای پردازش حجم زیاد اطلاعات لازم به منظور طراحی روشهای تولید دانش و ارزیابی نتایج پژوهشها ناکارآمد است.
به هنگام ناکارآمدی سازمان، اجتماع علمی و بازار فکر به دنبال جایگزینی میگردند برای سازمان سلسله مراتبی و متمرکز، که هدفش تجمیع گزینش دانشگران برای بهدست آوردن حاصل جمعی است.
این قاعدههای تودهای ساختاری حاکمیتی در اجتماع علمی ایجاد میکند که کارآتر از هر سازمان سلسلهمراتبی یا متمرکز است.
ما در ایران هنوز با این یافتهها و مباحث ناآشنا هستیم به همین علت هم این یافته بدیهی در فرآیند علم نوین هنوز در کشور ما ناشناخته است.
رضا منصوری - استاد دانشگاه