یک‌شنبه 02 اردیبهشت 1403 - 21 Apr 2024
کد خبر: 5792
نویسنده: شهرام شیرکوند
تاریخ انتشار: 1400/08/24 11:42

ارزش‌آفرینی در افزایش توان رقابتی

ارزش‌ها براساس زمان، مکان و افراد مرتبط با عوامل متغیر محیطی، تغییر می‌کند. در واقع این تغییر، یک تبادل انرژی یا انتقال پیام بین افراد و سازمان‌ها در حوزه کسب‌وکار است. ارزش‌آفرینی موجب تسهیل زندگی و کسب‌وکار برای دیگران می‌شود و نیز نقش بسیار مهمی در سوددهی و ماندگاری کسب‌وکار اقتصادی دارد.
ارزش‌آفرینی در افزایش توان رقابتی

به این لحاظ بسیاری از مدیران برای آگاهی از نقاط ضعف و قوت سازمان یا شرکت خود در قیاس با سایر رقیبان، ارزش‌های مشتری را تجزیه و تحلیل می‌کنند. خلق ارزش برای مشتریان محصولات یا خدمات، یکی از مهم‌ترین عوامل سودآوری سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی به‌شمار می‌رود؛ از این ‌رو، رقابت در این عرصه و هدف‌‌گذاری بنگاه‌های اقتصادی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و برتری استراتژیک نسبت به رقیبان موجود سبب شده خواسته‌های مشتریان و جلب رضایت آنها بااهمیت شود.

 در حقیقت رضایتمندی مشتری، معیار سنجش میزان خشنودی وی از کالا یا خدماتی که خریداری کرده و نیز نحوه قضاوتش درباره میزان ارزشی است که عایدش شده است. در این راستا باید در نظر داشته باشیم که این ارزش را نیروی انسانی سازمان یا شرکت در مشتری ایجاد می‌کند؛ از این رو باید فرهنگ سازمانی برای نهادینه‌‌سازی یا توسعه این امر ازسوی مدیران ایجاد و خلق ارزش برای مشتری به فرهنگ سازمانی تبدیل شود. امروزه مدیریت سرمایه‌های انسانی، هنر و تخصص مدیران به‌شمار می‌رود و افرادی که از این هنر و تخصص بهره‌مند هستند، به آسانی به هدف‌های مدیریتی خود دست می‌یابند.

مدیران موفق هر روز با تفکری نوین و ناب در عرصه مدیریت ظاهر می‌شوند و از فرصت‌ها و امکانات موجود به بهترین شکل ممکن استفاده می‌کنند، اما مدیران سنتی اغلب گرفتار تشریفات شده و برای رفع مشکلات خاص، به راهکارهای معمول و متعارف متوسل می‌شوند، در حالی که مدیر ناب پیوسته درباره مشکلات سازمان می‌اندیشد، علت‌های ریشه‌ای آنها را می‌جوید و تجربه‌ها را تا یافتن بهترین شیوه برای انجام اقدامات اصلاحی راهبری می‌کند.

 مهم‌ترین ابزار خلق ارزش و از بین بردن اتلاف در سازمان‌ها تفکر ناب است. تفکر ناب، نگرشی است برای افزایش بهره‌وری و ارزش‌آفرینی پیوسته و حداقل کردن هزینه‌ها و اتلاف‌ها. این تفکر به بسیاری از مدیران کمک می‌کند از جعبه ‌ابزار بهبود ناب، به‌منظور خلق ارزش واقعی برای مشتری، به‌گونه‌ای اثربخش استفاده کنند. به‌طور حتم برای افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه در سازمان بهره‌گیری از روش‌های مطرح دنیا مانند تفکر ناب ضرورت دارد. برخی مدیران در سراسر دنیا این روش را اجرا کرده و با تشکیل گروه‌های تخصصی، به انجام کارهای گروهی در راستای شناسایی اتلاف‌ها اقدام می‌کنند.

مهم‌ترین وظایف مدیر ناب‌اندیش را می‌توان این‌گونه بیان کرد: ایجاد تغییر در فرهنگ سازمانی همسو با اصول و رویه‌های ناب، طراحی برنامه‌ای جامع و دارای جزییات به‌جای راه‌حل‌های تک‌منظوره، تامین منابع لازم، حفظ اصول ناب و عمل به آن و تعهد بلندمدت، اختیار دادن به کارمندان و تاکید بر کار گروهی.

 به‌طور کلی تفکر ناب در ۵ اصل اساسی خلاصه می‌شود. با درک دقیق این اصول می‌توان ضمن بکارگیری کامل روش‌ها و فنون ناب به راهکار پایداری در ناب‌سازی سازمان و فرآیندهای آن دست یافت. این ۵ اصل اساسی عبارتند از: 

۱- تعیین دقیق ارزش هر محصول معین از دیدگاه مشتری؛ ۲- شناسایی جریان ارزش محصول؛ ۳- ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش؛ ۴- امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولیدکننده به‌دست آورد؛ ۵-تعقیب و جست‌وجوی کمال. در نگرش و تفکر ناب، تولید فقط به مفهوم ساختن یک محصول نیست، زیرا تولید با جمع‌آوری چند دستگاه و عده‌ای کارگر به‌سادگی رخ می‌دهد.

عرصه فعلی کسب‌‌وکار، تصویر جدیدی از سازمان با نگرش نوین ارائه می‌کند. با این نگرش، سازمان مجموعه‌ای از فرآیندهایی است که هدف آن ایجاد ارزش برای مشتریان است. در اصل سازمان‌ها در مسیر تغییر به بنگاه اقتصادی ناب، باید بستر و زیرساخت‌های مناسب را به‌منظور نهادینه شدن تفکر ناب در تمام سطوح مهیا کنند و فرهنگ سازمانی را در این زمینه توسعه دهند. نهادینه‌سازی این نوع تفکر ارتباط نزدیکی با نوع نگرش و ارزش‌های حاکم بر سازمان و کارکنان آن دارد. «ناب اندیشیدن» باید به فرهنگ سازمانی تبدیل شود؛ بنابراین تفکر و مدیریت ناب، به کسب رضایت مشتریان و توسعه آنها، رضایتمندی مدیران و کارکنان از عملکردشان در سازمان، افزایش بهره‌وری و بالا رفتن توان رقابتی در عرصه کسب‌وکار منتج می‌شود.


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3wmox2