مفهوم دوم دادوستد علمی، یعنی رابطه دادوستدی اطلاعات-اعتبار، میان دانشگران در یک اجتماع علمی برقرار است.
هر دانشگر کشفیات علمی خود را به دانشگران دیگر که اعضای اجتماع علمیاند، عرضه میکند و در ازای آن دانشگران دیگر اعتبار حرفهای به او میدهند. دانشگر حق مالکیت فکری بر کشفیات خود دارد. اگر دانشگران دیگر این کشف را به کار ببرند، باید از دانشگر کاشف آن یاد کنند. هنگامی که دانشگری به نتیجه پژوهشهای دانشگر دیگر ارجاع میدهد، رابطهای دادوستدی برقرار شده است. دادوستد علمی ریشه در انگیزههای روانشناختی دانشگران و تمایل آنها به انواع پاداشها دارد. یعنی دادوستد علمی مبتنی است بر عوامل انگیزشی دانشگر، بهگونهای که وی از انجام این دادوستد انتظار دارد منافعش بیشتر برآورده شود. با وصف این، تفاوتهای اساسی میان دادوستد علمی و دادوستد اقتصادی وجود دارد که شی آنها را برمیشمرد.
شی در مدل خود از خردگرایی روشن شناختی که اقتصاد خرد نمونه نوعی آن برداشت میشود، استفاده میکند. بر این مبنا، پدیدههای اجتماعی در سطح کلان و توده را باید از طریق کنش افراد توجیه کرد که هریک به تنهایی یا با یکدیگر در پی منافع خود هستند و کنشهای آنها را باید بخردانه دانست. رهیافت گزینش بخردانه به علم رهیافتی است که دانشگر را به عنوان یک فرد خردگرا فرض نخست تحلیل میداند؛ این رهیافت میکوشد نهادهای علمی یا پدیدههای دیگر علمی را در جامعه با استفاده از مفهوم دانشگر، انگیزهها و کنشهایش توضیح بدهد و چارچوب مناسبی برای پل زدن میان علم در سطح کلان و کنش علمی در سطح خرد ارائه کند.
رضا منصوری / استاد دانشگاه