پنج‌شنبه 30 فروردین 1403 - 18 Apr 2024
کد خبر: 19779
تاریخ انتشار: 1401/06/29 10:30

تهران نامطلوب اداره می‌شود

حسین گنجی-تحلیلگر اقتصاد شهری

تهران دوستداشتنی، با ظرفیتهای فراوانی که بسیاری از کلانشهرهای جهان، آرزوی داشتن آن را دارند، از موقعیت جغرافیایی و تنوع زیستی گرفته تا برخورداری از سرمایههای نمادین بسیار، سالها است که بهشکل نامناسب و نامطلوبی مدیریت میشود. سالیان بسیار است که تهران، تعریف خود را از شهری برای سکونت عقبتر گذاشته و به محلی برای تحقق رویاها و گذر تبدیل شده است. شاید همین امر نیز این شهر را از تفکر سیستمی و ماندگار و جایی برای آسودن و زیستن، به شهری تبدیل کرده است که باید در آن امتیاز گرفت، توسعه یافت، رشد و بیتوجه به مشکلات عدیدهاش که هر یک از ما در آن سهمی داریم، عبور کرد. شاید عنوان کتاب «دانشگاه؛ از نردبان تا سایبان» از عباس کاظمی، بهترین تعبیر و عنوان برای تهران حداقل 5دهه اخیر است. تهرانی که در این سالها، متاسفانه چه برای شهروندانش و چه برای مدیران و سیاستگذارانش، حکم نردبان را داشته است تا سایبان؛ شهری که در آن منافع شخصی بسیار پررنگتر از منافع عمومی است و در میان شهروندان و مدیرانش متاسفانه و بهصورت توامان، حس تعلقخاطر بهشدت پایین است. این را نه دادههای پژوهشی، بلکه نگاه میدانی و رفتاری که با او رفته و میرود، نمایان کرده است؛ نگاه نردبانی که برای یک شهروند در سطح خودش، مهاجرت و کسب سود بیشتر و بسیاری دیگر و برای سیاستمدار و مدیر، دستیافتن به پست و مقام بالاتر معنا میشود. اگر سرگذشت این شهر را مرور کنیم، همین که تاکنون زمینگیر نشده است و هنوز آدمها و ماشینها به این جمعبندی نرسیدهاند که دیگر این شهر جایی برای زندگی نیست، جای شکرش باقی است. راه دوری نرویم؛ از زمان اجرای پروژه نواب که مهمترین پروژه اصلاح یکپارچه منطقهای بهعنوان ساخت یک ورودی تراز برای شهر بود تا پروژه صدر که پرهزینهترین نمونه آن برای اصلاح ترافیکی رخ داد، از اجرای برج میلاد با کمترین نگاه کاربردی تا افزودن یک منطقه تازه به نام منطقه ۲۲ با کمترین توجه زیرساختی، گویی همه سازکارهای موقتی، تبلیغاتی و با حاصل جمع بیشتر بهنفع نردبان بوده است تا سایبان. پروژهها در این شهر زمانی بهسرانجام میرسند که نفعی برای مدیران داشته باشند و زمانی متوقف میشوند که نیتهای پشت آن تغییر کرده باشد؛ همانطور که معادلات در این شهر بهنوعی چیده شده است که سازنده بهنفع خود میبیند که بالکن و پارکینگ را کم کند تا سود بیشتر ببرد؛ نه اینکه رفاه بالاتر را بهمعنای آیتمی سودده حساب کند. در این شهر، هیچ پروژه بادوام و طولانیمدتی که حاصل سیاستگذاری کلی و ویژن و برنامه جامعی بوده، سرانجام واقعی پیدا نکرده است. ترافیک و حملونقل شهری تهران نیز تابعی از این رویکرد و شیوه مدیریت و مواجهشدن با شهر است. تهران، خود یک کودک کار است که هیچکس تاکنون فکر اساسی برای حل مشکلاتش نکرده و همه، حاصلجمع درآمد آخر شب او برایشان مهم است.

طبیعی است، شهری که دچار چنین نگاه سوءاستفادهگرانهای باشد و در عین حال، سیاست و برنامه کلی هم برای رفع معضلات خود نداشته باشد و از سوی دیگر، با شرایط اقتصادی ویژه، از تحریم تا بنبست درآمدهای پایدار شهری روبهرو باشد، خیلی زود با پدیده ترافیک و معضل پارکینگی شدن شهر مواجه شود. همین رویکرد است که به ساخت انبوهی از مالها و مگامالها با حداقل فضای پارکینگی و عمومی مجوز میدهد و به خیال خودش دارد از پولدارها به نفع فقرا پول میگیرد و بهدلیل نداشتن نگاه بلندمدت، هر دو را در این شهر زمینگیر میکند. نگاه سوءاستفادهگرانه باعث شده که شهر با رشد بیرویه طولی و عرضی طی چند دهه مواجه باشد و در آن پارکینگ، چه عمومی و چه خصوصی، از کمترین درجه اهمیت و ضرورت برخوردار باشد و جانمایی درستی نداشته باشد؛ زیرا پول مهمتر از زندگی و رفاه شهروندان است. کافی است به خردهمحلات بالا و پایینشهر تهران سر بزنید. امروز تنها اشتراک جنوب و شمال شهر تهران، نداشتن جای پارک است؛ حال در جنوب، جای پارک پراید نیست و در شمال جای پارک فلان ماشین لوکس. ما به توزیع همگن معضلات در تهران بهجای توسعه همگن رسیدهایم. طبیعی است که این رویکردها و شیوه مدیریت و مواجهه، ما را به این نقطه میرساند که پس از یک دوره 2ساله که شهر درگیر کرونا و رفت و آمد کمتر بوده است، امروز در بدترین شرایط حملونقلی سالهای خود قرار دارد. طی سالهای اخیر، چه بهدلیل تحریم و چه به هر دلیل دیگری، نتوانستهایم وسایل حملونقل عمومی خود را ساماندهی کنیم، بهنحوی که امروز با کمبود شدید واگن و خطوط مترو، اتوبوس، تاکسی و بهرهگیری از وسایل جدید شهری روبهرو هستیم.

 

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4dxbzj