یک‌شنبه 02 اردیبهشت 1403 - 21 Apr 2024
کد خبر: 17921
تاریخ انتشار: 1401/04/08 00:01
عضو کمیسیون معدن اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو باصمت تاکید کرد

معدنکاری فراسرزمینی کار بیهوده‌ای نیست

موضوع معدنکاری فراسرزمینی به‌محض آنکه در رسانه‌ها مطرح شد، واکنش‌های ضد و نقیضی در پی داشت. گروهی موافق پرداختن به این موضوع و استفاده از فرصت‌های موجود بودند و گروهی دیگر آن را فرار سرمایه از کشور می‌دانستند.

موافقان معدنکاری فراسرزمینی را مجالی برای بین‌المللی شدن صنعت معدن، حضور در بازارهای بین‌المللی، تولید ارز و ایجاد ارزش‌افزوده معرفی می‌کردند و مخالفان اعتقاد داشتند در حالی که از یک‌سو هنوز شناخت درستی از ذخایر موجود در کشور نداریم و از سوی دیگر با مشکلات عدیده‌ای در این صنعت دست و پنجه نرم می‌کنیم، توجه به‌بحث فراسرزمینی کاری عبث است.

صمت برای بازخوانی این موضوع با سعید عسگرزاده، مسئول کارگروه معدنکاری فراسرزمینی درکمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی گفت‌وگو کرد.

عسگرزاده در این مصاحبه از اهداف تشکیل کارگروه معدنکاری فراسرزمینی سخن گفت و دلایل موفق نبودن نخستین ماموریت کارگروه را شرح داد.

به اختصار به فعالیت‌های کارگروه معدنکاری فراسرزمینی اشاره کنید، آیا اقدامات عملی در کارگروه آغاز شده است؟

هنوز کارگروه معدنکاری فراسرزمینی کار عملیاتی جدی خود را آغاز نکرده است. نخستین کاری که قرار بود، انجام شود درباره مزایده معادن سنگ‌آهن، سرب و روی افغانستان بود.

در این زمینه سنگ‌آهنگ کنسرسیومی تشکیل شده بود و داشت کار را پیگیری می‌کرد، اما یکی از اشکالاتی که با آن مواجه شدیم، این بود که گروه‌های متعددی در این کنسرسیوم شرکت کرده بودند، اما در عین حال کنسرسیوم جامعیت کافی نداشت و یک حرکت کمابیش غیرحرفه‌ای اتفاق افتاد.

بهتر این بود که شرکت‌های مختلف روی دست همدیگر بلند نمی‌شدند و اجازه می‌دادند کار با محور انجمن سنگ‌آهن شکل بگیرد و یک گروه یا کنسرسیوم جامع از ایران شرکت کند.

از اساس برای همین منظور کارگروه معدنکاری فراسرزمینی آغاز به‌کار کرد. نخستین و بزرگ‌ترین هدف ما این بود که پنجره واحدی داشته باشیم، زیرا بارها اقتصاددانان و متخصصان حوزه کسب‌وکار اشاره کرده‌اند که آنچه در صادرات مطرح می‌شود، نام و اعتبار یک کشور است. وقتی کالایی با هر برندی از کشورهای دیگر وارد می‌شود ما آن را به‌نام کشور مبدأ می‌شناسیم و برای مثال می‌گوییم این کالا چینی است یا آن کالا کره‌ای است و برهمین‌اساس آن را قضاوت می‌کنیم.

عین همین موضوع در بحث ورود به حوزه معدنکاری فراسرزمینی هم وجود دارد. در این زمینه هم باید کار باتوجه به نام ایران پیگیری می‌شد و به‌همین دلیل باید کیفیت‌ها را به‌حدی بالا می‌بردیم که بتواند در عرصه بین‌الملل و کشور مقصد، اعتبار خوبی در نگاه مصرف‌کنندگان جا بیندازد،اما این اتفاق نیفتاد.

باتوجه به اینکه در ارتباط با سنگ‌آهن این اتفاقات افتاده بود، کار در ارتباط با سرب و روی را شروع کردیم و در مزایده‌ای کل شرکت‌های مرتبط و انجمن‌های فعال در حوزه سرب و روی را دعوت کردیم، اما به‌نظر تمایل چندانی برای ورود به این حوزه از سوی شرکت‌ها و بنگاه‌های مرتبط با سرب و روی وجود نداشت و در عمل به‌نتیجه نرسید.

چندی پیش از قول بهرام شکوری، عضو کمیسیون معدن اتاق بازرگانی ایران نقل شد باتوجه به وضعیت نامطلوب معادن ایران در حوزه اکتشاف، استخراج و فرآوری، پرداختن به موضوع سرمایه‌گذاری فراسرزمینی، بحث عبثی است.

به‌طورقطع معدنکاری فراسرزمینی کار عبثی نیست. به‌شخصه صحبت‌های ایشان را نشنیده‌ام و بعید می‌دانم چنین اعتقادی داشته باشند.

باید قبول کنیم که در کشور  ناتوازنی در توسعه بخش معدن داریم. بسیاری از مواد معدنی در کشور ما فراوان است، اما برنامه‌ای برای بهره‌برداری از آن نداریم،البته صنایع معدنی مربوط به برخی دیگر از مواد معدنی ـ که ذخایر قابل‌توجهی از آنها نداریم ـ به‌شدت توسعه پیدا کرده است. به‌عنوان مثال کارخانجات فولاد باوجود کمبود سنگ‌آهن به‌شدت گسترش پیدا کرده است. بدیهی است که معدنکاری فراسرزمینی در زمینه رفع این کمبود می‌تواند به کمک صنایع معدنی کشور بیاید. در ارتباط با توانمندی‌های معدنکاری کشور هم، همین قضیه تکرار شده است. ما در برخی جهات به‌خوبی رشد کردیم و در برخی دیگر از دیگر کشورهای معدنی دنیا عقب هستیم. معدنکاری در سطح بین‌المللی یا معدنکاری فراسرزمینی، ما را با بسیاری از فناوری‌های نوین آشنا می‌کند و اشل کارمان را در سطح بین‌المللی ارتقا می‌دهد.

آیا پیش از این تجربه‌ای در این زمینه داشته‌ایم؟

بله، تجربه‌های انفرادی زیادی داشته‌ایم. در افریقا، استرالیا، قزاقستان، عمان و نقاط دیگری از دنیا بنگاه‌هایی از کشور ما سرمایه‌گذاری کرده و کار معدنکاری فراسرزمینی انجام می‌دهند.

هدفی که ما دنبال می‌کردیم، این بود که پنجره واحدی ایجاد کنیم تا اگر فرصتی مثل معدنکاری در افغانستان اتفاق می‌افتد، با هجمه شرکت‌ها برای دستیابی به این فرصت از دست نرود. من حداقل از حدود ۱۰ مرجع گوناگون شنیدم که شرکت‌ها به‌صورت مستقل رفته‌اند و برای معدنکاری در این کشور داوطلب شده‌اند. این اقدامی به‌طورکامل غیراستراتژیک است و نباید در این موضوع به‌صورت انفرادی وارد شد و رقابت‌های مخرب ایجاد کرد.

آیا در شرایط فعلی پرداختن به موضوع معدنکاری فراسرزمینی راهی برای فرار سرمایه از کشور نیست؟

خیر، به‌اعتقاد من موضوع فرار سرمایه از کشور مطرح نیست. ما برای پرداختن به فعالیت‌های معدنکاری در کشورهای دیگر سرمایه‌ها را از کشور خارج نمی‌کنیم، زیرا از اساس ذخیره ارزی بخش خصوصی ما در بانک‌های کشور بسیار اندک است و عدد قابل‌توجهی نیست. از اتفاق اگر بتوانیم معدنکاری فراسرزمینی را گسترش دهیم، سرمایه‌هایی که در اختیار بخش خصوصی در خارج از کشور است، به‌کار گرفته خواهد شد یا اینکه از حجم نقدینگی در داخل کم خواهد کرد که هردو به‌نفع اقتصاد کشور است و هیچ‌کدام موضوع فرار سرمایه از کشور را به‌دنبال نمی‌آورد. به‌عبارت دیگر، اگر شرکت‌های داخلی بتوانند با شرکت‌های بزرگ بین‌المللی فعالیت مشترکی را آغاز کنند و دانش، فناوری، تجربه و مهارت‌های فنی شرکت‌های معدنی دیگر کشورها را فرابگیرند، فعالیتی به‌طورکامل معقول و منطقی و در راستای رشد و توسعه صنعت کشور انجام شده است.

باتوجه به تحریم‌ها آیا سرمایه‌گذاری در کشورهای دیگر ممکن است و در چه کشورهایی و چه دستاوردی برای کشور دارد؟

طبیعی است که معدنکاری فراسرزمینی مشکلات خود را هم دارد. به‌عبارت دیگر، نباید فراموش کنیم همان‌طور که تحریم‌ها در داخل کشور برای ما آزاردهنده است، در کشورهای دیگر هم ممکن است مشکلاتی برای‌مان ایجاد کند. یکی از مواردی که در کارگروه معدنکاری فراسرزمینی دنبال می‌کنیم، این است که تیم‌ها و فعالیت‌هایی که انجام می‌دهند، شناخته شوند تا دولت و بخش خصوصی‌ـ به‌شکل‌مشخص اتاق بازرگانی ـ و دیگر نهادهای مرتبط اطلاع داشته باشند که مجموعه‌ای در خارج از کشور مشغول انجام فعالیتی معدنی است. کمترین فایده شناخت و ارتباط با یکدیگر این است که در هنگام بروز مشکل یا شرایط بحرانی می‌توان حمایت‌های حاکمیتی، پارلمانی و بخش خصوصی را گسیل کرد.

یکی دیگر از فواید مهم گسترش ارتباط داخلی، شناخت آگاهی بیشتر نسبت به موقعیت‌ها و فرصت‌های خارجی است. به‌هرحال در برخی  فعالیت‌های اقتصادی ممکن است ریسک‌ها و خطرات فراوانی وجود داشته باشد. وقتی که کانال مرجع تعریف شود، شرکت‌هایی که می‌خواهند وارد فعالیت مشارکتی  به‌شکل کنسرسیوم، جوینت ونچر یا ثبت شرکت به‌صورت مشترک شوند، می‌توانند با استفاده از امکانات دولتی ماهیت کامل بنگاه‌های خارج از کشور را شناسایی و کشف کنند و به این ترتیب با آگاهی و اطمینان در این راه قدم بگذارند.

پس به‌طورخلاصه می‌توان گفت اهداف کارگروه فوق عبارت است از: تجمیع توانمندی‌ها، امکانات و ظرفیت‌های معدنکاری کشور و تشکیل پنجره‌ای واحد برای حضور در عرصه بین‌المللی و دیگر ایجاد پشتوانه‌ای مطمئن برای بنگاه‌هایی که بنا دارند فعالیت معدنکاری را در در خارج مرزهای کشور آغاز کنند، چرا که در بسیاری از مواقع، معدنکار اطلاعی چندانی از قوانین معدنی و مسائل حقوقی کشور مقصد ندارد، با سابقه شرکای خارجی خود آشنا نیست، درگیر مشکلات امنیتی کشورهای مقصد می‌شود و چالش‌های ریز و درشت دیگری از این دست، بنابراین با اتکا به حمایت داخلی می‌تواند با اطمینان بیشتری وارد گود شود.

کارگروه زیرنظر شما موضوع جذب سرمایه‌گذار خارجی را هم پیگیری می‌کند؟

کارگروه اصلا شکل عملیاتی ندارد، یعنی این‌طور نیست که بخواهیم دور هم جمع شویم و بخشی ایجاد کنیم و سازکار بروکراتیک جدیدی در کنار تمامی گروه‌ها و تیم‌هایی که در کشور وجود دارد، پدید بیاوریم. کارگروه معدنکاری فراسرزمینی به‌طورمشخص در راستای عکس این جریان حرکت می‌کند و با هدف هماهنگ‌سازی تشکیل شده است.

جذب سرمایه‌گذار خارجی بیشتر در حوزه وظایف سازمان توسعه تجارت است، البته وقتی که یک سرمایه‌گذار خارجی پا پیش بگذارد و سهمی در یک پروژه که طرف دیگر آن ایرانی است، تعریف کند و سرمایه خود را درگیر این پروژه کند، در عمل جذب سرمایه‌گذار خارجی اتفاق افتاده است و فواید آن نصیب کشور می‌شود، اما به‌هرحال موضوع فعالیت ما جذب سرمایه‌گذار خارجی نیست. به‌نظر من این‌گونه اقدامات در حوزه نهادهای تخصصی دیگری است و اگر ما بخواهیم در آن دخالت کنیم، نه‌تنها خود به نتایج مطلوب نمی‌رسیم، بلکه در کار آنها هم خلل ایجاد می‌کنیم و تصمیمات دچار چندگانگی می‌شود.

از نظر شما کدام ضروری‌تر است (تمرکز بر جذب سرمایه‌گذار یا سرمایه‌گذاری خارجی از کشور)؟

نمی‌دانم چه جوابی باید به این سوال بدهم. نمی‌دانم کدام ضروری‌تر است. بدیهی است که هردو این اقدامات در چارچوب تعامل با دنیا قرار می‌گیرد و بنابراین نمی‌توان آن را دو پاره جدا از هم دانست. هردو این اقدامات ـ چه سرمایه‌گذاری خارجی انجام دهیم و چه سرمایه‌گذار خارجی جذب کشور کنیم‌ـ راهی برای افزایش دادوستد و تعامل با دنیا است. موضوع مهم این است که بخشی از توانمندی‌هایی که در اختیار داریم، بین‌المللی شوند و رشد کنند. در زمینه‌هایی که معدنکاری ما بیش از کشورهای مقصد توسعه پیدا کرده است، تجربه های‌مان را عرضه کنیم و از محدودیت‌هایی که در داخل کشور داریم ـ مثل تحریم‌ها ـ فراتر برویم و به فناوری‌ها و دانش روز دنیا دسترسی پیدا کنیم.

این جریانات به موضوع جذب سرمایه‌گذار یا سرمایه‌گذاری در خارج از کشور خیلی مرتبط نیست. ما داریم اتفاقی را رقم می‌زنیم که محور اصلی آن بحث سرمایه نیست، بلکه محور اصلی آن بحث توسعه فناوری و رقابت‌پذیر کردن صنعت معدنکاری در مقیاس بین‌المللی است.

در حال ‌حاضر امکان سرمایه‌گذاری خارجی در کشور چقدر است؟

در این مورد نمی‌توانم پاسخگو باشم. این را باید از سازمان توسعه تجارت پرسید تا روشن شود در زمینه تسهیل شرایط سرمایه خارجی و تخصیص امکانات در این زمینه چه اقداماتی انجام داده‌اند و برای یافتن شرکای خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران چه فعالیت‌هایی انجام داده‌اند.

سخن پایانی

روز گذشته از قول مفتی عصمت‌الله برهان، سخنگوی وزارت معادن طالبان اعلام شد: یک شرکت ایرانی علاقه‌مندی خود را به سرمایه‌گذاری در بخش استخراج سنگ معدن بزرگ غوریان اعلام کرده است.

وی افزود: در صورت توافق، کار استخراج بخشی بزرگی از این معدن و 2 معدن دیگر در ولایت غور به شرکت‌های ایرانی واگذار می‌شود.

سخنگوی وزارت معادن طالبان همچنین در ادامه از تمایل یک شرکت امریکایی به استخراج معدن آهن حاجی‌گگ در بامیان خبر داد و گفت: این شرکت امریکایی به‌دنبال سرمایه‌گذاری ۱.۵ میلیاردی در بخش معدن است.  


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2xqxow