چهارشنبه 29 فروردین 1403 - 17 Apr 2024
کد خبر: 7697
تاریخ انتشار: 1400/09/17 11:44
کارشناسان در گفت‌وگو با صمت تاکید کردند

رشد آموزش عالی به مدد آمایش سرزمین

استفاده از توانمندی‌های فضایی برای توسعه آموزش عالی یکی از سرفصل‌های مهم طرح‌های آمایش سرزمین است. با این وجود، مثل دیگر ناکامی‌های طرح‌های آمایش سرزمین در ایران، رشد و توسعه نظام آموزش عالی براساس فضای جغرافیایی شکل نگرفته است.

استفاده از مزیت‌ها و توانمندی‌های مقایسه‌ای دانشگاه‌ها متناسب با نیازهای آینده، توسعه دانش‌محور، گسترش هدفمند مرزهای دانش، افزایش توان علمی پژوهشگران و نوآوری در علم و فناوری، از اهدافی است که می‌توان در چشم‌انداز طرح‌های علمی آمایش سرزمین دنبال کرد. توسعه‌ای مبتنی بر آمایش سرزمین می‌تواند توزیع مناسب و بهینه امکانات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی را تا حد امکان تضمین کند.

به همین دلیل، توسعه نظام آموزشی براساس آمایش سرزمین، راهی موثر برای مقابله با تمرکزگرایی تخصص و پرورش ظرفیت‌های منطقه‌ای است.

حمایت متقابل صنعت و دانشگاه

آلبرت بغزیان، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با صمت اظهارکرد: آمایش سرزمین، ارزیابی نظام‌مند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... در جهت یافتن راهی برای تشویق و کمک به جامعه بهره‌برداران در انتخاب گزینه‌هایی مناسب برای افزایش و پایداری توان سرزمینی به‌منظور برآوردن نیازهای جامعه است. در این‌باره آمایش سرزمین دربرگیرنده مسائل آموزش عالی نیز هست و برای آن برنامه‌های مشخصی مطرح می‌کند.

وی افزود: با این حال در سند آمایش سرزمین درباره چگونگی توزیع فضای آموزش تاکنون مورد خاص و قابل‌توجهی مطرح و بررسی نشده است. این در حالی است که اگر قصد توزیع مناسب آموزش و جذب دانشجو براساس نیاز منطقه‌ای را داریم باید در سند آمایش سرزمین نیازها، مراکز آموزشی و گسترش و توان پذیرش دانشجو در رشته‌های گوناگون بررسی شود.

 اساسا توسعه اقتصادی در ایران براساس طرح آمایش سرزمینی برنامه‌ریزی نشده و به همین دلیل است که مکان‌یابی صنایعی مانند فولاد یا خودروسازی به این شکل درآمده و چنین اتفاقاتی برای زاینده‌رود افتاده است.

این اقتصاددان بیان کرد: وضعیت بیکاری فارغ‌التحصیلان و افزایش تورم در برخی رشته‌ها و تقاضای کم رشته‌های دیگر نشان می‌دهد نظام آموزش عالی در ایران براساس نیازسنجی عمل نکرده و بیشتر براساس نیاز متقاضیان دانشگاهی پیش‌رفته است تا متقاضیان صنعت.

وی با اشاره به اینکه در ایران ارتباط صنعت با دانشگاه از حوزه نفت شروع شد، گفت: این تعامل دوگانه نتوانست چنان‌که باید گسترش و توسعه یابد. صنعت خودرو یا فولاد به متخصصان حوزه خود نیاز دارد. دانشجویان در این رشته‌ها آموزش می‌بینند و فرض بر آن است که پس از فارغ‌التحصیلی در همان حوزه، شاغل خواهند شد.

 اما وقتی آن صنعت برای خود بخش تحقیق و توسعه را به‌تنهایی ملاک قرار می‌دهد و حتی نیروی این بخش را براساس نیروهای کارشناسی خود می‌گیرد، بحث نیازسنجی در نظام آموزشی کمرنگ می‌شود.

بغزیان بیان کرد: دانشگاه می‌تواند براساس نیاز صنعت به قطعات و تجهیزات مشخص، فعالیت پژوهشی قبول کند و به تربیت دانشجو در عرصه‌های مختلف بپردازد. در این صورت، به‌تدریج هزینه پروژه‌های پژوهشی، پایان‌نامه‌ها و تجهیز آزمایشگاهی هم توسط خود صنعت تامین می‌شود.

این کارشناس اقتصاد با اشاره به اینکه نظام دانشگاهی به‌ویژه در رشته‌های صنعتی، متخصص تربیت می‌کند، گفت: اما در تمام این سال‌ها صنعت از دانشگاه و دانشگاهیان مغفول مانده است. 

وظیفه صنعت این است که هزینه‌های لازم به دانشگاه پرداخت و روی نیروهای آینده خود سرمایه‌گذاری کند. با پیوند و تعامل این ارتباط، دانشگاه تخصص‌ها و آزمایشگاه‌های خود را برای رشد صنعت به کار می‌بندد و نتایج پروژه‌ها و رساله‌های پژوهشی خود را در اختیار صنعت می‌گذارد.

 با این وجود، شاهد آن هستیم که دانشجویان و فارغ‌التحصیلان در رشته علوم انسانی بیشتر از بخش‌های صنعتی هستند و نیاز صنعت را تامین نمی‌کنند. متاسفانه در کشور ما فرهنگ مدرک‌گرایی جاافتاده و به همین دلیل عدم‌تخصص در رشته‌های مربوطه باعث جا ماندن افراد مستعد از بازار کار شده است.

بغزیان گفت: در رشته‌هایی غیر از علوم انسانی شخص پس از فارغ‌التحصیلی مهارت و تخصص به خصوصی کسب می‌کند. اما پس از انقلاب، علوم انسانی به شکلی گسترش‌یافته که گاهی کسانی که ضعف آموزشی دارند به سمت این رشته می‌روند و به گرفتن مدرک بدون دستیابی به تخصص و مهارت حتی در رشته خود، اکتفا می‌کنند. 

به همین دلیل است که اخذ مدرک تبدیل به گرفتن یک تابلو برای پر کردن دیوار خانه شده است.

ناهمگنی نظام‌های اقتصادی و آموزشی

حسین باهر، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اجتماعی در گفت‌وگو با صمت گفت: طرح آمایش سرزمین درباره نیازسنجی رشته‌های دانشگاهی از این جهت مهم است که می‌توان براساس به‌منظور تامین نیازهای جامعه و اقتصاد، امکانات هر موقعیت مکانی و فضایی را بررسی و ارزیابی و براساس آن نیروی انسانی را تربیت کرد.

باهر اظهارکرد: تاکنون برنامه‌ریزی در سطح آموزش و تربیت نیروی انسانی تنها به تولید انبوه دانشجو منتج شده و هدفمندی برای آموزش و اشتغال نیروی انسانی ایجاد نشده است. همچنین نیازسنجی نه‌توسط دولت و حاکمیت، بلکه از سوی مردم، آن هم برای رشته‌هایی بوده که بازار کار تضمین شده یا امکانی برای مهاجرت داشته‌اند.

این تحلیلگر مسائل اجتماعی گفت: یکی از دلایلی که تا امروز نیازسنجی رشته‌های دانشگاهی براساس طرح آمایش سرزمین انجام‌نشده، ناهمگن بودن نظام‌های اجتماعی و اقتصادی گوناگون در کشور است. به‌طور مثال، نظام اقتصادی با نظام آموزشی ارتباط معقولی ندارند. در حالی‌که در یک برنامه‌ریزی متمرکز باید این نظام‌ها با یکدیگر تعامل لازم و کافی داشته باشند و هدفمندی خود را کاربردی کنند.

باهر با اشاره به اینکه صنعت و آموزش رابطه متقابلی باهم دارند، گفت: هر کدام از این دو می‌توانند امکانات و ظرفیت‌های رشد و توسعه یکدیگر را فراهم کنند.

وی افزود: در دیگر کشورهای در حال توسعه به شکلی برنامه‌ریزی می‌شود که نیازها شناسایی و براساس آن نیازها توسعه دانشجویی و علمی ایجادشده و پذیرش دانشجو انجام می‌شود. همان‌طور که در رشته پزشکی دانشجو با نظام بهداشتی در تعامل است، صنعت و دیگر بخش‌های اقتصادی نیز باید با رشته‌های مربوط به خود تعامل داشته باشد.

ظرفیت‌های جغرافیایی نظام آموزشی

محمدتقی احمدیان، استاد دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف در گفت‌وگو با صمت بیان کرد: در ایران بررسی‌های لازم با همکاری وزارتخانه‌های ذی‌ربطی که نیروی انسانی لازم دارند، ایجاد نشده است. واقعیت این است که وزارتخانه‌های صنعت، معدن و تجارت، نیرو، نفت و بهداشت برآوردی از آینده اقتصادی خود و نیروهای لازم نداشته‌اند. به همین دلیل دانشگاه‌ها فقط براساس عرف خود نیرو تربیت می‌کنند و هیچ نیازسنجی که براساس آمایش سرزمین ارزیابی شده باشد، ندارند.

وی افزود: در حال‌حاضر نوعی عدم‌توازن میان نظام آموزشی و اقتصادی شکل گرفته است. دانشگاه‌های سراسری بیشتر براساس وظیفه و امکان خود دانشجو می‌گیرند تا براساس نیازهای کشور. در صورتی که نیازهای کشور می‌تواند چندین برابر یا نیمی از میزان دانشجوهای جذب‌شده باشد. همین عدم‌آینده‌نگری از سوی وزارتخانه‌های ذی‌ربط سبب‌شده توسعه آمایش سرزمین به‌درستی انجام نشود.

احمدیان اظهارکرد: این وزارتخانه‌ها موظف هستند با همکاری وزارت علوم و نمایندگان دانشگاهی براساس طرح آمایش سرزمین و توسعه اقتصادی، نیروی انسانی را در زمینه‌های مختلف، از توسعه جنگل‌های کشور تا بخش صنعت، معدن و تجارت و مسائل اجتماعی تربیت کنند. چنین توسعه‌ای با برنامه‌ای بلندمدت با اتکا به نقاط قوت دانشگاه‌های سراسر کشور و ظرفیت‌ها و مزیت‌های جغرافیایی امکان‌پذیر است و اگر عملیاتی شود راهکارهای مناسب و لوازم کافی در اختیار دانشگاه‌ها قرار می‌گیرد.

احمدیان گفت: نباید انتظار داشت دانشگاه‌ها به دانشجویان برای ورود به بازار کار تضمینی بدهند. در همه جای دنیا صنعت است که اعلام نیاز می‌کند و می‌گوید چقدر و در چه زمینه‌ای به نیروی کار نیاز دارد. حتی در بسیاری از نقاط دنیا صنعت برای دانشجو دوره‌های آموزشی مشخص برگزار می‌کند.

سخن پایانی

در مجموع موارد ذکرشده می‌توان به کمرنگ و حتی ندیده شدن توسعه نظام آموزشی در طرح آمایش سرزمین اشاره کرد که این خلأ باعث عدم‌توازن میان تقاضای فارغ‌التحصیلان و بازار کار شده است. 

آمار بیکاری فارغ‌التحصیلان و افزایش بیش از ظرفیت برخی رشته‌های دانشگاهی خود گویای این مسئله است. تعامل و گسترش نظام آموزشی و اقتصاد می‌تواند رشد یکدیگر را در عرصه‌های علمی و فناوری تضمین و فضایی برای گسترش بازار کار فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ایجاد کند. 

تاکنون نیازسنجی رشته‌های دانشگاهی نه با طرح‌های بالادستی، بلکه از سوی جامعه آن هم در رشته‌هایی که بازار کار تضمین شده دارند، انجام شده است. ضرورت نیازسنجی از این منظر است که می‌تواند حتی سبب توسعه اقتصادی رشته‌هایی شود که تاکنون جذابیت اقتصادی نداشته‌اند. در این مسیر، نقش وزارتخانه‌های صنعت، معدن و تجارت، نیرو، نفت و بهداشت در هماهنگی با وزارت علوم بسیار پررنگ است و می‌تواند از بی‌توجهی صنعت به نظام آموزشی بکاهد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/36zk72